عنوان مقاله: کودتای سیاه دستپخت آمریکا، انگلیس و دربار + ذکر منابع
قالب فایل: WORD
تعداد صفحات: 31 صفحه
* بخشی از ابتدای مقاله:
در سوم شهریور 1320 اعلامیه هایی بر روی شهر تهران و شهرهای بزرگ کشور ریخته شد که خبر از هجوم نیروهای متفقین به ایران می داد ، هجومی که بیش از آنکه معلول توافقات بیرونی باشد ناشی از سوء تدبیر استبداد مطلقه حاکم بر کشور بود .
استبدادی که تکیه بر ارتشی داشت که بیست سال بیش از نیمی از بودجه کشور را صرف کرده بود . ولی این ارتش ظرف یک هفته متلاشی گردید و دیکتاتور هاج و واج و متحیر بر ویرانه های سرابی که در آن قرار داشت می نگریست . با هجوم نیروهای متفقین که تعداد آنها یک چهارم ارتش رضاخانی بود مردم بهت زده که سالها در بی خبری مانده بودند به خیابانها آمدند و حیرت زده یکدیگر را می نگریستند . متفقین در ابتدا به دنبال تغییر رژیم حکومتی و حذف خاندان پهلوی بودند و لی با مذاکرات فراوانی که فروغی ، مهره کارکشته انگلیسیها ، با متفقین انجام داد توانست سلطنت را در خاندان پهلوی نگه داشته و ولیعهد جوان را شاه و رضاخان را راهی جزیره موریس نماید .
این تحولات آغاز فرایندی بود که به مدت دوازده سال در کشور به طول انجامید و با کودتای آمریکایی – انگلیسی 28 مرداد به پایان رسید . از آنجا که تاکنون مقالات و کتب زیادی در مورد علل وقوع کودتا در ایران به نگارش درامده و به تحلیل پیامدهای آن پرداخته شده در این مقاله قصد داریم به بررسی زیرساختهای فکری حوادث در دوره مذکور پرداخته و تصویر روشنی از وقایع آن عصر را به ذهن خوانندگان محترم متبادر نماییم .
پس از فرار دیکتاتور ، ایرانیان احساس سبکباری می کردند ، زندانیان سیاسی آزاد شدند ، سانسور برداشته شد و زنان بدون ترس از آژانهای رضاخانی با چادر از خانه بیرون آمدند . هیئتهای عزاداری و فعالیتهای مذهبی دوباره شروع شد ، روحانیت فعالیت آشکار خود را در سطح جامعه آغاز نمود و حوزه های علمیه به خصوص حوزه علمیه قم نفسی تازه کرد و از فشارهای پلیس رضاخانی خلاصی یافت . احزاب متعدد و خلق الساعه یک شبه به وجود آمدند و زندانیان سیاسی آزاد شده یا از تبعید برگشته فعالیتهای سیاسی خود را از سر گرفتند . ولی بسیاری از احزاب سیاسی از بین رفتند و معدودی از آنها باقی ماندند . در این میان یک حزب باقی ماند و آن حزب توده بود که تحت حمایت سفیر اتحاد جماهیر شوروی درایران به وجود آمد1 . و بعدها به عنوان عامل ومجری سیاستهای شوروی در ایران عمل کرد . بعد از فرار رضاخان و جهت خاموش کردن فریادهای بازماندگان کسانی که در دوران دیکتاتوری ازبین رفته بودند ، شروع کردند به محاکمه کسانی که در دوران رضاخان عامل سرکوب و خفقان محسوب می شدند . جای بعضی از زندانیان با زندانبانان عوض شد ولی اتفاق مهمی نیفتاد و موضوع با محکومیت پزشک احمدی که کوچکترین حلقه سرکوب محسوب شده و محکومیت سرپاس مختاری به 8 سال زندان خاتمه یافت .
مطبوعاتی که بیست سال قلم و زبانشان به بند بود به ناگاه رژیم پهلوی را به محاکمه کشیدند و هر روز مطلبی از غارتگری و ستم هایی که دیکتاتور یا اذناب آن مرتکب شده بودند را بیان می کردند . ناسیونالیسم افراطی سالهای 1300 تا 1320 جای خود را به احساسات ضد انگلیسی و تبلیغات سازمان یافته کمونیستی داد . اتحادیه های کارگری یکی پس از دیگری سر راست کردند و مراکز کارگری ایران را که صنایع در آن مستقر بودند مانند اصفهان ، شمال کشور و راه آهن را تحت تاثیر و سیطره خود گرفتند و همه آنها تحت کنترل حزب توده بودند ....«توماس ادوارد لورنس» معروف بـه «لورنس عربستان» از چهرههای به یادماندنی تاریخ معاصر جهان است که به دلیل ماجراجوییها و کارهای عجیب و غریب سیاسی و نظامی، سالها سوژه داغ مطبوعات بود و حتی از زندگیاش فیلم و سریالهایی تهیه و در مورد او کتابهای متعددی نوشته شـده اسـت. با این حال در هیچ یک از فیلمها و کتابهای یاد شده از سفر او به ایران و هدفهایی که از این سفر تعقیب میکرد، سخنی به میان نیامده است.
دکتر شیفته در کـتاب “سه مـرد عجیب” به ذکر جزییات اجرای نقشه شورش در زندان قصر و فراری دادن لورنس از زنـدان در یـکی از روزهـای اسفند ۱۳۰۹ میپردازد و شرح میدهد که او در یک صحنهسازی توسط مأموران مستوفیالممالک رئیسالوزرای رضاخان پذیـرایی و اطـعام و سپس با مساعدتهای سرتیپ زاهدی مخفیانه از تهران فراری داده شد. نصر الله شیفته در پایان کتاب خـود مینویسد: “لورنـس از یـکی از دروازههای شرقی شهر وارد تهران شد و دیگر کسی از وی اطلاعی نیافت. مدتی از وی خبری نبود، تا یک روز جراید خـارجی خـبر دادند که لورنس در قاهره دیده شده است!”