سمینار چرا چشمها را باید شست؟(قسمت2)
ای برادر تو همه اندیشه ای ...
امروزه به پشتیبانی هزاران تجربه علمی با قدرت می توان گفت:
فکر و اندیشه ات پیوسته در حال خلق واقعیت های زندگی ات هستند.
چه آنها را دوست بداری یا نداشته باشی
در سمینار چرا چشمها را باید شست ؟ محمود معظمی ، شما را با توانایی های پایان
ناپذیر وجودتان آشنا خواهد ساخت.قدرت عظیمی که قبلاً تصورش هم برایتان مشکل
می نمود،به آسانی در اختیارتان قرار خواهد گرفت.در این سمینار کاملاً علمی به
زبانی ساده و روان در خواهید یافت چگونه؟ در این دنیای بزرگ ، حتی سنگها و
آجرها نه تنها مرده و بی جان نیستند بلکه همه از اجزایی زنده ، چالاک و پرتحرک
تشکیل شده اند.هر آنچه در اطراف خود می بینید ،صورتی هستند از انرژی.
حتی افکاری که در سر من و شما می گذرند.شما یکی از بزرگترین راکتورهای اتمی
جهان هستید.هر لحظه که تصمیم بگیرید،قادر هستید به آسانی انرژی فکر و ذهن خود
را تبدیل به ماده و واقعیت های مادی در جهان بیرون از خود نمایید.
مغز و اندیشه تان مانند باغ و مزرعه ای بسیار مستعد است که شما می توانید در آن
گیاهان سودمند و زیبا بکارید یا به حال خودش بگذارید تا علف های هرز تمام آن را فرا بگیرد.
با تهیه کردن به این مجموعه ارزشمند درخواهید یافت :
این شرایط نیستند که شما را بالا پایین می برند.تنها چیزی که شما را می تواند عقب و
متوقف نگاه دارد،نوع فکری است که ایجاد و انتخاب کرده اید.با تمرین و تمرکز بر روی
اقکارتان به آسانی می توانید به هر آنچه که دوست دارید و شایسته آن هستید
دست پیدا کنید.همین حالا تصمیم بگیرید و کنترل زندگی و آینده خود و عزیزنتان را
به دست بگیرید.این شما هستید که بی وقفه واقعیت های زندگی تان را با
طرز فکری که انتخاب می کنید خلق می کنی
دانلود کتاب آنچه دکتر گفت و باید شنید
دانلود کتاب آنچه دکتر گفت و باید شنید
از روزی که توانستم فکر کنم و چشمانم بینایی خود را بازیافت همواره در افسوس بودم که این چه جهانی است و آن چه خدایی که ما را آفرید فقط برای اینکه شک داشته باشیم و عذاب بکشیم و کاسه ی ” چه کنم ” در دست گرفته باشیم ، از این سو به آن سو و هیچ راهی برای خروج از این ظلمت نیابیم و اشک بریزیم یا اینکه چشم بر ناآسودگی های خود ببندیم و هر چه احساس می کنیم و می اندیشیم را نادیده انگاریم و راه حیوان را در پیش بگیریم و امیدوار باشیم که داروینیست ها ثابت کنند چیزی جز حیوانی با مغز بزرگ نیستیم و باید غرایز را به کار بندیم و لذت ببریم . اما همواره کلامی در گوشم زمزمه می کرد که هر کس برای رسیدن به خدا راهی دارد ، شاید راه من این هست که فعلا سختی ها را تحمل کنم و با چشمان باز در تاریکی مطلق قدم بردارم . همیشه احساس می کردم این حیات و این هستی بر عدل استوار است و عدالت نیست که چشم داشته باشیم ، احساس مسئولیت کنیم و به دنبال راهی باشیم ولی چراغی برایمان روشن نشود و همواره در سیاهی گام برداریم . آنچه دیدم شک بود و شک بود و شک . چرا باید علت و معلول را قبول کنم ؟ چه کاری از عقلم برمی آید ؟ احساسم تا به کجا قابل اتکاست ؟ به هر چه فکر می کنم تناقض میابم ! و اسلام . چرا باید قبول کنم که اگر روزی پنج بار خم و راست شود سعادتمند می شوم ؟ ولی شاید اسلام معنایی دیگر دارد ، شاید من آن را به خوبی نشناختم . پس دقیق تر می شوم . اما مگر دقت چیزی بجز فکر کردن هست ؟ اما هیچ منطقی برای من توجیه نمی کند که استدلال هایشان را بپذیرم . می گویند خداوند عادل است و حکیم . پس باید پاسخ سوالاتمان را در گوشه ای از این جهان قرار داده باشد
چرا باید خلاقیت را یاد بگیریم
تصور غالب ما این است که فکر کردن کاری ندارد لحظه ای بنشین اندکی تمرکز کن روی موضوع و تمام!اما این یک تصویر ساده و شاید کاریکاتوری از فکر کردن باشد.کسی انکار نمی کند که با تمرکز بر موضوع و فکر کردن به آن اتفاقی به اسم تفکر می افتد.بحث بر سر نتیجه ی آن است.بسیاری دیدیم آدم هایی را که ساعت ها به موضوعی می اندیشند اما نتیجه ی چندانی ندارد.در روزگاری که انسان به دنبال نتیجه ی دلخواه با کمترین زمان است، ساعت ها فکر کردن-تازه اگر متمرکز بر آن باشیم- چه جایگاهی دارد؟
همیشه باید توجه داشته باشیم وقتی مهارتی را یاد می گیریم باید از آن استفاده کنیم و مدام آن را تمرین کنیم تا تبدیل به عادت ما بشود.عادت واره شدن یک عمل موثر بسیار می تواند ما را جلو بیندازد. هرگاه در حل مسئله یا رسیدن به پاسخ سوالی بودید اوال پاسخ صحیح را پیدا کنید و بعد پاسخ صحیح را کنار بزنید و به دنبال راه های جانشین آن باشید.شک نکنید این یک راه،یک شروع خوب برای به کار انداختن فکر شماست.
هر حرکت خالقانه ای خود یک تغییر به حساب می آید.به این معنا که شما تغییری را در فضایی ایجاد کرده اید که تا قبل از آن وضع به گونه ای دیگر بود.پس شما الگو های و !کلیشه های جا افتاده ی محیط را کنار زده اید و طرحی نو در انداخته اید.
ایده هایتان را در کوره ی تجربه بپزید و اجرا کنید.در برابر مقاومت های دیگران با صبوری راه خود را ادامه دهید.