چرا باید این کتاب را بخوانم؟
شما می توانید با قدرت افکارتان با استفاده از قانون جذب و به کارگیری این راز شگفت انگیز در زندگیتان پول و ثروت را بسوی خود جذب کنید.
اگه میخواهید کنترل مالی زندگی خود را در دست بگیرید و دروازه های عظیم پول و ثروت را بسوی خود باز کنید با ما تا انتهای این کتاب
قدرتمند همراه شوید.
این کتاب ارزشمند زندگی مالی شما را برای همیشه تغییر خواهد داد و همواره شما در مدار پول و ثروت قرار
خواهد داد شما با مطالعه این کتاب می توانید با به کار گیری قانون جذب و نیروی کائنات می توانید دروازه های عظیمی از پول و ثروت را به
روی خود باز کنید.
در بحث موفقیت مالی مهمترین مساله این است که همه چیز بستگی به شما دارد. اگر بخواهید می توانید موفقیت مالی را به هر نحوی که مدنظرتان است به دست آورید .وقتی پای خواستن به میان می آید، بحث اراده و انگیزه به عنوان ملزومات آن مطرح می شوند. در سمیناری که اول شهریور برگزار خواهم کرد پرده از اسرار این دو مفهوم مهم برداشته خواهد شد و نشان داده می شود که چطور می توانید انگیزه ثروتمند شدن را در خود به وجود آورید.این حق شماست که ثروتمند شوید . مهم ترین اصل در این راه ، انگیزه است که می تواند حس خواستن را در ما ایجاد کند. انگیزه موتور حرکتی ما به سوی هر نوع هدف است و ساختار های خاص خودش را دارد که با کسب آن می توانیم به آن حد از موفقیت مالی که در تصور ماست دست پیدا کنیم.
نکته مهم دیگر این است که بعد از تصمیم به ثروتمند شدن، یاد بگیریم که چطور می توان پول به دست آورد. هیچ پولی از آسمان نمی بارد،جز این که شما چیزی را در مقابلش ارائه دهید. باید چیزی برای ارائه دادن داشته باشید تا بتوانید آن پول را دریافت کنید. این هنر خاص ماست که باید آن را شناسایی کنیم و محصولی ارائه دهیم که پاسخ به نیاز های بازار را هدف گرفته باشد.وقتی صحبت از محصول می کنیم منظورمان صرفاً تولید یا تاسیس کارخانه برای تولید نیست.
گاهی اوقات محصول می تواند یک کتاب یا ایده ارزشمند باشد؛ یا به یک الگوی آموزشی مربوط شود یا مباحث مختلف خدماتی را در بر بگیرد. بنابر این حتماً لازم نیست سرمایه کلانی داشته باشیم تا به ثروت برسیم.
بعد از این که ایده را پیدا کردیم باید بیاموزیم چطور برای آن هدف سازی کنیم. چن هر ایده ای به خودی خود شکل نمی گیرد.پیاده کردن آن ایده از آن موارد مهمی است که اصول و ساختار های خاص خودش را دارد. بنابراین باید یاد بگیریم چطور یک هدف را طراحی کنیم تا بتوانیم به آن برسیم و این گونه نشود که هدفی را طراحی کنیم که دسترسی به آن غیر ممکن باشد یا شرایطی پیش نیاید که ندانیم هدفسازی و عملکرد ضمیرناخودآگاه چگونه است و با نا آگاهی هدفی را به صورت ناقص طراحی کنیم که اصلاًکار آمد نباشد و در نهایت آن را نیمه کاره رها کنیم.
طبیعی است که هر هدفی حتماً موانعی را پیش روی خود دارد. هرچه در راه رسیدن به اهداف جلو می رویم ، با موانعی روبه رو می شویم و تازه بعد از آن است که به فکر یافتن راه حل می افتیم.در حالی که بهتر است از همان اول مشخص کنیم و بدانیم چه موانعی در راه رسیدن به هدف وجود خواهند داشت و وقتی این موانع ظاهر شدند چطور آن ها را از میان برداریم؛
آن هم بدون این که در کارمان اختلالی ایجاد شود.از جمله موانع دیگری که مانع ما در راه رسیدن به آرزوهای مالی مان به شمار می رود این است که خیلی ها بر اساس نوع تربیت و پرورشی که داشته اند در حال ثروت زدایی از زندگی خود هستندو در واقع از ثروت فرار می کنند.بار ها در همین جامعه مان افرادی را دیده ام که هر چند به ثروت علاقه دارند ، اما پول گریز هستند و علاقه ای به جمع کردن پول ندارند.
ارزش ها و باورهای ما درمورد پول باید تغییر کنند. اگر ارزش ها و باورهایی که در زندگی در مورد ثروتمندی داریم؛ در جایگاه درست خودشان بودند، پس تا الان باید به ثروت مورد نظرمان دست یافته بودیم.اگر امروز تصمیم می گیریم تا در یک سمینار شرکت کنیم یا در حال خواندن این مقاله هستیم، نشان می دهد که در جست و جوی آن باور ها و ارزش هایی هستیم که حرکت ما را در راه رسیدن به ثروت محدود کرده اند و می خواهیم متوقفشان کنیم. یادمان باشد تمام افرادی که به ثروت های کلان بر اساس خلاقیت و تلاش رسیده اند پیش از هر چیز این باور را در خود پرورانده بودند که پول چیز خوبی است و با آن می توان به رفاه بیشتری رسید. اغلبشان این باور را حتی در شرایطی داشته اند که بسیار بی پول بوده اند.
بعضی وقت ها افرادی را می بینیم که با وجود این که ثروت زیادی به آن ها رسیده است به راحتی آن را از دست می دهند. وقتی به اعماق ذهن این افراد نفوذ می کنیم متوجه می شویم که در ذهن آن ها این باور وجود وجود ندارد که می توان ثروتمند شد. نکته مهمی که در این جا وجود دارد این است که این اعتقاد اگر در مسیر درست خود باشد هیچ تضادی با ارزش های اخلاقی دیگر نخواهد داشت و شاید حتی مکمل این ارزش های والا نیز باشد.باید یادبگیریم که با در نظر گرفتنن همه ارزش ها می توان ثروتمند شد و این ها دذ تقابل با هم قرار ندارند.اگر جایی احساس کردیم که ثروت و ارزش های ما در تقابل با هم قرار گرفته اند باید بتوانیم آن را کنترل کنیم. باید دید چرا وقتی از اغلب افراد می پرسیم چقدر ثروت می خواهی عددی را می گویند که نشانه ثروتمندی نیست؛ در حالی که باید جرئت کنیم و عددهای بالاتر را بگوییم و از خودمان و از هستی بخواهیم تا سهم بیشتری به ما بدهند.
چون این امکان وجود دارد و منوط به خواست ماست . چه بسیار افراد گمنامی بوده اند که این ثروت را از هستی و کائنات خواسته اند و به آن رسیده اند . در مسیر ثروت بسیار مهم است که تصیم مناسب را بگیریم و مهم تر این است که تصمیم مناسب در زمان و مکان مناسب گرفته شود. بزرگ ترین مانع موفقیت ترس است.
باید جرئت کنیم ثروتمند شویم چون تا پیش از این به اشتباه به ما دیکته شده است که داشتن ثروت ، خوب نیست.
ترس، مخلوق بشر است. جایی که بشر نتواند تشخیص دهد چه چیزی در مقابل او قرار گرفته است، دچار ترس می شود. یا وقتی فرد نتواند آینده آینده را پیش بینی کند، ترس به سراغش می آید.
البته ترس نکات مفیدی هم در خود دارد.اعم از این که کمک می کند فرد تمام جوانب کار را بسنجد و بتواند با احتیاط بیشتری قدم بردارد و خود را از خطر دور کند. ولی با تمام این اوصاف نباید بگذاریم که ترس، پیشرفتمان را مختل کند. این موضوعات را در نوشته ها و سمینارهای مختلفی که داشته ام مطرح کرده ام. در سمینار "چگونه ذهنتان را آهنربای جذب پول کنید" جنبه ای دیگر از آن را می خواهم آموزش دهم و آن، بحث استراتژی است و این که چطور می توانیم یک استراتژی کارآمد را در زندگی خود پیاده کنیم. جالب است که گاهی وقت ها می آییم به طور عمدی و البته ناخودآگاه یک استراتژی را برای نرسیدن به اهداف، برای خود پیاده سازی می کنیم و لاجرم تمام تلاش ما این می شود که به هدف خود نرسیم که این به پارامترهای ذهنی ما بر می گردد و در واقع به ما اجازه نمی دهد که با خیال راحت به کسب ثروت بپردازیم؛ این ها عواملی است که وی شود به طور کامل شناسایی و خنثی کرد.
یکی از عوامل مهمی که در پیشرفت و کسب ثروت برای انسان مهم است، بحث باور های ماست. باید بدانیم ثروت حق ماست و اینکه می توانیم خودمان را تولید کننده ثروت باشیم. چرا در بعضی کشور ها افراد متمول زیادی وجود دارند؟ به ین دلیل که آن ها با پول آشتی کرده اند. ولی در کشور ما به رغم نیاز به پول، آن را چرک کف دست می دانیم. یا خیلی ها می آیند بین علم و ثروت ، جدایی به وجود می آورند و هدفشان این است که ثروت را شکست دهند تا علم رشد کند؛
در صورتی که هرکدام از این ها جایگاه خود را دارند و اصلاً در تقابل با هم نیستند . در دنیای امروز زمانی که یک علم توسعه می یابد که ثروت ، پشتوانه آن باشد.کاری که باید بکنیم این است که ثروت سازی را به صورت علمی یاد بگیریم و بدانیم به طریق سنتی دنبال پول رفتن بی فایده است؛بلکه خلاقیت ، راه و چاره ماست. امروز اگر علم و دانش کسب پول را نداشته باشیم؛ اولاً کسب ثروت بسیار سخت می شود، ثانیاً اگر پول هم به دست آید به دلیل نداشتن علم ، از دستش خواهید داد. موفقیت مالی یک علم است و باید آن را علمی بیاموزیم.
موفقیت مالی هم کسب پول است و هم حفظ پول. در کنار این ها بپذیریم که در مسیر کسب ثروت نیاز به همکاری دیگران داریم. بعضی وقت ها برای این که نخواهیم شخص دیگری را وارد همکاری کنیم میلیون ها تومان پول را از دست می دهیم . کسب این عواملی که عرض شد ، صرفاً با یک تصویرسازی ذهنی میسر نیست. یکی از قوانین" ان ال پی " می گوید اگر کسی به ثروتی رسید یا توانست کاری انجام دهد همین نشان می دهد که دیگران هم می توانند؛ مگر اینکه محدودیت ذهنی یا فیزیکی داشته باشد. ثروت فقط مختص یک عده نیست و عملکرد مغز ماست که سبب می شود عده ای از فقر به ثروت و عده ای از ثروت به فقر نزول کنند.
باید بیاموزیم طور دیگری زندگی کنیم.در مقاله قبلی گفته شد وقتی می خواهیم کسب ثروت کنیم یعنی می خواهیم در زندگی خود تحول ایجاد کنیم و وقتی می خواهیم تحول ایجاد کنیم، باید سبک زندگیمان را تغییر دهیم." ذهنتان را آهنربای جذب پول کنید" و اگر تکنیک های آن را آموختید گامی بلند در زندگی خود برداشته اید.
یاد بگیریم از هیچ ، همه چیز بسازیم و زندگی با ارزشمان را با تحقق اهدافی که در نظر داریم، رویایی کنیم. بخش مادی این اهداف در گرو تحقیق آموزه آهنربا کردن ذهن برای جذب پول است.