
تحقیق قتل عمد55ص
غالباً حکم جنایات عدوانی و مجازات قتل
عمد در فقه اسلامی، قصاص است، اما آنچه مسلم و قطعی است این که فقیهان شیعی و اندیشمندان حقوق
اسلامی، با کمی اختلافنظر، جنایات علیه انسان را به عمد، شبهعمد و خطئی محض
تقسیم مینمایند. از طرفی مواد 204 و 270 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370) برگرفته از همین نظر فقهی، به ترتیب قتل
نفس و قطع عضو یا جرح اعضای بدن انسان را بر سه نوع عمد، شبهعمد و خطا دانسته
است. البته این تقسیمبندی کاملاً موافق با قول مشهور فقهای امامیه است که این
مقاله قصد دارد به طور خاص، موضوع قصاص و جنایات عمدی، ارکان و عناصر قتل عمد، راههای
اثبات دعوی قتل، شرکت و مباشرت و تسبیب در قتل عمد را از دیدگاه فقهی مورد تدقیق
علمی قرار دهد. گفتنی است این یادداشت، در تبیین و تشریح موضوع از آیات قرآنی،
روایات اسلامی، فتواهای مراجع عظام تقلید، نظرهای استادان حوزه و دانشگاه و آراء
محاکم قضایی بهره برده است که در متن، پیشنهاد اصلاح ماده 364 قانون مجازات اسلامی
درخصوص تعدد اسباب و همچنین این نکته که تبدیل مجازات قتل عمد از قصاص به دیه
دلیل میخواهد، به نحو مقتضی تبیین میشود.
واژگان
کلیدی: قتل، قتل عمد، قصاص، دیه، قانون مجازات اسلامی.
دستهبندی جنایات در فقه
اسلامی
جنایات خواه علیه نفس
باشد، خواه علیه اطراف (اعضا) و خواه علیه معانی (منافع اعضا مانند بینایی و
بویایی) به سه قسم تقسیم میشوند:
جنایات عمدی(1
2)جنایات شبیه
به عمد
3)جنایات خطئیمحض
البته فقهای اهلسنت
جنایات را به دو قسم تقسیم میکنند: یک قسم، عمدمحض و قسم دوم، خطئیمحض؛ و قسم
حد وسطی را قائل نیستند. بلکه آنچه را که فقهای امامیه شبیه به عمد (شبهعمد) مینامند،
چنانچه عدوانی باشد، آن را داخل در عمدمحض میدانند و اگر عدوانی نباشد، آن را
داخل در خطئیمحض میدانند (مانند تلف بیمار توسط پزشک). در میان فقهای امامیه، فقط شیخ
طوسی (ره) تقسیمبندی اخیر را مطمحنظر قرار داده است و مستند نظر
شیخ، روایات ضعیفی است که بهجهت ارسال (مرسل بودن روایتش) راویان آنها ذکر نشدهاند
یا بهجهت تقیه ضعیفاند و قابلاعتماد نمیباشند. بنابراین، موافق قول مشهور
فقهای امامیه و بلکه اجماع آنان، جنایات به سه دسته منقسم میشوند؛ عمد، شبیه بهعمد،
خطئیمحض.
قانون مجازات اسلامی مصوب
1370 نیز که متأثر از نظرات فقهای امامیه است، در ماده 204 چنین مقرر میدارد:
«قتل نفس بر سه نوع است:
عمد، شبهعمد، خطا» و در ماده 270 همین قانون آمده است: «قطع عضو یا جرح آن، سه
نوع است: عمد، شبهعمد، خطا».
علیایحال، موضوع بحث ما
در این مختصر، جنایات عمدی و مجازات مترتب بر آنها (قصاص) و بهطور خاص، بررسی
ارکان و عناصر مهمترین جنایت عمدی یعنی قتل عمد میباشد و در خاتمه، به بررسی
اجمالی طرق اثبات دعوی قتل و مقوله شرکت و تسبیب در قتل عمد خواهیم پرداخت.
مجازات مترتب بر جنایات
عمدی و عدوانی، قصاص است. قصاص، اسم است از ریشه «قص، یقص» و «قص» در لغت، بهمعنای
دنبالهروی کردن، دنبال کسی رفتن یا از راهی که انسان رفته، از همان راه برگشتن
است. ولی در
اصطلاح فقهی عبارت است از «پیروی از اثر جانی». به این معنا که جنایت جانی اگر
علیه نفس بوده است، ولیِ مقتول از همین اثر پیروی میکند و حیات قاتل را سلب مینماید
و اگر جنایت جانی علیه عضو بوده است،مجنیٌعلیه یا ولی او همان عضو را از جانی سلب
مینماید و اگر اثر جانی علیه منفعت عضو بوده، مثلاً بینایی کسی را زایل نموده
است، مجنیٌعلیه (میتواند) بینایی او را سلب کند. بنابراین، معنای اصطلاحی قصاص
به معنای لغوی آن نزدیک است. البته ممکن است قصاص مصدر باب مفاعله باشد (مصدردوم)، زیرا
مفاعله برای اشتراک است یعنی مجنیٌعلیه یا ولی او همان کاری را با جانی میکند که
جانی با مجنیٌعلیه انجام داده است و همانطور که میدانیم در مفاعله لازم نیست که
مبدأ فعل در آنِ واحد از طرفین صادر شود؛ مانند مکاتبه که در آن الف به ب نامه مینویسد
و ب هم در جواب به الف نامه مینویسد.
مطلب دیگر آنکه چون قصاص
پیروی از اثر است؛ بنابراین باید مشابه با اثر جانی باشد. فلذا اگر قصاص در عضو
موجب تعزیر شود یعنی نفس جانی را در معرض هلاک قرار بدهد یا آنکه احتمال تساوی
وجود نداشته باشد، در اینجا به جای قصاص به دیه منتقل میشویم. زیرا حفظ حیات جانی
نیز مطلوب شارع است.
لذا حکمت اینکه در هاشمات
(شکستگیها) و در دامغه و جائفه، قصاص نیست بهخاطر تعزیر است و در اینگونه موارد
از قصاص منتقل میشویم به دیه. به عنوان مثال، در ماده277ق.م.ا. چنین آمده است:
«هرگاه در قصاص جرح رعایت تساوی ممکن نباشد مانند بعضی از جراحتهای عمیق یا در
موارد شکستهشدن استخوانها یا جابهجا شدن آنها، بهطوریکه قصاص موجب تلف جانی
یا زیاده از اندازه جنایت گردد باید دیه آن داده شود، چه مقدار آن دیه شرعاً معین
باشد یا بهحکم شرع معین گردد».
همانطورکه گفته شد،
موضوع قصاص، جنایت عمدی و عدوانی است البته با رعایت شرایط دیگری که به آنها نیز
خواهیم پرداخت. (موارد پنجگانه مذکور در ماده 272ق.م.ا.)
قصد، عمد، اراده و نیت از
نظر مفهومی تقریباً یکسان هستند. اما موارد کاربرد آنها متفاوت است. قصد و عمد در
مسایل کیفری، اراده در مسایل حقوقی و معاملات و نیت درخصوص عبادات بهکارمیرود.
از عمد به «قصد بالغ
عاقل» تعبیر شده است. عمد بهمعنای بناء بر انجام فعل خاصی است که بر پنج امر پیش
از) استوار
است: خود
1)تصور
2)تصدیق فایده
3)شوق
4)عزم (رفع موانع
و ایجاد موجبات)
5)بنای بر انجام فعل
لذا وجود این مقدمات، جهت
تحقق وصف «اختیاری بودن» در فعل صادره از یک شخص، لازم است.
و در مانحن فیه، ضابطههای
عمد، دو مورد هستند؛ یکی ضابطه «قصد نتیجه» یا عمد در جنایت است. یعنی قصد جانی
این باشد که جنایت تحقق پذیرد که این خود جهت حصول عمد کفایت میکند و دیگر به آلت
جنایت توجه نمیشود، چون در حدیث آمده است که: «کل شیء قصدت الیه فاصبته فهو
العمد» یعنی هرچه را که شخص قصد کند و به آن برسد، عمد محسوب میشود.
ضابطه دوم «قصد ایجاد علت
جنایت» است. یعنی عمد در وقوع فعلی که به حکم عرف و عادت، منجر بهوقوع جنایت گردد
