زپوها

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

زپوها

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

معماری ایران به قلم 33 پژوهشگرایرانی

 معماری ایران به قلم 33 پژوهشگرایرانی


( نظری اجمالی به معماری ایران درعهد اسلام) « معماری ایران در  طی تاریخ طولانی خود دارای ویژگی، اصالت، طرح و سادگی، توأم با آرایش بر مایه بوه است» با این برداشت آرتورپوپ- مستشرق و ایران شناس نامی آمریکا به فرهنگ معماری ایران ردی می آورد. او می گوید: (اصالت اشکال زندگی ایران بدین گونه نمایان می شود که در ابنیه مسکونی از خودنمای و برون آرایی به در بوده است) با این یقین معماری را به عنوان یکی از پربارترین شاخه های تنرمند فرهنگ و هنر ایرانی معرفی می کمند. هنر در ایران به قدمت تارخیا تس و معماری از کهن تریهنرهاست. رونق اعتلای معماری در ایران باستانی گواه آن است که این سرزمین از کانون های نخستین شهرسازی  ونیز سد سازی و مهندسی بوده است. و این گواهی بناهایی که از میان ازمنه وا عصار با سیمای غبار آلود سر بیرون کشیده اند و سرهای باستانی و شهرها و دهکده های شاهی تأیید میکند. آثاری که جسته و گریخته ازخلال نوشته های باستان شناسان بدست میآید روشنگر آن است که هنر و صنعت 5000 سال قبل ازمیلاد در این مرز و بوم ریشه و نشان دارد.

معماری ایران شناسنامه معتبر مردم این سرزمین از دوترین ازمنه قدمی است طبیعت اقلیمی ایران در این زمینه تأثیر گذار فرهنگ هایی که با ؟؟ و مغلومین به این خطه را گشودند. در این معماری کهم بارزترین اشکال خود جلوه کردن است. آداب و رسوم، مراسم مذهبی، روحیات، اخلاقیات، اندیشه و عقیده نسلها در معاری ایران انعکاس واضحی دارد. نه تنها در بناهای عظیم، در ابنیه اثار کوچک هم می توانیم این انعکاس را دریابیم. آتشکده و دهکده های شاهی که درگذشته که در سراسر این خطه جابه جا روییده بود و اینک به جا مانده است باری از فرهنگ معمای ایران باستان را در خویش نهاده است آتشکده دهکده های شاهی را در ایران باستان بر روی تپه ها بنا می کرده اند. در دهکده های شاهی معابد ویژه پرستش مهر و ناهید ( فرشته آب) وجود داشت. نقاطی که هم اکنون به پل دختر یا قلعه دختر نسبت می دهند، همان پرستشگاهها باستانی ناهید یا فرشته آب است از معابد مهر (میترا) که قبل از زردتشت در ایران رواج داشته است. نمونه های چندی باقی است. معبد (مصیصر) در شمال غربی ایران که در کوه تراشیده شده است و همچنین صخره (پی فخیریکار) در جنوب دریاچه رضاییه ازجمله این نمونه ها هستند. مهر پرستان باستانی قبل از ورود به معبد در جایی دست خود رابه آب می زدند و آن را (مهرآب) می نامیدند. که شاید نعت محراب دوره اسلامی از آن سرچشمه گرفته باشد. معماری ایران حاصل قرن ها تفکر و ثمرة اندیشه و قریحه هنری نیاکان ما و الهاماتشان از سنت ها و دست اؤردهای ملل دیگر است با آنکه در هر سیمای معماری ایرانی تغییر وتبدیل هایی را پذیرفته است، روح یگانه و ذات نیرومند آن همواره زنده و بلانده باقی مانده و همپایه زمان ظرفیت های خویش را عوض کرده است. مروری در خطوط اصلی معماری ایران از آغاز تاریخ مدرن ما، در واقع گشایندهشاهرایی به قلب تمدن دیرینه سال این سرزمین است نخستین سلسله حکومت ایران سلسله ماد بود که بخشی از هسته خود را در بنا و آثاری ه آفریده به وام  نهاد. سنگ شیر همدان، کان داوود در سریل ذهاب، دخمه صحنه در کرمانشاه، دخمه مرسوم با طاق فرهاد در لرستان، دخمه ده نوه اسحاق وند در نزدیک کرمانشاه ازبرگزیدهژ ترین آثار این دوره است. ( پلی بیوس) در توصیفی که از کاخ باستانی همدان کرده یادآور شده است که ستون های این کاخ از چوب سدر و سرو ساخته شده و روی این ستون ها از لوحه های سیمین و زرین پوشانده شده بود ( دمرگان پرود) ( شی پیه) معتقدند که این نشانه ها و آثار تخت جمشید کم و بیش شباهت دارند. در عرصه وسیع سرزمین خود از مهارت و استادی هنرمندان ممالک، زیر فرمان خویش به نحو احسن بهره می گرفتند و از این جهت در آثار معماری و صنعت ایران در دورة هخامنشی تأثیر سایر ملل نیز دیده می شود چنانکه داریوش گوید در بنای قصر او صنعتگران بابلی، مادی، لیه ی. و مصری خدمت می کرده اند و مصالح ساخمان ها از فواصل دور دست می آمده است . استفاده از تجربیات و سنن ملل تابع، نه به صورت تقلیدی و پیروی بلکه به گونه ای باز افرینی و الهام پذیری خلاقه مختص به دورة هخامنشی نسبت مادها پیش ازآنکه تجربه و مهارت (اورانویی) ها استفاده بسیار بردند. معماری دورة هخامنشیان ادامه یک هنر ملی بود. اصالت این هنر در قصر کیاکسار پادشاه ماد ( در همدان) جلوه کرد و کوروش در ادامه آن پس از شکست مادها قصری در پازارگاه یا ( مادر سلیمان) در 80 کیلومتری شمال تخت جمشید بنا کرد. که گرچه مانند تخت جمشید که به جرأت می توان گفت یکی بزرگترین و وسیع ترین بناهای است که قبل از معمول شدن آهن ساخته شده است دارای سقف، ستون های چوبی بسیار بوده است سقف ، ستون های چوبی بسیار بوده است. سقف ساختمان از چوب سور لبنان و بلوط ساخته شده و بر ستون های حاشیه دار ه سر ستون های آراسته آنها را تزیین می کرد تکیه داشته است. ستون های چوبی و تزیینات چوبی سقف که نمونه ای از زیباتری مظاهر و رنگ های تیره چوب های سدر، گردو، بلوط و سرو و رنگهای روشن تر آج بوده است. ( گوردن چایلد) می گوید: ( آثار معماری دورة هخامنشی به طوری مناسب و شبیه است که پس از دوره سومری ها در این منطقه از آسیا نظیر ندارد) بر خلاف نقشه هایی بی جان و نا زیبای بابلی و آشوری، هجاری های ایران همه زنده و جالبند. تخت جمشید از مهمترین آثار هخامنشیان است در ساختن این بنای عظیم، اکثر پادشاهان هخامنشی هر یک به گونه ای دخالت داشته اند. در این، مشهورترین یادگار ایران باسان چوب به عنوان یکی از مصالح اساسی به کرا رفته است چوب به ساختمان از لبنان، آج از هندوستان و سنگ ستون ها از یونان و زینت دیوارها از اتیوپی ( حبشه) تحصیل شده است از وره اشکانیان آثار پراکنده ای در این و خارج  وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از رابة قصر (هاقره) (الحضر) در ساحل دردجله این بنا اساساً اثر ذوق ایرانی است وی تأثیرمعماری روسی در طرز ساختن سقف و گچ بری آن  مشهود است خرابه معبد ناهید در (کنگاوه) نیز از آن آثار به جا مانده این دوره است. از دورة اشکانیان در معماری رسمی ایران ساختن گندب متداولی گشت از همان روزگار گنبدهای روی چهار طاق گوشه بنای شد و تفاوت آن با کنبدهای روی این بود که گندبهای روی. روی گشوراه بنا می گشت. معماری دوره ساسانیان سرشت اصیل تری دارد . قصر شیرین که خسروپرویز بنا کرد کم و بیش به پیروی از ساختمان ها هخامنشیان ساخته شده است. طاق کسری ( ایران مدین) در نزدیک دجله در شهر تیسفون از آثار شناخته شده این دوره است. این بنا از آجرهای نظامی سپید و بزرگ ساخته شده است. بر روی تالار بزرگی که موسوم به ایران است 8 تالار کوچک گشوده می شد. طاق ها بهطور کلی شکلی نیمدایره داشت و طاق بارگاه به  شکل هلالی ساخته شده و به وسعت شگرف آن دیدة هر بیننده ای را خیره می سازد. در حلی که عناصر و خطوط اصلی بنا از قریحة ایرانی مایع می گیرد. دور نسبت کدامهای از معماری رومی در پاره ای از قسمتهای آن انعکاس یافته باشد. پس از آنکه اسلام ایران را  فرا گرفت، معماری ملت خود را با آیین جدید سازگارساخت. چنین است که پاره ای از باستان شناسان و مورخان را عقیده برآن است که برج های آتش ساسانی، ساختن مناره را برای دعوت مسلمانان به نماز به کاری رفت الهام داده است عوامل معماری ساسانی با اختلافات کم و بیش اما به وضوح- در دوره های اسلامی خود را تحمیل کرد. تزئینات رایج در معماری کهن ایرانی با همه ویژگی ها خود از گچ بری و آرایش با کاشی لعابدار و غیره به معماری اسلامی ایران انتقال یافته است نقش اسلیمی های مساجد ایرانی همان پیچک های ساسانی است که نمونه آن را درطاق بستان می یابیم، ولی در هر حال این نقوش و عوامل در اثر بیدار شدن یک امپراطوری اسلامی و ورود تمدنهای گوناگون در لوی یک آئین واحد، بهره گیری مقابلی را سبب شده و تغییر شکل یافته که در خور مطالعه است از آغازگرویدن ایران به اسلام بسیاری از سنت های ایرانی و از جمله سنت معماری آن هنگام با تأثیرات «بیزانس» میان حکمرانان اسلامی متداول گشت چنانکه بسیاری از تصور خلفای اموی از جمله قصرالحیر و فخاجا و مشاطه خیلی بیش از آن چه از هنر «بیزانس» متأثر باشد از  اسلوب ایرانی الهام گرفته است و زینت های آن از شیوه ایرانی بیرونی کرده است )

آثار معماری دوران ساسانی درسرزمین ماوراء النهر

بنظر می رسد جا داشته باشد پیش از آنکه به معرفی شهرها و آثار معماری دوران ساسانی در ماوراءالنهر بپردازیم به اختصار مطالبی درباره اهمیت و ارزش آثار این منطقه در زمینه شناسائی هر چه وسیعتر فرهنگ و تمدن ایراین بیان داریم و ویژگیهای محلهای باستانی این ناحیه را بر شماریم.

ناحیه وسیعی را که از دیرباز در نوشته های مورخان و جغرافی نویسان همیشه ازآن بنام خراسانبزرگ ورارود و یا ماراءالنهر یاد شده است ازمدتها پیش دانشمندان شوروی بدلایل خاص بنام ( آسیای مرکزی) از آن یاد می کنند این ناحیه هم اکنون شامل سرزمین هائی است که جمهوری ازبکستان- جمهوری فارسی زبان تاجیکستان- ترکمنستان- ناحیه قزاقستان وقرقیزستان را در بر می گیرد.

درحالیکه دانشمندان مغرب زمین نواحی را که شامل : ترکستان شرقی مغولستان و تبت می باشد بنام آسیای مرکزی نامگذاری کرده اند. بحث درباره علت این اختلاف و انگیزه های سیاسی که منجر به نامگذاری اخیر توسط دانشمندان روس گردیده مطلبی است که از حوصله این گفتار بیرون است و جا دارد که در فرصت دیگر بآن بپزدازیم.

سرزمین وسیع ماراءالنهر و یا منطقه ایکه امروز از آن بنام آسیای مرکزی یاد می شوداز نظر جغرافیائی سرزمینی است با اختلاف منظر بسیار چنانکه  قسمت وسیعی از ان را سلسله کوههای عظیم و صحراهای وسیعی که برای زندگی انسان مناسب نیست فرا گرفته است از سوی دیگر در این ناحیه با حوضه های پرآب و بستر رودخانه های بزرگ با خکی رسوبی و حاصلخیز برخود میکنیم که از کهنترین روزگاران مسکون بوده چنانکه نشانه های آنرا بصورت تمدنهای پرارزش در این نواحی شاهد هستیم. بالاخره اینکه دامنه های ارتفاعات و استپ های این سرزمین وسیع، چراگاههای پربار و پر نعمتی را برای پرورش، گونه های مختلف دامها عرضه می دارند.

چراگاههائی که با جاذبه بسیار دامپروران بومی و گله های بزرگ آنها را بسوی خویش فرا میخواند و امکان بوجود آمدن نوعی خاص از تمدن شبانی را در این بخش فرام می ساخت.

از تمدن های معروف و شناخته شده پیش از تاریخ این سرزمین می توان آثار و تمدنهای زیر را یاد کرد: از آثار ارزنده دوره پارینه سنگی و تمدن (موسترین) میتوان کشفیات غار (تشیک تاش) در جنوب شرقی ترمز را یاد کرد با یافتن اسکلت یک انسان ( تئاندرتان) که آنرا گونه ای میان ( انسان پکن) و انسان « نئاندرتال» شناخته شده در مغرب زمین دانسته اند، باستانشناسان برای این محل اهمیت خاصی قائل هستند.

آثار مربطو به دروه نوسنگی (نئولیتیک) در سرزمین خراسان بزرگ یا ماراءالنهر دارای اهمیت و اعتباری خاص هستند. زیرا که به گونه ای روشن اوضاع و احوال و ویژگیهای مربوط به زندگی اجتماعات ساکن منطقه را در این دوران بازگو می کمند و رابطه آنرا با تمدنهای مستقر در دیگر ناحیه های سرزمین ایران مشخص میسازد.

از جمله تمدنهای معروف و شناخته شده دوران نئولیتیک ناحیه تا آغاز دوران تاریخی می توان تمدنهای زیر را یاد کرد:

تمدن شناخته شده در (آنو) واقع در دوازده کیلومتری عشق آباد ( اشک آباد) در ترکمنستان جنوبی تمدن مکشوف در ( قره تپه) در نزدیکی عشق آباد گذشته از آثار جالب دوران نوسنگی و برنز در ترکمنستان جنوبی، در ناحیه ( خوارزم) نیز با تمدنی ارزشمند بهمین نام برخودر می شود. در نواحی کوهستانی تاجیکستان جنوبی نیز با آثار فراوانی از تمدن دوران نوسنگی بر خورد می کنیم که بنام تمدن (حصار) نامگذاری شده است.

همچنین درساحل چپ (سیر دریا) نیز با محلهای باستانی زیادی از دوران برتر برخورد می کنیم که مجموع آنرا بنام تمدن (قراقوم) نامیده اند.

و بالاخره در دهر ( فرغانه) و در قسمت پائین دره ( زرافشان) نیز با آثار تمدنهای ارزنده ای از دوران برنز بر خورد شده که تمدن دره زرافشان را بنام ( زمان بابا) نامیده اند.

بحث درباره آثار تاریخی سرزمین خراسان بزرگ و ماراءالنهر با توجه به فراوانی و اهمیت این آثار مطالبی است که جا دارد درباره آن بطرو جداگانه درطی گفتارهائی چند صحبت شود. از جمله باید دانست که در دوران هخامنشی شاهد ایجاد و گسترش تعداد قابل توجهی از شهرها در این سرزمین هستیم که بعنوان مثال می توان شهرهائی چون : مرو- قلعه گبر در خوارزم قلعه میر در تاجیکستان جنوبی- ویرانه های بالا حصار در بلخ- آثار مکشوف در فرغانه و را یاد کرد.

آثار دوران باستانی

با توجه به اهمیت و موقع خاص سیاسی و اقتصادی و بازرگانی سرزمین ماراءالنهر در دوران ساسانی و گذشتن جاده معروف ( راه ابریشم) از این ناحیه و رشد روز افزون شهرنشینی در سراسر ایران ساسانی، در بسیاری از نواحی ماراءالنهر یا شهرها و محلهای مسکونی عظیم و گسترده ی برخورد می شود که نمونه های کاوش شده آنها را در محلهائی چون : (بالالیک تپه) در پانزده کیلومتری ترمذ منطقه وسیع و کم نظیر و رخشا در 20 کیلومتری شمال غربی بخارا- ویرانه های افراسیاب یا سمرقند کهن و بالاخره منطقه باستانی پرارز و گسترده (پنج کنت) یا پنجیکنت در شصت کیلومتری شهرسمرقند را می توان نام برد.

نکته قابل اشاره اینکه آثار مربو به تمدن شکوفا و ارزنده دوره ساسانی در ماراءالنهر را باستانشناسان روس و از جمله ( بانیتسکی) بنا به دلایل خاص زیر به فرصت کمی که در اختیار داریم بحث خود را تنها بمعرفی اجمالی آثار باستانی ناحیه و رخشا و پنج کنت اختصا می دهیم...



خرید و دانلود  معماری ایران به قلم 33 پژوهشگرایرانی


فضاهای ورودی بناهای سنتی

 فضاهای ورودی بناهای سنتی


مقدمه:

 با نگاهی اجهالی به فضاهای ورودی بناهای اسلامی ایران خاصه یزد این موضوع به ذهن خطور می کند که وسعت این فضا و تحلیل و حتی معرفی این فضاها از یک پروژه‌‌ی  انفرادی دانشگاهی فراتر رفته و به یک تحقیق علمی با نفرات بیشتر و کار مداوم و دامنه دار تبدیل خواهد شد با این حال من در این پروژه ی تحقیقی سعی کرده‌ام هم مشاهدات و مطالعات خود را سهیم گردانم و از عکس های زنده ای که خود برداشته ام استفاده نمایم و هم از منابع مرتبط که از مرکز اسناد میراث فرهنگی یزد بدست آورده ام استفاده نموده و هم چند کروکی از مفاهیم را برای فهم بهتر و ارایه ی دقیق تر تنظیم نمایم انشاءا که در این مهم موفق بوده باشم.

 ضمناً ذکر این نکته واجب است که تمام تحلیل های نوشته شده در زیر عکس ها برداشتهای شخصی با توجه به مطالعه ی مبسوط اینجانب راجع به ورودی بناهای سنتی می باشد. خلاصه این که من این تحقیق مختصر را به هفت بخش تقسیم نموده و راجع به هر بخش جداگانه توضیح و معرفی نموده ام. و در انتها عکس ها و کروکی ها را با توجه به داشته هایم ارایه نموده ام.

 

پیش درآمد

ما در فضاهای ورودی ابنیه ی سنتی وقتی به گذشته بر می گردیم خصوصاً در معرفی ورودی فضاهای مساجد اولیه فقط به نوعی ورودی بسیار ساده برخورد می کنیم بنام درگاه یا در گاهی که در واقع نوعی نماد تعریف ساده ی فضای داخل و جدا کردن آن از  بابت خارج مجموعه بوده است و از لحاظ کارکردی هم فضایی عبوری که از طریق آن بر مسجد دسترسی پیدا می کرده اند از جالب آنکه پس از طی قرون و زمانها این ورودی ساده بر هفت بخش یا سلسله مراتب ورودی که به شرح آن در پی می آید تقسیم شده است.

11 پیش خان ( جلوخان) 12 بیش طاق 13 درگای  14 هشتی 15 دالان  16 ایوان ( در بعضی بنا) 17 ساباط

حال بعد از معرفی ورودی بناهای مهم به شرح و بسط هر یک از این فضاهای ورودی و اجزاء تشکیل دهنده ی آنها می رسیم.


بناهای مهم و ورودی های آن

مسجد- مدرسه- هزار (بقعه)- کاروانسرا- باغ- کاخ- خانه حمام

مساجد: انواع مساجد را از لحاظ خصوصیات ساختمانی فضاهای ورودی به سه گروه می توان طبقه بندی کرد. 1- مساجد جامع که فضاهای ورودی آنها با طراحی از پیش تعیین شده و طراحی شده ساخته شده اند و زمان احداث آنها یا فضاهای ورودی آنها از دوره ایلخانان به بعد بوده است این مساجد کما بیش دارای همه یا بیشتر اجزا های فضاهای ورودی و عناصر آنها بوده اند و تمام اصول طراحی و سلسله مراتبی در آنها رعایت شده است. دوم: مساجد بزرگ و متوسطی که تنها برخی از اجزای ورودی تکامل یافته دارند کمابیش تمام مساجدی که دروه های ما قبل ایلخانیان ساخته شده اند از این چنین هستند و سوم اینکه مساجدی که تمام فضای ورودی آنها تنها شامل یک درگاه یا یک درگاه و سردر بوده است مانند مساجد صدر اسلام.

اهدافی که در طراحی فضاهای ورودی مورد توجه بوده اند و تمام اصول سلسله مراتب و اجزا و عناصر در آنها بکار گمارده شده است را که تنها در بهترین مساجد از لحاظ فضای ورودی می توان یافت بدین شرح است:

1- ورود به صحن (حیاط) یا شبستان در امتداد جهت قبله

2- ابتدا ورود به صحن و سپس ورود به شبستان و گنبد خانه ( در مساجد درونگرا)

3- ورود به صحن در امتداد محور تقارن صحن یا در راستاهایی به موازات آن

نکته: در بعضی از مساجد که ورود به صحن در امتداد محور تقارن بنابر جهت گیری مسجد نسبت به فضای اطراف معبر میسر نمی شد این معضل را با طرای دالان یا دالانیهای حل می نموده اند.

1- ورود به فضاهای داخلی مسجد با طمأنینه و به تدریج نه ناگهانی.

2- حل مسئله ی اختلاف جهت بین محور قبله و محور معبر یا میدان متصل به مدخل مسجد در فضای ورودی.

3- درا نتها مشخص کردن محل ورود به مسجد برای کسانی که در فاصله ای دور قرار دارند.

نکته: فضاهای ورودی مساجد برون گرا مساجدی که صحن ندارند- دارای اجزای کمتری نسبت به مساجد درونگرا می باشد.


مدرسه ها: مدارس از لحاظ خصوصیات فضای ورودی به دو گروه قابل تقسیم است:

1-  مدرسه های کوچک یا متوسط که فضای ورودی آنها نسبتاً ساده و از دو یا چند جز تشکیل شده است . 2- مدرسه مسجد های بزرگ مانند مسجد مدرسه ای سپهسالار تهران یا مسجد مدرسه ی آقا بزرگ کاشان که فضای ورودی آنها کما بیش به فضاهای ورودی مساجد جامع شبیه است.

برخی از اهداف ترکیب طراحی شده ی فضای ورودی مدارس بزرگ دارای طراحی ماست معمارانه به شرح زیر می باشد:

1- ورود به حیاط مدرسه در امتداد محوری مستقیم.

2- ورود در امتداد یکی از محورهای تقارن حیاط.

3- ورود با طمأنینه و به تدریج به فضای درونی مدرسه.

4- حل مسئله ناهماهنگی بین جهت قبله با جهت معبر یا میدان کنار مدرسه.

در مسجد مدرسه های که فضای مسجد در آنها به قدری وسیع بود که بنا از کارکرد عبادی قابل ملاحظه ای در شهر برخوردار بود سعی می کردند صحن مسجد - مدرسه را مانند مساجد در امتداد قبله بسازند و در مواردی که بین معبر و جهت قبله و ورودی مدرسه اختلاف بوجود می آمد سعی می کردند این معضل را توسط طراحی جهت گیری ورودی و طراحی دالان حل کنند.

بقعه ها: این مزارها از لحاظ کارکردی به 2 دسته تقسیم می شدند.

1) بقعه هایی که فضای اصلی مزار همراه فضای کناری پیرامون آن است.

2) بقعه هایی که به سبب اهمیت کارکردی در طول زمان و به تدریج توسعه یافته و بافت های دیگری نظیر مهمانسرا- بازارچه- مسجد و سایر ابنیه در کنار آنها ساخته شده است. مانند آستان مبارک حضرت امام رضا(ع)- مجموعه ی حضرت معصومه (س)- مجموعه شاه نعمت الله وحی در گرگان .

توجه: اکثر بقعه ها در نمونه ی اول به صورت برون گرا طراحی می شدند ولی در نمونه دوم باز هم ورودی ها دارای سلسله مراتب و آداب مانند طراحی مساجد و مدرسه ها بوده اند.

کاروان سراها: کاروان سراها بر دو دسته تقسیم می شدند:

1) کاروان سراهای درون شهری    2) کاروان سراهای برون شهری

1) در مورد کاروان سراهای درون شهری می توان این چنین گفت که این کاروان سراها معمولاً در کنار معابر اصلی شهرها نظیر بازارها طراحی می شدند، این کاروان سراها معمولاً حداقل دارای2 ورودی بوده اند و تعدادی از آنها3 یا حتی4 ورودی داشته اند.

علت طراحی2 یا بیشتر ورودی برای این کارون سراها دسترسی آسان تر عابرین و کاسبین به معابر اطراف و ورود و خروج آسان تر بوده است. دیگر نکته این که این کاروان سراها معمولاً فاقد جلوخان و پیش طاق برخلاف مساجد و مدرسه های بزرگ بوده است که علت آن را هم می توان ارزش بالای زمین در این مکان ها و در داخل شهرها و در بافت هایی نظیر بازارها دانست.

2) کاروان سراهای برون شهری، این کاروان سراها برخلاف سلف خلف خود یعنی کاروان سراهای درون شهری فقط و فط دارای یک وردی آن هم ورودی مستقیم و سهل الوصول بوده اند و برخلاف کاروان سراهای درون شهری دارای پیش طاق نیز بوده اند علت تک ورودی بودن این نوع کاروان سراها کنترل رفت وآمد و در نتیجه ایجاد امنیت کالاها و مسافران بوده است.

 

باغ:

1) باغ های میوه که معمولاً در حومه ی شهرها بوده اند که دارای ورودی ساده ای بودند که تشکیل شده است از یک درگاه و یک درب ورودی.

2) باغ هایی که در داخل شهرها و حاشیه انها قرار داشته اند و به منظور اقامت دائم یا موقت اعیان و رجال ساخته می شدند.

این باغ ها عموماً دارای سلسله مراتب ورودی بوده اند.

معمولاً ساختمانی در کنار ورودی این باغ ها بوده است که به نام عمارت سردر شناخته می شده است و برای استفاده ی خدمه ی باغ بوده است و عمارت کوشک که بنایی برون گرا بوده و در وسط باغ قرار داشته است که پیرامون آن را فضای سبز فراگرفته و دارای4 نما بوده است.

کاخ: فضای ورودی و سردر کاخ بسیار مهم بوده است و اهمیت آن چنان بوده که اگر یک کاخ فاقد یک فضای ورودی بسیار با شکوه بوده ترجیح می دادند که یک جلو خان که گاه به صورت میدان بوده است برای آن بسازند.

خانه: فضای ورودی خانه ها به تبعیت از اهداف مذهبی و اجتماعی به صورتی طراحی می شده است که افراد به صورت ناگهانی و یکمرتبه وارد فضای خانه نشوند و همچنین از فضای ورودی- درگاه یا هشتی- به فضای داخلی خانه دید مستقیم وجود نداشته باشد.

بسیاری از خانه ها از دو بخش اندرونی و بیرونی تشکیل شده بودند و معمولاً بعد از درب ورودی وارد هشتی و از هشتی دو راه جداگانه منشعب و به هر کدام از فضاهای درونی و برونی منتهی می گردید.

در دو راه ها و شهرهایی که مردم از لحاظ اجتماعی از حمله بیگانگان یا تعدی زورمندان در امان نبودند فضای ورودی خانه ها را به شکل ساده و بدون تزئینات می ساختند که جلب توجه نکند.

حمام: به نظر می رسد مهمترین هدف در ترکیب و طراحی فضای ورودی حمام ها، جلوگیری از تبادل حرارتی ناخوشایند و غیرقابل کنترل بین فضای بیرونی و فضای درون حمام بوده است تا به این ترتیب هوای داخل از حرارت کافی برخوردار باشد. در مواردی که شکل زمین به گونه ای بود که امکان طراحی و احداث یک مسیر نسبتاً طولانی وجود داشت، حتی الامکان مسیر حرکت را طولانی می کردند و در طی مسیر یک یا چند تغییر جهت ایجاد می کردند. در سردر ورودی بسیاری از حمام ها که نقش‌هایی مربوط به داستان های شاهنامه از جمله تصاویری از رستم و سهراب ترسیم می کردند.

بخش دوم

اجزای تشکیل دهنده ورودی های سنتی

 

مقدمه:

هر فضای ورودی از یک یا چند بخش تشکیل می شده است که هر کدام دارای خصوصیات کارکردی یا نهادین بوده اند.

1) پیش خان: فضای وسیع و بزرگی است که در جلوی پیش طاق بعضی از بناهای مهم و بزرگ مانند مسجد جامع یزد طراحی می شده است. یکی از اهداف احداث پیش خان اهمیت بخشیدن به فضای ورودی بنا و تمایز آن از فضاهای اطراف می بوده است. بدنه‌های پیش خان ها را معمولاً طراحی می کردند آن جبهه از پیش خان که فضای ورودی بنا در آن قرار داشت از بهترین طراحی برخوردار بوده است. در برخی موارد که پیش خان در امتداد یک میدان ممکن بوده که موجب بشود حدود پیش خان از فضای میدان تأثیر پذیرد، در این صورت با طراحی یک عنصر معماری مانند دست انداز یا سکو محدوده ی پیش خان را تعریف می نموده اند.

2) پیش طاق: پیش طاق فضایی سرپوشیده و نیمه باز مانند ایوان است که در جلوی درگاه ورودی طراحی و ساخته می شده است در بعضی از موارد در شهرهای مختلف به پیش طاق همان جلوخان یا پیش خان گفته می شده است. در بعضی از موارد در کنار دو جرز این پیش طاق ها دو سکو طراحی و در نظر گرفته می شده است. عموماً ارتفاع پیش طاق از ارتفاع سایر سطوح مجاور ان بیشتر بوده است. در بعضی از موارد نادر مانند مسجد جامع یزد ارتفاع پیش طاق به حدود چند برابر سطح مجاورش می رسیده است.

معمولاً پیش طاق ها دارای تزئینات بسیار زیاد بوده اند- معمولاً کاشی- و معمولاً باز کتیه ی احداث بنا را در زیر یا قسمتی از این پیش طاق ها قرار می داده اند.

درگاه: فضای کوچکی که در ورودی در آن قرار می گیرد درگاه خوانده می شود.

از لحاظ ساختمانی درگاه فضایی است که در دو سوی آن دو جرز یا دیوار قرار گرفته است و چهارچوب در ورودی در آن نصب می شود و طاق درگاه را نعل درگاه گویند به شکل قوس یا افقی است. طاق های قوسی شکل معمولاً با آجر و طاق های افقی غالباً با کمک تیرچوبی ساخته می شده اند و عمق درگاه غالباً در اکثر بناها حدود5/0 متر است اما تا5/1متر نیز می رسیده است.

هشتی (کریاس): هشتی یا کریاس فضایی است که در بسیاری از انواع فضاهای ورودی قرار می گرفته است و یکی از کارکردهای آن تقسیم مسیر به دو یا چند جبهه بوده است.

نکته ای که در اینجا مطرح است در بناهایی که هشتی آنها تنها یک راه داشته هشتی کارکرد یک فضای تقسیم را نداشته است بلکه فضایی برای انتظار و شکوه مسیر ورودی ساختمان کاربرد داشته است.

هشتی ها غالباً دارای نقشه هایی به شکل هشت ضلعی- نیم هشت- مستطیل بوده اند، از تزئینات هشتی می توان به کاشی کاری- کاربندی و غیره اشاره نمود.

دالان: دالان ساده ترین جزء فضای ورودی است که تأمین ارتباط و دسترسی بین دو مکان، مهمترین کارکرد اصلی آن به شمار می آید.

در برخی از انواع بناها تغییر امتداد مسیر عبور در دالان صورت می گرفته است و به این ترتیب مسئله ی محرمیت را توسط دالانی که امتداد غیرمستقیم به حیاد ختم می شده است را حل می کردند.

عرض دالان ها بین2 تا5/3 متر و طول آنها بین2 تا10 متر بوده است.

ایوان: گاهی در بعضی از بناها به خصوص مساجد ایوان نیز به عنوان بخشی از فضای ورودی در نظر و طراحی و ساخته می شده است.

(مسجد جامع یزد) و مسجد جامع ورامین

ولی غالباً ایوان به عنوان یک فضای نیمه باز اقامتی طراحی و ساخته می شده است.

ساباط: بخشی از فضای عبوری را که سرپوشیده و مسقف می شده است ساباط می‌نامیدند. این معبرهای سرپوشیده که در یزد به فراوانی ساخته می شده غالباً در شهرهای گرم جهت ایجاد سایه و پدید آوردن فضای عبوری مطلوب برای حرکت و توقف طراحی و ساخته می شده است. معمولً ساباط در جلوی فضای ورودی بناهایی ساخته می شد که فاقد جلوخان بزرگ بوده اند.

رواق: رواق فضایی سرپوشیده و نیمه باز و ممتد است که معمولاً جزء ورودی محسوب نمی شده ولی در بعضی از بناها مانند مسجد جامع یزد یکی از دهانه های رواق حکم ورودی را نیز داشته و با فضای وردی ترکیب می شده است...



خرید و دانلود  فضاهای ورودی بناهای سنتی


تاریخ باستان شناسی و هنر

 تاریخ باستان شناسی و هنر


همراهی تفکر بشری با نقد نه یک نیاز تبعی که یک ضرورت انسانی است و از این روقوه نّقادی بالقوه انسان با نخستین قرارگیری دو عنصر اطلاعاتی در کنار یکدیگر (حتی در خام ترین صورت آن)است؛ « پرسش » آغاز به حرکتی فزاینده می کند که بهترین نشانه آنپرسش از نحوه جای گیری مواد اطلاعاتی و جابجایی داده ها و احیاناً لذت های ذهنی در
قراردادن تصورات موزون و ناموزون متفاوت در کنار یکدیگر. اما نقد نه به عنوان یک حظ کودکانه که شاید تا فلسفه خلقت نیز پیش رود! 

خرید و دانلود  تاریخ باستان شناسی و هنر