مقدمه:
سخت کوشیدن برای زنده ماندن می تواند موجب تلف شدن محرک های سازمانی شود و در یک نگاه به تاریخچه ی سازمانی می توان شکست های بزرگی از مسئولیت پذیری ر امشاهده کرد . این لیست بسیار طولانی می باشد و ما نیاز به مثال های بسیار دور نداریم. حوادثی مانند ورشکستگی بانک بارینگس و تلسکوپ هابل می تواند بعنوان مثالهای متقاعد کننده ای برای شکست مسئولیت پذیری در نظر گرفته شوند.در نهایت ،زیان شرکت حسابداری آرتور ادرسن در اِنرون و زیان ورلد کام را می توان بعنوان شکست مسئولیت پذیری برای نگهبانی از مسئولیت پذیری در نظر گرفت.
از سیستم های اولیه ی قبیله ای گرفته تا اتحادیه های دارای ساختار آزادانه و سیستم های تحریف شده ی تولید ی و هر نوع سیستم دلخواه اجتماعی در سطوحی نیازمند توافق عمومی و قوانین هدایت کننده ی رفتار ها می باشند.در حقیقت چنین توافق های نه تنها مورد نیاز هستند ، بلکه در