شرح مختصر : از دهه چهل میلادی به این سو، «توسعه» به صورت اصطلاحی در اقتصاد رواج یافته است. در آغاز، توسعه را مترادف «رشد تولید ناخالص داخلی» میدانستند؛ امّا با گذشت یک دهه، تجربه کشورهایی که برای تحقّق توسعه، راه افزایش تولید ناخالص داخلی را پیموده بودند، نشان داد که توسعه تنها پدیدهای اقتصادی نیست، بلکه حالتی است که ابعاد دیگر نیز دارد؛ ابعادی همچون توسعه سیاسی، توسعه اجتماعی، و مانند آنها. در دیدگاه اسلامی، توسعه اقتصادی برای جامعه، دستاوردِ برنامه های اسلام در اجرای احکام الهی و جامه عمل پوشاندن به تعالیم آسمانی است. تا آنجا که نبی مکرم اسلام {صلی الله علیه وآله} هر روز پس از نماز صبح به گونه ای که اصحاب صدایشان را بشنوند در کنار دعا برای اصلاح دین و آخرت، سه مرتبه این جملات را می فرمودند: «اللّهُمَّ أصلِح لی دُنیای الَّتی جَعَلتَ فیها مَعاشی؛ بار خدایا! دنیای مرا به سامان آور؛ همان را که مایه زندگانی من قرار دادهای»
فهرست :
توسعه در ادبیات اقتصادی
توسعه در اسلام
مقایسه ی دو دیدگاه
هدف توسعه
نظام های توسعه و راهبرد های آن
پایه های توسعه اقتصادی در اسلام
دانــــش
برنامه ریزی
عنوان مقاله: در معنای توسعه
قالب فایل: WORD
تعداد صفحات: 5 صفحه
* بخشی از ابتدای مقاله:
«توسعه» در فرهنگ امروزی ما شاید از نظر لفظ تازه باشد اما از نظر معنا تازه نیست. این معنا اگر نخستین سوغات غرب برای ما نباشد، از اولین رهآوردهای غربگرایی و غربزدگی در کشور ماست.
لفظ «ترقی»(١) از اولین کلماتی است که فرنگرفتههای ما از نخستین روزهای آشنایی با غرب برای توصیف آن دیار به کار بردهاند. «ممالک راقیه» ـ که به معنای کشورهای مترقی و پیشرفته است ـ با آنکه سالهاست از زبان و فرهنگ عام ما حذف شده، اما هنوز هم در اذهان ما چندان غریب و نامأنوس نیست.(٢)
برای دریافت معنای توسعه باید مفهوم این کلمه (ترقی) را دریافت، چرا که اصولاً همین اندیشهی ترقی اجتنابناپذیر بشر است که مبنای توسعهی تمدن کنونی بشر در ابعاد مادی و حیوانی وجود او قرار گرفته است.
پیش از آنکه به مفهوم کلمهی ترقی در تفکر غربی بپردازیم، از آنجا که بسیاری از برادران سادهدل مسلمان ما لفظ توسعه(3) یا ترقی را با معنای رشد و تعالی در قرآن مرادف میگیرند و بر مبنای همین برداشت سادهلوحانه دربارهی اندیشهی ترقی و توسعه در اسلام نظر میدهند، باید به تحقیق در معنای «رشد» و «تکامل و تعالی» در قرآن بپردازیم.
لفظ «رشد» و ترکیبات مختلف آن مجموعاً نوزده بار در قرآن مجید آمده است و آیهی مبارکهای که بیشتر از دیگران مورد استناد قرار گرفته آیهی ٢٥٦ از سورهی «بقره» است که «رشد» را صراحتاً در مقابل «غی» قرار داده است: لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی(4). راه رشد (سبیل الرشاد)(5) راهی است که انسان را به سوی علت غایی وجود خویش و آن هدف خاصی که از آفرینش بشر مقصود پروردگار متعال بوده است هدایت میکند و آن را «راه صلاح» ترجمه کردهاند. با این ترتیب، این کلمه هرگز به معنای توسعه یا ترقی نیست، هر چند از وجهی که بیان خواهد شد به تعالی و تکامل تاریخی بشر نیز اشاره دارد؛ اما عجالتاً از این لفظ و مشتقات آن در قرآن مجید معنایی که دلالت بر ترقی و توسعه ـ به مفهوم فرنگی آن ـ داشته باشد مقصود نشده است.
خود لفظ توسعه نیز مصدر ثلاثی از ریشهی «وسع» و به معنای ایجاد وسع و فراخی است و با صرف نظر از اینکه این کلمه در قرآن وجود داشته باشد یا نه، خود این لفظ ترجمهای است از یک کلمهی فرنگی (development) و جست و جوی آن در قرآن هیچ مناسبتی ندارد. باید به سراغ معنای آن رفت و تحقیق کرد که آیا قرآن مجید این معنا را تأیید میفرماید یا نه، و آیا در این جهت ما را راهنمایی فرموده است یا خیر پیش از ادامهی مطلب باید این تذکر عنوان شود که قرآن مجید نازلهی مقام علمی پروردگار و عصارهی عالم وجود است و اینچنین، بدون تردید مطلبی نیست که در آن قابل جست و جو و تحقیق نباشد؛ منتها برداشت از قرآن نیاز به مقدمات و شرایطی دارد که بدون این شرایط و مقدمات هرگز نمیتوان در آن دریای بیکرانه قدم گذاشت....امروزه پیشرفت و توسعه در تمامی جنبهها جزو برنامههای اصلی تمامی کشورها در اقصی نقاط جهان است. پیشرفت یک کشور بهعنوان یک دغدغه عمومی، در قالب توسعه درزمینهٔ های مختلف تعریف شده است. رشد سریع در فناوریهای ارتباطی بهخصوص رسانهها، منجر به تعیین نقشهای جدیدی برای آنها شده است. تنوع رسانهها به شکلهای مطبوعات، رادیو و تلویزیون و اینترنت، دنیای جدید و گستردهای را در برابر جوامع مختلف قرار داده است. هرکدام از این رسانهها وظیفه خاص خود را دارند که این امر به دلیل طبیعت و ظرفیت آنهاست. توسعه ابزارهای ارتباطجمعی موجب توسعه در صنایع، اقتصاد و فرهنگ کشورها در پنجاه سال گذشته شده است.