مردم اصفهان از دیرباز عقیده داشتهاند که گُلْخَن (آتشخانه) این گرمابه را شیخ بهائی چنان ساخته که با شمعی گرم میشد و در زیر پاتیل گُلْخَن، فضای تهی تعبیه کرده و شمعی افروخته در میان آن گذاشته و آن فضا را بسته بود و شمع تا مدّتهای مدید همچنان میسوخت و آب حمام بدان وسیله گرم میشد. در باب سوخت این گرمخانه نظرات متفاوتی ارائه شده است که به واسطه نبود شمع گرمخانه و عدم انجام تحقیقات جامع از نظریه فراتر نرفته و قابل اثبات نبوده.
جدیترین نظریه در باب سوخت این گرمخانه، سیستم سفالینه لوله کشی زیرزمینی هست که حد فاصل آبریزگاه مسجد جامع و این حمام وجود داشته که احتمالاً با روش مکش طبیعی گازهایی چون متان و اکسیدهای گوگردی به مشعل خزینه حمام هدایت میشده و به عنوان منبع گرما در مشعل میسوخته و یا این که مستقیماً این گازها را از مواد زاید دفع شده در خود حمام جمعآوری میکردند و مورد استفاده قرار میدادند. همچنین بنا بر صحبت ساکنین قدیمی محله، در پشت گرمخانه مُردابی دست ساز موجود بوده که آب فاضلاب به آن جاری بوده و میتوان این احتمال را داد که گاز مورد نیاز از این مُرداب دست ساز تأمین میشده است.
در ارتباط با شمع ساخته شده به دست شیخ بهائی هیچگونه اطلاعاتی در دست نیست به جز اینکه از جنس طلا بوده که احتمالاً همین عامل باعث سرقت آن شده. به طور خاص در ۱۰۰ سال اخیر با بیتوجهی و تغییر کاربری بخشهایی از فضای گرمخانه و الحاق شدن عناصر جدید، شناسایی و درک فضاها و سیستم سنتی گرمایش گرمخانه غیرممکن شده است.
گرماخانه شیخ بهائی دارای دو سربینه (رخت کن حمام) که سربینه بزرگ متعلق به مردان و سربینه کوچک متعلق به زنان است تشکیل شده. دارای استخر و تعداد خزینه و آب انبار هست.
بخش استخر آن اکنون در تصرف بخش خصوصی هست و به عنوان کارخانه ریسندگی استفاده میشود. تا ۲۰ سال پیش همچنان این بنا به عنوان حمام استفاده میشده تا سرانجام تعطیل شده و بعد از ۱۰ سال رها شدن در اختیار سازمان میراث فرهنگی قرار گرفت.