انسان موجود خود محوری است،حد اقل تا جایی که به سیستم جهت یابی درپیرامون او مربوط می شود چنین است. در بیشتر فرهنگ ها بشر از واژهایی مانند راست، چپ و مستقیم برای جهت یابی استفاده می کند. ولی این سیستم جهت یابی قراردادی است و به هیچ وجه مادر زاد نیست.
اغلب اقوام گذشته برای جهت یابی همانند کودکان خردسال از محیط پیرامون خود استفاده می کردند. این افراد برای نشان دادن اشیاء محیط پیرامون خود چنین سخن می گفتند:قاشق در مغرب کاسه قرار دارد/اینجا در جنوب بازوی تو یک مگس نشسته است/کمی به طرف شرق بگرد،و عبارات اینچنینی. در ۶۰۰۰ زبان شناخته شده از زمان باستان تا به حال چنین عباراتی یافته شده اند. همین جملات که در ابتدا مضحک به نظر می رسند،پیامدهای خوبی برای جهت یابی دارند
دانشمند زبان شناس، استفان لوینسون از موسسه ماکس پلانک که تاثیر مسائل روحی روانی را بر روی روند صحبت انسان مورد بررسی و آزمایش قرار می دهد، چند سال پیش سفری به کشور استرالیا داشت و در آنجا با گروهی از بومیان استرالیایی همراه شد. او با آنان با حرکات ارتباط برقرار می کرد. پس از چند ساعت از ملاقاتشان ،استفان از آنان خواست که محل زندگیشان و محل پارک ماشین خود را که برای ملاقات با آنان پارک کرده بود، به او نشان دهند. با وجود اینکه آنان در میان انبوهی از درختزار بودند و بومیان به هیچ وجه قادر نبودند با استفاده از علامت های موجود در طبیعت جهت خود را بیابند، بومیان جهت های مورد نظر را به آسانی یافتند، و این جهت ها مطابق با قطب نمای استفان لوینسون بودند
حال در مقایسه می بینیم اقوامی که برای جهت یابی از سیستم سمت راست و چپ استفاده می کنند، برای یافتن مکان ها و جهت یابی، با مشکلات فراوانی مواجه هستند. این مشکل در سن خرد سالی آغاز می شوند. بسیاری از پدر ومادر ها از روی علاقه به نوباوگان خود، سعی در آموختن سریع دست راست و چپ به آنان دارند. یک شوخی مصطلح که والدین به فرزندانشان می گوید: فرزندم دست راست تو کنار شست دست چپ تو واقع است. آموزش این سیستم جهت یابی قراردادی موجب خراب کردن سیستم جهت یابی طبیعی انسان یا همان قطب نمای درونی او میشود
با اینکه قدما برای جهت یابی خود از علامت های آسمانی استفاده می کردند، سیستم جهت یابی آنان بسیار پیشرفته تر و تکامل یافته تر ازسیستم جهت یابی دست راست و دست چپ امروزی بوده است. روانشناس عقل گرا، دانیال هاون از موسسه ماکس پلانک که مطالعه او در زمینه مردم شناسی و تکامل است، این موضوع را مورد آزمایش قرار داد. او جهت یابی چندین گروه را مورد آزمایش قرار داد: شانپانزه ها، بچه های ۴ ساله، بچه های ۸ ساله ، بزرگسالان شهری و بزرگسالان بدوی. تحقیقات وی نتیجه داد که ۸ ساله ها و بزرگسالان شهری برای جهت یابی خود از سیستم دست راست و چپ استفاده می کردند، در حالیکه بومیان برای جهت یابی متوجه محیط پیرامون خود بودند، همچنین شانپانزه ها برای جهت یابی از محیط خود استفاده می کردند. با کمال تعجب محقق مذکور دریافت که کودکان ۴ ساله نیز برای جهت یابی از محیط پیرامون خود استفاده می کردند. نتیجه بررسیات دانیال هاون نشان داد که سیستم جهت یابی سمت راست و چپ یک قرارداد انسانی است که زاده فرهنگ و تمدن انسانی می باشد. این سیستم اغلب توسط والدین به خردسالانشان آموخته می شود، درحالیکه جهت یابی تکاملی و بی عیب و نقص همان جهت یابی توسط محیط پیرامون می باشد که جهت یابی توسط آسمان نیز به آن تعلق دارد. نتیجه تحقیقات دانشمندان در این زمینه نشان می دهد، تا موقعی که کودکی خردسال است و دست راست و چپ به او آموخته نشده و مورد تمرین قرار نگرفته، برای یافتن جهت ها از قطب نمای درونی خود استفاده می کند که به خوبی عمل می کند. محققان برای تحقیق در این زمینه آزمایشی انجام دادند که در آن کودکان ۴ ساله ای را درون اطاق بسته ای محصور کردندو به آنان توسط فلش جهت شمال و جنوب را نشان دادند. سپس آنان را درون دالان ها و راهروهای پیچ در پیچی در عمارت گرداندند. سپس از آنان خواستند که دوباره جهت شمال و جنوب را نشان بدهند.۸۴٪کودکان توانستند به آسانی جهت شمال و جنوب را پیدا کنند و این در حالی بود که مکان جدید در مقایسه با مکان قبل ۱۸۰ْْدرجه تعقیر زاویه داده بود
محققان همچنین بر این باورند که ساخت شهری و آپارتمان سازی های جدید آن که همه شبیه به هم طراحی و ساخته می شوند وهم بیشتر اوقات روز حرکت کردن درون چهار دیواری بسته با میدان دید بسیارمحدود،از دیگر عوامل خراب کردن این قطب نمای درونی می باشد