عنوان پایان نامه:
بررسی رابطه بین مولفه های مدیریت دانش با نوآوری در سازمانها
چکیده:
امروزه سازمانهای کشور به مانند سایر سازمانهای جهان ناگزیرند تا با دیگر سازمانها چه در داخل و چه در خارج از کشور به رقابت بپردازند تا بتوانند در محیط کسب و کار باقی بمانند.از این رو آنها باید بتوانند دست کم در یک زمینه برتر از رقبای خود باشند .به عبارت دیگر آنها چاره ای ندارند جز اینکه نوآور باشند .پژوهش فوق با هدف تعیین رابطه بین مولفه های مدیریت دانش با نوآوری در سازمانها از طریق متغیر میانجی توانمند سازی کارکنان بصورت موردی اجرا شد.
تعداد صفحات فایل پایان نامه :143 صفحه pdf
مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدیریت دانش (فصل دوم) در قالب فایل word در حجم 8 صفحه بطور کاملاً ویراش شده و آماده ارائه به همراه منابع استفاده شده و ...
----------------------------------------------------------------
بخشی از متن :
تاریخچه مدیریت دانش:
مدیریت دانش مفهوم تازهای نیست و ریشه آن به3000 سال قبل از میلادی باز میگردد (سبحانی نژاد، همکاران، 1385). اصطلاح مدیریت دانش در اوائل دهه 1990میلادی و با توسعه نظریه مهندسی مجدد فرآیندها اولین گامها برای ایجاد ساز و کارهای احصا، ذخیرهسازی و استفاده از دانش در سازمانها شروع شد و سپس مجموعه این فعالیتها عنوان مدیریت دانش را به خود گرفت (اخوان، همکار 1390). همانطوریکه اشاره شد مدیریت دانش بصورت نوین از دهه 90 میلادی از آن زمان تاکنون یکی از مباحث قابل توجه نویسندگان همچو پیتر دراکر (1964) که اولین بار اصطلاح "کارکنانی دانشی" را ابداع کرد و پیتر سنگه در سال (1990) اصطلاح سازمان یادگیرنده را مطرح کرد؛ سازمانی که از تجارب گذشته ذخیره شده در سیستمهای حافظه سازمانی یاد میگیرد. لئونارد بارتون (1950) مورد چاپارال استیل را به عنوان یک داستان موفقیت مدیریت دانش مستند کرد. مطالعه نوناکا و تاکچی (1950) نشان داد که چگونه دانش در سازمانها خلق، استفاده و تسهیم میشود و چگونه چنین دانشی به توزیع نوآوری کمک میکند (احمدی، همکار، 1391) اما بصورت تخصصی تر اصطلاح مدیریت دانش در سال (1989) بطور رسمی در فرهنگ واژهگان ثبت شد (سبحانی نژاد، همکاران، 1385).
تعاریف مدیریت دانش:
تعریف زیادی برای مدیریت دانش وجود دارد که میکوشند چیستی و چگونگی انجام آن را توصیف نماید، اما واقعیت این است که هیچ کجا در ادبیات مدیریت دانش تعریف واحدی برای این مفهوم وجود ندارد و میتوان گفت هر پژوهشگر کوشیده است با توجه به حوزه آکادمیک خاص خود این مفهوم را تعریف نماید.
در این پژوهش تعریفهای که به هدف پژوهش نزدیک است انتخاب شدهاند
به نظر بات (2000) مدیریت دانش، فرآیند تسهیل فعالیتهای مرتبط با دانش نظیر خلق، کسب، تغییر شکل و استفاده از آن است (به نقل از فاتح، سبحانی، محمدی،16:1390).
والس زاک (2005)، مدیریت دانش را فرآیندی میداند که به تسهیل، جذب، انتشار، ایجاد و کاربرد دانش به منظور تصمیمگیری میپردازد (به نقل از اعتباریان، 168:1390).
فهرست مطالب:
دانش و انواع آن
تاریخچه مدیریت دانش
تعاریف مدیریت دانش
مدلهای مدیریت دانش
مدل نیومن و کنراد، (1999)
مدل چند عاملی توسعه نظامهای مدیریت دانش
مدل چهار حلقهای مدیریت دانش
مزایا و نتایج به کارگیری مدیریت دانش و حافظه سازمانی
موانع و چالشهای پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان
منابع
----------------------------------------------------------------
بخشی از منابع :
- احمدی، سید علی اکبر؛ صالحی، علی، 1391، مدیریت دانش. دانشگاه پیام نور.
- مشاهی، سارا، 1390، استراتژی مدریت دانش در سازمانهای ساخت و ساز با رویکرد منابع انسانی، پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته مدیریت آموزشی، دانشگاه شهید بهشتی تهران.
- سبحانینژاد، مهدی؛ شهائی، بهنام؛ یوزباشی، علیرضا، 1385، سازمان یادگیرنده (مبانی نظری الگوی تحقق و سنجش).تهران: یسطرون
- اخوان، پیمان؛ باقری، روح اله، 1390، مدیریت دانش ازایده تا عمل. تهران: آتی نگر.
- اعتباریان، اکبر، 1390، نظریه های مدیریت و سازمان در عمل با رویکرد سازمانیها و نهادهای فرهنگی. اصفهان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان.
- فاتح، اصغر؛ سبحانی، محمد صادق؛ محمدی، داریوش، 1390، مدیریت دانش رویکردی جامع. تهران: برآیند پویش
- حسنیراد، امین، 1393، ارزیابی رابطه میان مدیریت دانش و اثربخشی سازمانی در مراکز بهداشت. تعالی/ نشریه تخصصی مدیریت، سال سوم, شماره (27،26), صص 32- 26.
- قاسمی، حمید، 1392، مبانی مدیریت دانش سازمانی و کارکنان دانشگر، بیمه سلامت، سال هفدهم, شماره 52, صص 52-46.
- مختارنیا، محمد، 1388، طراحی الگوی سازماندهی مدیریت دانش در نظام ترویج کشاورزی ایران، رساله دکتری در رشته ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه تهران .
- Davenport, T; Prusak, L. 2000. Working Knowledge: How organizations manage what they know. Boston: Harvard Business school Press.