زپوها

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

زپوها

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

پروژه و تحقیق- نور در معماری سنتی و مدرن- در50صفحه-docx

 پروژه و تحقیق-  نور در معماری سنتی و مدرن- در50صفحه-docx


مقدمه

نور چیست؟

 

نور :  نور صورتی از انرژی است که توسط اجسام داغ تابش می شود.

 

نور چگونه منتشر می شود؟

بسیاری از شواهد نشان می دهد که نور عموما به صورت خط مستقیم سیر می کند. این واقعیت که کسی نمی تواند از مقابل یک جسم کدر طرف دیگر آن را ببیند مثالی آشکار از این شواهد است. سایه ای که به وسیله ی خورشید در پشت جسم کدر تشکیل می شود، محیط مشخص و واضحی دارد که به وسیله منبع نوری بزرگ، اما بسیار دور پدید آمده است.

 

البته، منبع نور کوچک ولی نزدیک به جسم کدر نیز، سایه های مشخصی را در پشت جسم تشکیل می دهد این امر نشان دهنده آن است که نور به صورت خط مستقیم سیر می کند، زیرا اگر نور از مسیر راست منحرف می شد سایه ی جسم مرز مشخصی نداشت. اگر چشمه ی نور گسترده باشد، یعنی نقطه ای نباشد، در اطراف سایه ی جسم کدر یک فضای نیمه تاریک و روشن ایجاد می کندکه به آن نیم سایه می گویند.

 

چشمه ی نور : هر جسمی که نور تولید کند چشمه نور نامیده می شود یکی از منابع طبیعی نور، خورشید است که منبع اصلی نور و گرما برای زمین است. انرژی نورانی خورشید در اثر فعل وانفعالات هسته های اتم مواد موجود در خورشید تولید می شود.از چشمه های طبیعی دیگر نور می توان ستارگان را نام برد. بعضی از موجودات زنده نظیر کرم شب تاب می توانند از خود نور کنند.

مثال هایی از منابع مصنوعی نور عبارتند : از شمع، چراغ نفتی، لامپ الکتریکی و... می باشند. هر جسم داغ که به حالت التهاب رسیده باشد چشمه نور است.

 

چشمه های نور چند نوعند؟

 دو نوع: چشمه نقطه ای - چشمه گسترده.

 

 چشمه نقطه ای نور چگونه است؟

 هرگاه منبع تابش نور به صورت روزنه ای کوچک باشد، آن را چشمه نقطه ای نور می نامند.

 

 چشمه گسترده نور چگونه است؟

 هرگاه منبع تابش نور بزرگ باشد چشمه گسترده نور نامیده می شود. در واقع هر چشمه گسترده شامل تعداد زیادی چشمه نقطه ای است. مانند خورسید یا یک لامپ روشن.

 

برای این که جسمی دیده شود باید به آن نور بتابد، نوری که به جسم می تابد، از سطح آن بازتابش پیدا می کند. اگر نور بازتابش شده به چشم ما برسد، آن جسم را می بینیم.

 

 

رنگ های نور:

نوری که از خورشید به زمین می رسد، از رنگ های گوناگونی تشکیل شده است. در آزمایشگاه نور را به کمک وسیله ای به نام منشور می توان تجزیه کرد.

حتماً دیده اید که پس از باران هوا آفتابی می شود و نور خورشید به ذره های ریز آب که هنوز در هوا وجود دارند می تابد. ذره های ریز آب هم مثل منشور، نور خورشید را تجزیه می کنند و رنگین کمان را به وجود می آورند. در واقع ذره های ریز آب باران در هوا، در روزهای آفتابی موجب تجزیه نور و ایجاد رنگین کمان می شود.

 

سایه چگونه تشکیل می شود و بر چند نوع است؟

 هرگاه جسم کدری را در مقابل چشمه نوری قرار دهیم در پشت جسم فضای تاریکی پدید می آید که آن را سایه می نامند. سایه به دو صورت توسط چشمه های نقطه ای و گسترده ایجاد می شود. در چشمه نقطه ای فقط سایه تشکیل می شود اما در چشمه گسترده علاوه بر سایه نیم سایه نیز ظاهر می شود.

 

 

انتشار نور از چشمه ی نقطه ای به خط راست و وجود جسم کدر در مسیر نور، سبب تشکیل سایه در طرف دیگر جسم کدر شده است.

 

نور مرئی یا نور یا پرتو(به انگلیسی: Light)، یک تابش الکترومغناطیسی(به انگلیسی: Electromagnetism) و حاوی فوتون(به انگلیسی: Photon) است که به چشم انسان و دیگر موجودات مرئی نمایان می‌شود. نور مرئی با طول‌موجی از حدود ۳۸۰ تا حدود ۷۴۰ نانومتر در بین دو نور نامرئی فروسرخ(به انگلیسی: Infrared) که در طول‌موج‌های بلندتر و فرابنفش(به انگلیسی: Ultraviolet) که با طول‌موج‌های کوتاه‌تر یافت می‌شود، قرار دارد.

پرتو دارای تعریف دقیقی نیست، جسمِ شناخته شده یا مدل مشخص که شبیه آن باشد وجود ندارد؛ ولی لازم نیست فهم هر چیز بر شباهت بنا شده باشدنظریه الکترومغناطیسی(به انگلیسی: Electromagnetism) و نظریه کوانتومی(به انگلیسی: Quantum mechanics) با هم ایجاد یک نظریه نامتناقض و بدون ابهام می‌کنند که تمام پدیده‌های نوری را توجیه می‌کنند.

نظریه جیمز کلرک ماکسول(به انگلیسی: James Clerk Maxwell) درباره انتشار الکترومغناطیس و نوربحث می‌کند در حالیکه نظریه کوانتومی برهم کنشِ نور و ماده یا جذب و نشر آن را شرح می‌دهد، از آمیختن این دو نظریه، نظریه جامعی که الکترودینامیک کوانتومی نام دارد، شکل می‌گیرد.

نظریه‌های الکترومغناطیسی و کوانتومی علاوه بر پدیده‌های مربوط به تابش بسیاری از پدیده‌های دیگر را نیز تشریح می‌کنند بنابراین می‌توان منصفانه فرض کرد که مشاهدات تجربی امروز، کم‌وبیش در چارچوبِ ریاضی جوابگوست. سرشت نور کاملاً شناخته شده‌است اما در مورد واقعیت نور هم‌چنان پرسش وجود دارد.

رنگ‌های نور

نور در اصل از هزاران رنگ تشکیل شده است که هفت رنگ اصلی دارد:قرمز، نارنجی، زرد سبز، ابی، نیلی، بنفش. رنگ‌های زرد، قرمز، نارنجی حامل انرژی گرمایی هستند. ایزاک نیوتن، این موضوع را با عبور دادن نور از منشور فهمید. او در شیشهٔ پنجره اتاقش سوراخی ایجاد کرد و منشور را با فاصلهٔ یک متری از شیشه قرار داد در نتیجه هفت رنگ نور با فاصلهٔ یک متر از یکدیگر پراکنده شدند وسپس ذره‌بین را در مقابل هر رنگ قرار داد تا متوجه شود که گرمای نور از کجا ایجاد می‌شود.

 

زیبایی که به چشم می‏آید از پرتو نور و روشنایی است وگرنه در تاریکی،زیبایی مفهومی ندارد.زیبایی حقیقی با نور معرفت درک‏ می‏گردد و زیبایی ظاهری با عزیزترین حسن ما که بینایی است‏ دیده می‏شود.نور و روشنایی چه ظاهری و چه عرفانی باعث‏ می‏شود که زیبایی به چشم آید و رنگ و سایر زیبائیهای شی‏ء جلوه کند.بنابراین بحث نور و پرداختن به آن می‏تواند در مباحث‏ زیبایی‏شناسی و هنر جایگاه ویژه‏ای داشته باشد.از جمله علوم و هنرهایی که می‏توان به نقش نور در آن اشاره داشت،هنر معماری است که بحث مفصلی را در زمینه روند بهره‏گیری از نور طبیعی به خود اختصاص می‏دهد.ابزار و وسایل روشنایی نیز به عنوان عواملی که تأمین‏کنندهء نور مصنوعی هستند،مطرح‏ می‏باشند.نگارگری ایران نیز به عنوان«اسناد منقوش»در شناسایی عناصر نورگیری در معماری و همچنین ابزار و وسایل‏ روشنایی نقش بسزاتیی دارد و چه بسا در نگارگری ایران‏ نمونه‏هایی بسیار بدیع و منحصربه‏فرد از این وسایل وجوددارد که در حال حاضر اثری از آنها موجود نیست و تنها در مینیاتورها می‏توان سراغ آنها را گرفت و ما با رجوع به این منبع مهم‏ می‏توانیم با این نمونه‏ها آشنا شویم.

نور در معماری سنتی ایران

نور جدا از نقشی که در جهت روشنایی‏بخشیدن به داخل‏ ساختمان به عهده دارد در ارتباط با تزئینات معماری اسلامی نیز حائز اهمیت است.چون تزئین در معماری ایران در تمام ادوار صرف‏نظر از دقت و ظرفت آن،نمودار روشنی و شادی نیز می‏باشد.هنرمند اسلامی در تزئینات بنا از عناصری استفاده‏ می‏کند تا بتواند به هدف نورپردازی خود جامه عمل بپوشاند،از جمله استفاده از مقرنس که گونه‏ای جلب و پخش نور به درجات‏ دقیق و باریک است.

حتی استفاده از رنگهای ویژه در امر روشنایی بنا مؤثر است‏ و با توازن و هماهنگی رنگهاست که به نقش و جایگاه آن در روشنایی و شفافیت بنا پی می‏بریم.بعضی از نویسندگان با بررسی منشاء و نقش نور در معماری اسلامی،نور را نمادی‏ عرفانی می‏دانند و معتقدند معمار مسلمان می‏کوشد هرماده‏ای را که به کار می‏گیرد و شکل می‏دهد،لرزش و ارتعاش نور در آن اثر بگذارد.به علاوه نور دیگر عوامل تزئینی را نیز بهتر می‏نمایاند و به طرحها حیات و جان می‏بخشد.فاکتورهای معماری در بناهای‏ اسلامی شکل یافته با بازی نور و سایه،انعکاس و انکسار در آنها بوجود می‏آید.از جمله استفاده از کف و دیوارهای صیقلی‏ برای جذب و بازتاب نور،استفاده از مقرنس برای گرفتن، شکستن‏و پخش نور،گنبدهایی که بر حسب ساعات مختلف روز و شدت و ضعف نورچرخان به نظر می‏آیند،سردردهایی که نور خورشید از تزئینات گچی آنها می‏گذرد و به آنها شکل می‏دهد، حتی آینه‏ها و کاشیهای درخشان و براق،چوبهای مذهّب و مرمرهای صیقلی که همگی می‏درخشند.

نور و روشنایی

مقدار نور مورد احتیاج ما در فضاهای مختلف تفاوت می‏کند و بستگی به نوع استفاده از فضا و کارکرد آن دارد.بعضی از فضاها احتمالا در روز و یا فقط در شب مورد استفاده قرار می‏گیرند،لذا می‏بایست این مسائل را در موقع انتخاب نور برای‏ فضای مورد نظر مورد توجه قرار داد،مقدار تابش نور خورشید را می‏توان توسط پرده،نوع شیشه و بزرگی و کوچکی پنجره‏ تنظیم کرد.ساعات تابش نور خورشید در روز،معین است و تغییری در ساعات تابش و جهت آن نمی‏توان داد،ولی نور مصنوعی را می‏توان به طور دلخواه در جهت‏های مختلفی تنظیم‏ کرد که در ساعات مختلف قابل استفاده باشد.

نور طبیعی در روز مهمترین منبع روشنایی بشمار می‏رود. زاویه تابش و تراکم نور خورشید بنا به حرکت وضعی و گردش‏ انتقالی زمین در نوسان است.نور طبیعی گرچه حاصل درخشش‏ آفتاب است،اما در حقیقت از سه منبع مختلف به فضای داخلی‏ رخنه می‏کند.خورشید،آسمان و زمین،اشعهء مستقیم خورشید بنا به ساعت،روز،زمان،سال و موقعیت پنجره‏ها و روزها ممکن‏ است برای مدتی کوتاه به درون ساختمان نفوذ کند.شواهد عینی‏ مبنی بر حضور آفتاب،یکی از ضروریتهای زیستی است تا آنجا که نور خورشید فعالیتهای معمول را مختل نکند حضور آن در ساختمان با استقبال مواجه می‏گردد.حرکت انتقالی زمین، اختلالهای شدید نوری بوجود می‏آورد که میزان آنرا می‏توان با انواع سایه‏بانها یا پرده تنظیم نمود.ابعاد و موقعیت نورگیرها با توجه به عملکرد فضای داخلی مشخص می‏شود.یک محل‏ مسکونی ممکن است دارای پنجره‏های بلند،کوتاه،عریض و یا نورگیرهای سقفی باشد.چنین تنوعی در موقعیت و اندازه‏ پنجره‏ها به خاطر گریز از یکنواختی ایجاد نمی‏شود بلکه برای‏ تولید سایه‏روشنهای مناسب به منظور جلوه دادن به بافت،رنگ‏ و شکل بوجود می‏آیند.

نور مصنوعی:هدایت و تنظیم نور مصنوعی توسط عواملی‏ موسوم به عوامل نوری صورت می‏پذیرد این عوامل که مشتمل‏ بر انواع چراغها و سیستمهای روشنایی هستند که ابزار اصلی‏ نورپردازی را تشکیل می‏دهند.

تاریخچه بهره‏گیری از نور طبیعی

دانستن روند بهره‏گیری از نور خورشید به اندازه روند شکل‏گیری مصالح و یا شکلهای مختلف زیربنایی ساختمان جهت‏ طراحی بسیار لازم می‏باشد.اولین تاریخی که ما از آن اطلاع‏ داریم سدهء سوم هزاره چهارم ق.م می‏باشد که در آن زمان جهت‏ کسب نور و سایه از ایجاد اختلاف سطح در دیواره‏های خارجی‏ استفاده می‏کردند.در شهر سوخته از هزاره‏های سوم و دوم ق.م‏ از روی آثار خانه‏هایی که دیوار آنها تا زیر سقف باقی مانده بود می‏توان استنباط کرد که هراطاق از طریق یک در به خارج ارتباط داشته و فاقد پنجره بوده‏اند،در دوره عیلام در حدود 1300 و 1400 ق.م نیز نمونه‏ای از پنجره‏های شیشه‏ای بدست آمده که‏ شامل لوله‏هایی از خمیر شیشه می‏باشد که در کنار هم و در داخل‏ یک قاب جای می‏گرفته و بطور حتم جهت روشن کردن داخل بنا مورد استفاده بود.از جمله کهنترین مدارک و نمونه‏های در و پنجره در معماری ایران را شاید بتوان در نقش قلعه‏های مادی در آثار دور شاروکین یافت.از روی نقش‏برجسته آشوری می‏توان‏ روزنه‏هایی را که بر روی برجها ساخته شده‏اند تشخیص داد.

در دوره هخامنشی در تخت‏جمشید وضع درها به خوبی‏ روشن و پاشنه گرد آنهاه اغلب به جای مانده است همچنین در این‏ کاخها بالای درها و حتی بامها،روزنها و جامخانه‏هایی داشته‏ وگرنه فضای بزرگ و سرپوشیده آنها را چگونه چند جفت در که‏ اغلب بسته بوده روشن می‏کرده است؟

در اصل از خصوصیات سبک پارسی،تعبیه سایبان و آفتابگیر منطقی و ضروری برای ساختمانهاست.در این دوره از اصل اختلاف سطح،جهت جذب نور بداخل استفاده می‏شد. بر اساس تحقیقات پروفسور ولفگانگ معلوم شده که انحراف‏ زوایای بناهای تخت‏جمشید بر اساسی بنیاد گذاشته شده که‏ بوسیله ایجاد سایه‏روشنهای گوناگون تعیین روز اول سال و فصول مختلف میسر شده و این انحراف به معمار ایرانی اجازه‏ می‏داده مکانهای مورد نیاز برای زیستن را بصورتی بسازد که‏ در فصول مختلف سال هرخانه به مقدار لازم از آفتاب و روشنایی استفاده نماید.از نورگیری یبناهای اشکانی اطلاع‏ چندانی در دست نیست ولی سرپرسی سالیکس در مورد کاخ‏ هاترا می‏گوید:تالارهای این مجموعه تماما دارای سقف چوبی‏ بوده‏اند.ارتفاع آنها مختلف و نیز روشنایی آنها از دهنه و هلالهایی بوده که به سمت مشرق باز می‏شدند.از روی تصویر بازسازی شده که نسا که نورگیری بنا را توسط سقف خرپا نشان‏ می‏دهد این احتمال را ممکن می‏سازد که اشکانیان از این روش‏ برای نورگیری بنا استفاده می‏کردند.ساسانیان تمایل به نشان‏ دادن تضاد بین سایه و روشنایی داشته‏اند و این امر در تمام‏ بناهای آنها مشهود است.نوک گنبدهای بناهای چهارطاقی آنها بصورت روزنه درآمده زیرا برای افروختن آتش بدان احتیاج

داشته‏اند.ایوان کرخه در خوزستان،طرز نور گرفتن از طاق را برای اولین بار نشان می‏دهد،البته در بناهایی که طاق ضربی‏ داشتند معمولا تامین نور از آن قسمتهایی بوده که سقف مسطح‏ داشته‏اند.

روش استفاده از طاق گهواره‏ای که از انواع طاقسازیهای‏ عصر ساسانی است به معمار اجازه می‏داد که در فاصله میان دو قوس پنجره تعبیه نماید و روشنایی بنا را تامین کند.

طریقه نورگیزی یاز جامخانه نیز همانطور که گفته شد بعد از هخامنشیان تا مدتهای بسیار بعنوان یک سنت طرح گردیده و مورد استفاده قرار گرفت و در دوره ساسانی که استفاده از گنبد به شکل پذیرفته وسیعی معمول شده و جزء ویژگیهای این‏ معماری می‏شود می‏بینیم که در روی گنبد روزنه‏هایی با حفره‏ هایی تعبیه می‏کردند که احتمالا برای پوشش آنها از شیشه‏ استفاده می‏کردند،تا زمانیکه ساسانیان از دیوارهای حمّال جهت‏ تحمل بار گنبد استفاده می‏کردند تنها از روزن وسط گنبد یا از روزنه‏های تعبیه شده بر روی آن جهت نورگیری استفاده‏ می‏کردند.

اما پس از آنکه باز سقف گنبدی را توسط قوسها روی جرزها انتقال دادند توانستند در قسمتهایی از بدنه گنبدها نورگیرهایی را بصورت هلال تعبیه کنند.

عناصر نورگیری در معماری سنتی

این عناصر در معماری سنتی ایران از دو جهت مورد مطالعه قرار می‏گیرند،گروه اول به عنوان کنترل‏کننده‏های نور مانند انواع‏ سایه‏بانها و دسته دوم نورگیرها.

گروه اول نقش تنظیم نور وارد شده به داخل بنا را به عهده‏ دارند و به دو دسته تقسیم می‏شوند:دسته اول آنهایی که جزو بنا هستند مانند رواق و دسته دوم آنهایی که به بنا افزوده شده و گاهی حالت تزئینی دارند مثل پرده.

عناصری که به عنوان نورگیرها مطرح می‏شوند نامهای‏ مختلفی دارند ولی همه نورگیر هستند و عبارتند از:روزن،شباک، در و پنجره مشبک،جامخانه،هورنو،ارسی،روشندان، فریزوخوون،گلجام،پالکانه،فنزر،پاجنگ و تهرانی.در مقابل‏ عناصری مانند رواق،پرده،تابش بند،سایه‏بانها،سرادق و ساباط قرار دارد که نقش کنترل نور و تنظیم آن برای ورود به داخل بنا را به عهده دارند.علاوه بر این موارد عناصری مانند شباک‏ها،ضمن نورگیری نقش کنترل آنرا نیز به عهده دارند.

کنترل‏کننده‏های نور

رواق:فضایی است مشتمل بر سقف و ستون که حداقل در یک‏ طرف مسدود باشد و انسان را از تماس با بارش وتابش نور آفتاب مصون می‏دارد و در مناطقی که شدت نور و حرارت‏ خورشید زیاد باشد نور مناسب و ملایمی را به داخل عبور می‏دهد و در این صورت روشنایی از طریق غیر مستقیم یا باواسطه خواهیم داشت.

تابش بند:تابش بند تا تووش بند یا آفتاب‏شکن تیغه‏هایی به‏ عرض 6 الی 18 سانتی‏متر است که گاهی ارتفاعی تا حدود 5 متر دارد و با کمک گچ و نی آنها را می‏ساختند.معمولا در بالای در و پنجره کلافی می‏کشیدند که در واقع تابش بند افقی بوده و اصطلاحا به آن سرسایه می‏گفتند و توسط آن ورود آفتاب به‏ درون فضا را کنترل می‏کردند.

سایه‏بانها:ایجاد سایه بر روی پنجره‏ها از تابش مستقیم آفتاب‏ به سطح پنجره جلوگیری کرده و در نتیجه حرارت ایجاد شده‏ ناشی از تابش آفتاب در فضای پشت آن به مقدار قابل ملاحظه‏ای‏ کاهش می‏یابد.سایه‏بانها ممکن است اثرات گوناگونی از قبیل‏ کنترل تابش مستقیم آفتاب به داخل،کنترل نور و تهویه طبیعی‏ داشته باشند.کارایی سایه‏بانها متفاوت بوده و به رنگ و محل‏ نصب آنها نسبت به پنجره و همچنین شرایط تهویه طبیعی در ساختمان بستگی دارد.سایه‏بانها به انواع ثابت،متحرک و همچنین سایه‏بانهای طبیعی مثل درختان تقسیم می‏شوند.

سرادق:سایه‏بان بر سراکه پرده آن بر خرپاهایی که بر بالای سرا نشانیده بودند کشیده می‏شد و بدین‏ترتیب مانع تابش تند خورشید به درون سرا می‏شد.

ساباط:کوچه‏ای سرپوشیده که هم در شهرهای گرمسیری و هم‏ سردسیری به چشم می‏خورد.در شهرهای گرمسیری مجبور بودند کوچه را تنگ و دیوار را بلند بگیرند و برای ایجاد سایه‏ ساباط می‏گذاشتند.

پرده:استفاده از پرده‏های ضخیم برای جلوگیری و تنظیم نور خورشید برای ورود به ساختمان از دوره صفویه معمول بوده و همچنین در دوره قاجار نیز از آن استفاده می‏شد.این پرده‏ها معمولا از جنس کرباس و یا ابریشم بوده و به صورت یک‏لا و دولا استفاده می‏شدند و به طور معمول در جلو ایوانها و یا پنجره‏ها وارسی‏ها نصب می‏شد.بالا کشیدن این پرده‏ها توسط قرقره و بندهایی بوده که به طور هماهنگ تمام قسمتهای آن‏ها را یکنواخت‏ جمع کرده است چون این پرده‏ها معمولا ضخیم و سنگین بوده

و غیر از این نمی‏شد آنها را بالا کشید.

نورگیرها

شباک:هوای متغیر ایران،آقتاب تند و روشن،باد و باران،توفان‏ و گردباد و عقاید خاص ملی و مذهبی ایجاب می‏کرده که‏ ساختمان علاوه بر دو پنجره،پرده‏ای یا شباکی برای حفاظت‏ درون بنا داشته باشد.درون ساختمان با روزنها و پنجره‏های‏ چوبی یا گچی و پرده محفوظ می‏شد و بیرون آنرا با شبکه‏های‏ سفالی یا کاشی می‏پوشاندند،این شبکه‏ها شدت نور را گرفته و نور ضعیف‏تری از لابه‏لای آن ایجاد می‏شود.انحراف پرتوهای‏ نور در اثر برخورد با کنارهای منقوش شبکه پخش نور شده و به یکنواختی و پخش روشنایی کمک می‏کرد.ضمنا علی‏رغم آنکه تمام فضای بیرون از داخل به راحتی قابل رویت‏ بود از بیرون هیچ‏گونه دیدی در طول روز به داخل نداشت.

در و پنجره‏های مشبک

پنجره معمولا برای دادن نور،جریان هوا و رویت مناظر بیرون‏ بدون بر هم زدن خلوت اهل خانه است.در مناطقی که نور خورشید شدید است،پنجره باید متناسب با شدت نور ساخته‏ شود.پنجره‏های مشبک تعادلی بین نور خارج و داخل ایجاد می‏کند،تعادلی که وقتی از داخل نگاه کرده شود جلوی نور شدید آفتاب را می‏گیرد و مانع خسته شدن چشم در مقابل نور شدید خارج می‏شود.طرحهایی که در ساختن پنجره‏های مشبک به کار برده می‏شود اغلب به گونه‏ای است که نور داخل اتاق را تنظیم‏ می‏کند.پنجره‏های مشبک نور شدید خارج را بخش کرده و آنرا تعدیل می‏کنند و وقتی نور بیرون شدید نیست همه آن را به داخل‏ اتاق عبور می‏دهند.گاهی برای در و پنجره‏های مشبک شیشه نیز به کار برده می‏شود.(به درهای مشبک،در و پنجره گفته‏ می‏شود)در و پنجره و روزنهای مشبک چوبی،سفالین و گچین‏ در زمستان با کاغذ روغن زده مسدود و در تابستانها باز می‏شد.

روزن

روزن و پنجره را نمی‏توان از هم تفکیک کرد.در واقع روزن را می‏توان یک پنجره کوچک دانست که معمولا در بالای در و گاهی‏ در دو سوی آن برای گرفتن روشنایی و تأمین هوای آزاد برای‏ فضاهای بسته به کار می‏رفته است.به عبارت دیگر روزن به‏ سوراخهایی اطلاق می‏گیرد که در کلاله و یا شانه طاقها تعبیه‏ می‏شده است.روزن گاهی با چوب و گاه با گچ و سفال ساخته‏ می‏شده و اغلب ثابت بوده است.در بناهایی که دارای بافت‏ مرکزی و درونگرا بودند و از سقف هشتی یا از نقطه‏ای دیگر نور کافی برای هشتی تامین می‏شد،در بالای در ورودی روزن قرار می‏دادند.

ارسی

ارسی پنجره مشبکی است که به جای گشتن روی پاشنه گرد،بالا می‏رود و در محفظه‏ای که در نظر گرفته شده جای می‏گیرد. ارسی معمولا در اشکوب کوشکها و پیشان و رواق ساختمانهای‏ سردسیری دیده می‏شود.نقش شبکه‏ای ارسی،معمولا مانند پنجره و روزنهای چوبی است.

جامخانه

در کلاله گنبدها و کلمبه‏های گرمابه‏ها و غلامخانهء رباطها و رسته‏ها و بازارها هنوز هم روزنهایی وجود دارد که با چند حلقه‏ سفالین به صورت قبه یا کپهء برجسته‏ای درآمده‏اند.در این‏ قسمت حلقه‏های سفالین را در کنار هم چیده‏اند و در زمستانها جامهای گرد شیشه‏ای مانند ته قرابه در میان حلقه‏ها کار می‏گذارند و تابستانها یک یا کلیه آنها را برمی‏دارند،امروزه هم‏ برای روشنایی سرپوشیده‏هایی که به مناسبت فصل باید گاهی‏ سرد و گاهی گرم باشد مناسب‏ترین وسیله است و بر فراز بام‏ گرمابه‏ها جای خود را حفظ کرده است.

هورنو


خرید و دانلود  پروژه و تحقیق-  نور در معماری سنتی و مدرن- در50صفحه-docx


کتاب کمیاب انسان خود را می سازد

 کتاب کمیاب انسان خود را می سازد


مترجمین: احمد کریمی حکاک، محمد هل اتائی

شک کردن در مورد واقعیت "پیش رفت" بسیار مورد پسند ست.
بعضی تمایل دارند که ... مشتاقانه به "عصر طلایی" سادگی آغازین باز پس نگرند.
ما به عنوان اهل علم نمی توانیم از تاریخ بپرسیم که: "آیا ما پیش رفت کرده ایم؟ آیا فزونی گرفتن اسباب های مکانیکی که نمونه ی آن هواپیما، ایستگاه های برقایی، گاز سمی و ... است همانا پیش رفت است یا نه؟" ... پاسخ دادن به آن ... بستگی دارد به طبع پژوهنده ... و حتی وضع مزاجی او.
پرسیدن این که " آیا ما پیش رفته ایم؟" غیر علمی ست، تنها به این دلیل که نیازی نیست که هیچ دو نفری به آن جواب همانند بدهند.
تا زمانی که دامنه ی تاریخ ... محدود شود، .... چنین تاریخی ... ماقبل تاریخ در آن جایی ندارد ... تاریخ، نزد عامه و هم نزد دانش وران به تاریخ فرهنگ بدل می شود. ماقبل تاریخ مدرک مکتوبی ندارد که نام های بازیگران اش را فاش کند یا جزییات زنده گی خصوصی شان را بازشناساند.
از این رو، "پیش رفت" نزد مور٧خ می تواند با تکامل نزد جانورشناس برابر باشد... اگر زیست شناس، اصطلاح پیش رفت را به کار می برد، مقصود اش از آن، توفیق در تنازع بقاست. بازماندن آن که بسزاست یک اصل اساسی تکامل است. اما معنی سزاواری، توفیق در زنده گی کردن است... اگر جمع کل رو به افزایش باشد، نوع را باید موفق شمرد ...وگرنه ... محکوم به شکست است.
مطالعات ماقبل تاریخی نه تنها دامنه ی تاریخ مکتوب را عقب تر می برد و گسترده تر می سازد بل که تاریخ طبیعی را به پیش می کشاند.... اما باستان شناسی ماقبل تاریخی سر و کار اش با چیزهاییست که انسان ساخته است و تغییرات فرهنگ بشری را دنبال می کند.

خرید و دانلود  کتاب کمیاب انسان خود را می سازد


بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان

 بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان


مقاله با عنوان بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان در فرمت ورد در 16 صفحه و شامل مطالب زیر می باشد:
بیماری های مشترک بین انسان وحیوان
با ورود بیماری های جدید مشترک بین انسان و دام مثل آنفلوانزای مرغی، آیا بیماری های قدیمی تحت کنترل درآمده است؟
دلیل این اتفاق چیست؟
آیا بیماری های مشترک بین انسان و حیوان قابل پیشگیری اند؟
این درصد را می توان به بیماری های جدید هم تعمیم داد؟  
ایدز را هم می توانیم از بیماری های منتقله از حیوان به انسان به شمار آوریم؟
به جز مواد غذایی و ارتباط مستقیم آیا محصولات تولیدی از حیوانات هم می توانند بیماری را منتقل کنند؟
اقدامات پیشگیرانه قبل یا بعد از تولید محصولات انجام می شود؟
در زمینه واردات هم این دقت صورت می گیرد؟
سایر محصولات لبنی چطور؟ این بیماری را منتقل می کنند؟
آیا ریشه کنی در ایران هم انجام می شود؟ 
علائم بیماری تب مالت چیست؟
میکروب این بیماری با حرارت از بین می رود؟ 
هاری
جنون گاوی
تب کریمه کنگو
سالک
تب مالت
آنفلوآنزای پرندگان
مالاریا
مبارزه با بیماری های مشترک
هاری‌
کیست‌ هیداتیک‌
بیماری‌ خراش‌ پنجه‌ گربه‌
سل‌ و بروسلوز
طاعون‌ و انواع‌ بیماری‌های‌ انگلی‌
تب‌ طوطی‌

خرید و دانلود  بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان