زپوها

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

زپوها

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

اصول مقاوم سازی ساختمانها

 اصول مقاوم سازی ساختمانها


- مقدمه

بارهای غیر مترقبه یا غیرمعمول شامل بارهایی می‌باشند که در روش‌های متداول، سازه معمولاً برای آنها طراحی نمی‌گردد. دو گروه عمدة این بارها عبارتند از:

1- بارگذاری ناشی از انفجار

2- بارگذاری ناشی از ضربه و تصادم

انفجار ممکن است در داخل یا خارج ساختمان روی دهد. این انفجارها می‌تواند ناشی از عواملی نظیر موارد ذیل باشد:

1- انفجار بمب

2- انفجار و مشتعل شدن گاز

3- حمل و نقل مواد شیمیایی منفجر شونده یا گاز

4- ملموس ترین نمونه از بار ضربه‌ای، تصادم وسائط نقلیه با سازه می باشد.

در این مقاله ‏‏، عملکرد اجزای ساختمان در برابر بارگذاری ناشی از این قبیل انفجارها و تصادم بررسی می‌شود.

نتایج حاصل از تحقیقات انجام گرفته بر روی نحوة بارگذاری انفجار و بررسی میدانی انجام شده بر روی حجم و میزان خرابی‌های بوجود آمده در حوادث روی داده نشان می‌دهد که بار ناشی از انفجار و تصادم از یک طبیعت دینامیک برخوردار می‌باشد، اما در هنگام طراحی اغلب آن را بصورت استاتیکی فرض کرده و کنترل ها بر آن مبنا انجام می‌گیرد.

طرحی سقف‌ها، دیواره ها و اتصالات مربوط به نحوی که مانع فروپاشی و انهدام ساختمان گردد از اهمیت به سزائی برخوردار است. در این مقاله هدف ارائه روشهایی برای ایمن سازی ساختمانهای مسکونی آجری در مقابل انفجار و تصادم است. برای تحقق این هدف مطالعات در چند مرحله انجام می‌گیرد.

نخست سعی می گردد، ساختمانهای بنایی رایج در کشور دسته‌بندی گردد و مشخصات فنی آنها بویژه از دیدگاه انفجار و تصادم، مورد بررسی واقع شود. سپس کوشش خواهد شد تا بر اساس روشهای متداول و استاندارد برای آنالیز و طراحی ساختمانهای آجری، عملکرد آنها در برابر انفجار و تصادم و نقاط ضعف احتمالی در طراحی‌های معمول Kآنها در آنهامورد مطالعه قرار گیرد.

در نهایت ، بر اساس مباحث بعمل آمده، توصیه‌هایی برای بهبود رفتار و مقاوم‌سازی ساختمانهای بنایی عرضه خواهد شد.

2- دسته‌بندی ساختمانهای آجری

ساختمانهای بنایی شامل کلیة ساختمانهایی است که با مصالح فشاری نظیر آجر، بلوک بتنی، سنگ خشت و امثالهم و ملات بنا گردیده و دیوارهای ضخیم باربر در آنها مسئولیت انتقال وزن سازه و سربارهای موجود را به شالوده دارند. در میان انواع ساختمانهای بنایی،‌ ساختمانهای آجری بویژه در شهرها از فراوانی بیشتری نسبت به سایر انواع برخوردار می‌باشند و لذا تکیة ‌اصلی بحث بر روی این قبیل ساختمانها می‌باشد.

بطور کلی ساختمانهای بنایی به چهار گروه تقسیم می‌گردند.

1- ساختمانهای بنایی غیرمسلح

2- ساختمانهای بنایی نیمه مسلح

3- ساختمانهای بنایی مسلح

4- ساختمانهای بنایی مرکب

خصوصیات کلی این چهار نوع ساختمان، به اختصار بشرح زیر می‌باشد:

1- ساختمانهای بنایی غیر مسلح

این قبیل ساختمانها قدیمی‌ترین و متداولترین نوع ساختمان را در کشور تشکیل می‌دهند و در اکثر شهرها و روستاها بچشم می‌خورند. این ساختمانها در روستاها با استفاده از مصالح محلی مانند خشت خام یا سنگ‌های رودخانه‌ای و با بکارگیری ملات گل ساخته شده و سقف آنها بصورت گنبدی از خشت خام یا تیرهای چوبی پوشیده از گل بنا شده است. اما در شهرها اکثراً از آجرهای فشاری با کیفیت متوسط، و در برخی موارد از بلوک‌های بتنی همراه با ملات ماسه سیمان بنا می‌گردند،‌ و پوشش سقف‌ها را تیر آهن یا تیرچه بلوک، و در ساختمانهای قدیمی تر الوارهای چوبی، تشکیل می دهند. در این ساختمانها، یعنی ساختمانهای بنایی     غیر مسلح، آنچه بطور عمده مقاومت لازم را در برابر بارهای جانبی عمود بر صفحه دیوار تأمین می‌نماید، دیوارهای برگشتی موجود است. در تصاویر (1) و (2) نمونه هایی از این ساختمانها مشاهده می‌گردد که پوشش سقف اولی با استفاده از سیستم تیرآهن و طاق ضربی و دیگری با بکارگیری تیرچه‌های پیش ساخته مسلح و بلوکهای بتنی،‌ انجام شده است.

در احداث این قبیل ساختمانها اکثراً نکات اجرایی بسیاری نادیده گرفته می‌شود از جمله این موارد می‌توان به نکات زیر اشاره نمود:

1- عدم اجرای دیوارهای برگشتی در انتهای دیوارهای باربر و طول کوتاه آنها در صورت اجرا که عملکرد مناسبی را از خود نشان نخواهد داد.

2- اتصال نامناسب دیوارهای باربر با دیوارهای عمود بر امتداد آنها به نحوی که مانع عملکرد دیوارهای مذکور بصورت پشت بند خواهد شد. این قبیل دیوارها یا باید بصورت هشتگیر و با قفل و بست کافی و بطور همزمان احداث گردند و یا آنکه بوسیله میل مهارهای کافی به یکدیگر دوخته شوند.

3- عدم اجرای زیر سری مناسب برای قرار د ادن سیستم سقف بر روی دیوارهای باربر که موجب انتقال و پخش نامناسب بارها از سقف به دیوار و بروز ترکهای برشی در دیوار باربر و در زیر نقاط اعمال بار می‌ گردد. همچنین این امر باعث عدم پیوستگی کافی مابین سقف و دیوار گردیده و سقف در برابر بارهای جانبی می‌تواند از روی دیوار فرار نماید. در ضمن همانطور که در ادامه تشریح خواهد شد، دیوارهای باربر کناری بدلیل عدم اتصال کافی به سقف، بصورت طره عمل نموده و ارتفاع مؤثر آنها در عمل بیش از ارتفاع واقعی دیوار خواهد شد. تصویر(3) نمونة‌ مستندی از فرار دیوار باربر از زیر سقف طاق ضربی و عملکرد طره‌ای دیوار در زلزلة سال 1369 در شهر منجیل را نمایش می‌ دهد. قفل و بست ناچیز دیوار برگشتی نتوانسته است مانع فرار دیوار گردد.

2- ساختمانهای بنایی نیمه مسلح

این دسته از ساختمانهای بنایی مشابه گروه قبل می‌باشند با این تفاوت که جهت بهبود رفتار آنها در برابر بارهای جانبی و تأمین پیوستگی سقف از عناصری مانند کلاف فوقانی و تحتانی استفاده می‌گردد. وجود این کلافها که باید بطور پیوسته دور تا دور ساختمان را فرا گیرد اتصال سقف و دیوارهای باربر را بهبود می‌بخشد و با ایجاد تکیه‌گاه مناسب برای پانلهای دیوار،‌ ارتفاع مؤثر دیوار را در حدود ارتفاع واقعی آن قرار می‌دهد.

در تصویر (4) نمونه ای از این قبیل ساختمانها ملاحظه می‌گردد. چنانچه مشاهده می‌شود در این ساختمان از کلاف افقی تراز سقف بعنوان زیر سری استفاده شده است و تیرآهن‌های سقف طاق ضربی بر روی آن قرار گرفته است. در این روش اجرایی اگر چه بدلیل عدم مهار تیرآهن‌های سقف به تکیه‌گاه‌های جانبی پیوستگی مناسبی در دال سقف ایجاد نمی‌گردد، اما بخاطر وجود کلاف یکپارچة محیطی، ساختمان در برابر بارهای جانبی استحکام بیشتری نسبت به ساختمانهای گروه قبل خواهد داشت. ] لازم به ذکر است این ساختمان پس از زلزلة سال 69 منجیل،‌ سالم برجا مانده است[

3- ساختمانهای بنایی مسلح

در صورتی که علاوه بر تعبیة کلافهای افقی در تراز پی و سقف ساختمان بنایی، با بکارگیری کلافهای قائم در  دیوارهای باربر، کلافهای مذکور را به یکدیگر مرتبط نموده و یا به کمک میلگردهای افقی و قائم دیوارهای برشی تسلیح گردند، ساختمان بنایی مسلح می‌گردد و بخاطر وجود این کلاف بندی،‌ سازه قادر به عملکرد خمشی و برشی خواهد بود. بکارگیری شبکه های میلگرددردیوارهای قائم گرچه مناسب‌ترین رفتار را دربرابربارهای جانبی درون صفحه ای  و عمود بر آن بوجود می‌آورد،‌ اما بدلیل صعوبت اجرا و هزینه‌های نسبتاً بالا،‌ کمتر مورد توجه واقع شده‌اند. بهر حال، آنچه بعنوان یک حداقل در ساخت ساختمانهای بنایی الزام شده است،‌ بکارگیری کلافهای افقی و قائم متصل به یکدیگر است.

لازم به ذکر است که این قبیل ساختمانها را نباید با ساختمانهای اسکلت فلزی و بتنی که در آنها اسکلت باربر مسئولیت انتقال بارها را بر عهده دارد،‌ و دیوارها بصورت میانقابهای پرکننده بکار می‌ روند. اشتباه گرفت.

عملکرد این ساختمانها، بعلت نحوة متفاوت ساخت آنها،‌ با یکدیگر فرق اساسی دارد؛ بطوری که در ساختمانهای با اسکلت باربر پس از احداث اسکلت، قابهای خارجی به وسیله مصالح بنایی پر می‌گردد. اما در ساختمانهای بنایی مسلح، اجرای کلافهای قائم و یا ستونها غالباً بطور همزمان با اجرای دیوارهای باربر انجام می‌گیرد و پس از اتمام احداث دیوارهای خارجی کلاف افقی فوقانی، در تراز سقف بر روی دیوارها قرار گرفته و به کلافهای قائم متصل می‌شود. مثالی از این نحوه اجرا در تصویر  (7) مشاهده می‌گردد.

اجرای مناسب این نوع از ساختمانهای بنایی می تواند مانع بروز معایبی که برای ساختمانهای بنایی غیرمسلح بر شمرده شده، گردد و بر آن اساس یکپارچگی و استحکام کافی برای سازه بنایی فراهم می‌آید.

ایجاد تکیه‌گاه مناسب برای پانلهای دیوار و سقف،‌ توزیع و انتقال بارهای ثقلی و جانبی توسط سقف و دیوارهای پیوسته، و افزایش پایداری کلی سازه در برابر بارهای مختلف، مزیت‌های اجرای صحیح ساختمانهای بنایی مسلح می‌باشد.

4- ساختمانهای بنایی مرکب

ترکیب یکی از سه سیستم فوق با اسکلت بندی معمولاً فلزی و بندرت بتنی که اکثراً برای افزایش فضای مفید ساختمان انجام می‌ گیرد، ساختمانهای بنایی مرکب را تشکیل می دهد. هزینة اجرایی این قبیل ساختمانها که دارای دیوارهای خارجی باربر می‌باشند به مراتب از سازه‌های اسکلت فلزی یا بتنی کمتر می‌‌باشد. در فضای داخلی ساختمانهای بنایی مرکب، برای اجتناب از دیوارهای حائل حجیم باربر، از ستونهای فلزی یا بتنی استفاده می‌گردد و در نتیجه بارهای ثقلی توسط هر دو سیستم دیوار باربر و اسکلت بندی به شالوده منتقل می‌شود. اما تحمل بارهای جانبی بدلیل اتصالات مفصلی تیرها به ستونها،‌ تنها بر دیوارها باربر جانبی محلول می‌گردد تا با عملکرد برشی خود مانع بروز خرابی در سازه گردند. اجرای این قبیل ساختمانها که حجم وسیعی از ساختمانهای بنایی موجود در شهرها را در برگرفته و غالباً بصورت یک یا دو طبقه و در سازه قدیمی‌تر حتی تا چهار طبقه نیز احداث گردیده‌اند، نیازمند رعایت اصول فنی مربوط به هر دو سیستم دیوار و اسکلت باربر بوده و تمهیدات کافی جهت ایجاد پیوستگی لازم در اتصالات و یکپارچگی سازه باید در نظر گرفته شود. تصاویر (5) تا (7) نمونه‌ای از این ساختمانها را نمایش می‌دهند که به ترتیب ساختمان بنایی غیر مسلح، نیمه مسلح و مسلح با اسکلت فلزی داخلی ساختمان تشکیل شده‌اند، که حالت اخیر،‌ مستحکمترین سازه بنایی مرکب را ایجاد می‌نماید.

وجود سیستم باربر مقاوم و مناسب در ساختمان تا حدودی زیادی از فروپاشی و تخریب کامل ساختمان جلوگیری می‌ نماید. بدین ترتیب ساختمانهای بنایی غیر مسلح و نیمه مسلح، در مقایسه با سایر انواع ساختمانها، کمترین مقاومت را در برابر بارهای غیر مترقبه و به خصوص انفجار و تصادم از خود نشان خواهند داد. اگر در این ساختمانها دیوارهای برگشتی اجرا نشده و یا به خوبی به دیوارهای باربر متصل نگردند، دیوارها باربر خارجی که تنها شامل پوشش سقف ساختمان می‌باشد، بصورت دال یک طرفه‌ای در راستای ضعیف دیوار،‌ یعنی عمود بر درزهای افقی دیوار، عمل نموده و در صورتی که بارگذاری ناشی از انفجار بر مقاومت دیوار غلبه نماید،‌ دیوار و در پی آن سقف سازه فرو می‌ریزد. همچنین عدم اتصال مناسب سیستم سقف سازه به دیوارهای باربر اطراف،‌ به خصوص در ساختمانهای بنایی غیرمسلح که فاقد کلاف افقی می‌باشند،‌ امکان حرکت نسبی سقف از روی دیوارها و فروریزی آن‌‌ را افزایش می‌دهد.عدم پیوستگی سقف ودیوارها موجب عملکردطره‌ای دیوار گردیده و برامکان حرکت نسبی سقف و دیوار می‌افزاید. این مسئله در تصویر (8) بطور شماتیک نمایش داده شده است.

سازه های بنایی مسلح بشرط اجرای صحیح و مناسب جزئیات اجرای مربوط و حصول پیوستگی‌های مورد نیاز در اتصالات،‌ کاملترین نوع سازه بنایی را تشکیل می دهند. نحوه صحیح اجرای جزئیات مذکر در اکثر مراجع معتبر اجرایی مانند دستورالعملهای منتشره از سوی سازمان برنامه و بودجه، ذکر شده اند. در این دسته از سازه‌های بنایی وجود کلافهای افقی و قائم عملکرد سازه را در برابر نیروهای جانبی درون صفحه‌ای و عمود بر صفحه به میزان قابل توجهی بهبود می‌ بخشند.

کلافهای افقی پیوستگی مورد نیاز را در سیستم سقف فراهم نموده و از فروریزی آن تا حد زیادی ممانعت می نماید؛ و اتصال مناسب کلافهای افقی و قائم به دیوار،‌ عملکرد دیوار را به سمت دال تختی با تکیه گاه‌های ساده در چهار طرف متمایل می‌کند.

چنانکه ذکر شد ، محصور شدن دیوارهای باربر در کلافهای پیرامون آن، نه تنها بر توانایی مقاومت دیوار در بربر بارهای غیرمترقبه‌ای می‌افزاید بلکه در افزایش توان خمشی و برشی دیوار در مقابله با بارهای درون صفحه ای به ویژه نیروهای ناشی از زلزله، مؤثر می‌باشد.

ساختمانهای بنایی مرکب،‌ که آخرین گروه از طبقه‌بندی انجام گرفته را تشکیل می‌دهند. شرایط بسیار متغیری دارند؛ و بر حسب آنکه از ترکیب کدامیک از سه گروه پیشین سازه‌های بنایی، با اسکلت فلزی یا بتنی ایجاد شده باشند،‌ در برابر بارهای غیر مترقبه عملکرد خاصی از خود نشان می‌دهند. این نوع از ساختمانها بدلیل اتصال نسبتاً مقاوم تیرهای سقف با ستونهای داخلی کمتر دچار ریزش سقف در فضاهای میانی می‌گردند.

3- روشهای مقاوم سازی ساختمانهای آجری در برابر بارهای غیرمترقبه

3-1- روشهای طراحی

همواره ممکن نیست تا آنالیز یک سازة‌ معمولی را برای تحمل بارهای غیرمترقبه‌ای ماند تصادم وسائط نقلیه و یا انفجار بمب و امثالهم انجام دادن، زیرا مکان و حجم بارگذاری ناشی از بروز چنین حوادثی معمولاً غیر قابل پیش‌بینی است، از طرفی در بسیاری از موارد طراحی اعضایی که توان تحمل چنان نیروهایی را داشته باشند پرهزینه و غیراقتصادی خواهد بود. با وجود این، نادیده گرفتن خطر بارهای غیر مترقبه در طراحی ساختمانها نیز می‌تواند به عواقب غیرقابل قبولی بیانجامد.

البته می‌توان بحرانی‌ترین فضاها را که بیشترین میزان وقوع حوادث را بخود اختصاص می دهند، تعیین نمود و مقاوم سازی سازه را حداقل برای آن فضاها انجام داد.

در واقع پس از حادثة انفجار در طبقة هجدهم ساختمان پانلی Ronan Point در سال 1968، در لندن، و فرار یکی از پانلهای خارجی طبقة مذکور، فروپاشی پنج طبقه بالای آن که موجب بروز خرابی پیش رونده تا طبقة همکف ساختمان گردید، توجه محققان بر طراحی ساختمانهای مقاوم در برابر چنین بارهای غیرمترقبه‌ای معطوف گردید.

روشهای مختلف جهت کاهش اثرات مخرب بارهای غیرمترقبه بصورت زیر دسته‌بندی می‌گردند:

1- طراحی برای جلوگیری  از وقوع یا محدود ساختن خطر بارهای غیر مترقبه

2- طراحی در برابر بارهای غیر مترقبه به روش غیر مستقیم

3- طراحی دربرابربارهای غیرمترقبه به روش مستقیم یک طراح بسته به ماهیت طرح سازه،‌ اهمیت آن واحتمال بروزحوادث غیرمترقبه وهمچنین اطلاعات و آگاهی‌های موجود، می‌ تواند یکی از این روشهای طراحی را که درذیل تشریح خواهند شد، انتخاب نموده و بکار بندد.

3-2- طراحی برای جلوگیری از وقوع یا محدود ساختن خطر بارهای غیرمترقبه

مقصود از این قسم طراحی آن است که احتمال بروز خرابی در سازه با حذف یا دور نمودن علل و منابع وقوع حادثه به حداقل برسد. بدین معنی که مثلاً با ممانعت از ذخیره مواد قابل انفجار در ساختمان از وقوع انفجارهای مخرب پیشگیری شود و یا با اتخاذ روشهای حفاظتی خاص،‌ مانند ایجاد حصار و مانع در مجاورت نقاط حساس ساختمان،‌ از تصادم وسائط نقلیه با آن جلوگیری بعمل آید،

3-3- طراحی در بربر بارهای غیرمترقبه به روش غیرمستقیم

در روش طراحی غیر مستقیم طراح سعی می‌نماید با ایجاد حداقل استحکام لازم، پیوستگی و شکل پذیری قابل قبولی برای سازه در مقابل نیروهای غیرمترقبه فراهم آورد. در واقع درا ین روش،‌ طراحی بطور مستقیم بر پایة بارگذاری انفجاری و تصادمی و حوادث مترتب بر آن انجام نمی‌گیرد و صرفاً تدابیری عملی برای حفظ ایمنی و یکپارچی ساختمان اعمال می گردد. در این راستا،‌ اقدامات زیر جهت سیستم دیوارها، سقف و اتصالات قابل اعمال است...


خرید و دانلود  اصول مقاوم سازی ساختمانها


پیرامون یک شاخصه شرایط صحت و ایمنی پلها

 پیرامون یک شاخصه شرایط صحت و ایمنی پلها


- مقدمه

در بیستمین جلسه کمیته پیرامون پلهای راه که در فوریه 1992 برگزار شد، یک نظرسنجی در رابطه با، مدیریت پل- پیرامون شاخصی از شرایط صحت و ایمنی پلهای در حال استفاده پیشنهاد شد.

سرانجام تصمیم گرفته شد که این نظرسنجی، در جلسه کمیته اجرایی که در 27 ماه مه همان سال در بروکسل برگزار شد، انجام بگیرد.

این نظرنسجی، به منظور روشن نمودن وضعیت و گرایش های فعلی مدیریت پلهای در حال استفاده از طریق جمع آوری دانش و اطلاعات در رابطه با مدیریت پل در کشورهای مختلف، انجام گرفت. نتایج این نظرسنجی، بعدها می تواند در ارتقای تکنیکهای بازرسی و تشخیص، مورد استفاده قرار بگیرند.

پرسشنامه های نظرسنجی در میان کشورهای مختلفی توزیع شد و بطور کلی هفده، کشور به این پرسشنامه‌ها، پاسخ دادند (به جدول1-1 نگاه کنید) این نظرسنجی براساس اطلاعات جمع آوری شده تکمیل شد. این گزارش، نتایج نظرسنجی و اطلاعات کسب شده را ارائه می نماید و پیشنهادی در راستا و موضوعات مدیریت پل در آینده، مطرح می نماید.

هدف و گستره نظرسنجی

ساختارهای پل، حلقه های ارتباطی مهمی را در یک سیستم راه، ایجاد می نمایند. پلها، یکی از بخشهای راه هستند که نیاز به بیشترین توجه دارند و 30 درصد از سرمایه گذاریهای کلی در بخش راه را به خود اختصاص می دهند. پلها، راههایی کلیدی به منظور تضمین ایمنی ترافیک راه، هستند و پلها نقش مهمی در حفظ و نگهداری محیط زیست دارند. نیمه دوم قرن بیستم، شامل توسعه جهانی چشمگیری در زمینه ترافیک راه بوده است که طی آن رشد قابل ملاحظه ای در تعداد پلهای احداث شده طی دهه 1950 و 1960 صورت گرفته است (جدول 2-1). هرچند این رشد در دهه 1970 به اوج خود رسید. با این حال، بسیاری از کشورها، برای احداث راهها، همچنان نیاز به سرمایه گذاری در پلها دارند.

طبق اطلاعات جمع آوری شده، طول اجرا شده در هر کشور متفاوت است. بنابراین به منظور مقایسه شرایط پلهای راه در میان کشورها، حتی الامکان از نقطه نظری برابر، این گستره با اطلاعات دقیق، بعنوان «راه اصلی» تعیین و تعریف شده است (به ضمیمه، جدول 1 نگاه کنید).

 

از سوی دیگر، سرمایه گذاری در تعمیر و نگهداری پلهای از قبل ساخته شده، نیز حائز اهمیت می باشند. پلهایی که در دهه 1950 ساخته شده بودند، در حال حاضر بالغ بر سی سال است که در حال استفاده بوده اند. این امر نیاز به توجه بیشتر در رابطه با تعمیر ونگهداری پل کارا و امن را به منظور نگهداری و تداوم راههای تردد، می طلبد. به منظور حفظ حراست از منافع عمومی، لازم است که نگهداری موثری از پلهای موجود به منظور افزایش طول عمر آنها، بعمل آید.

از یک نقطه نظر واحد، شرایط موجود، امکان سرمایه گذاری نامحدود را نمی‌دهند و سرمایه گذاری در سیستم راه به موثرترین و کارآمدترین روش، موضوعی مشترک برای کلیه کشورها می باشد. به همین ترتیب، لازم است که درک و شناخت دقیقی از شرایط حاضر و آتی پلها داشته باشیم و تصمیم گیریهای معقول و متقاعد کننده ای در رابطه با توزیع و تقسیم بودجه ها از نقطه نظر حفظ و نگهداری راههای تردد و محیط زیست در حین توجه به شرایط موجود، داشته باشیم.

مقوله مدیریت پل اخیراً در پاسخ به این نیازها، مطرح شده است. کمیته C11 به این مقوله، بعنوان یک استراتژی برای مواجهه با موضوعات گسترده مربوطه، به منظور تضمین ایمنی و توانایی استفاده از پلهای موجود به نحوی که در گزارش OECD تعریف شده بود، به خوبی واقف است.

فعالیت های خاص، موضوعات گسترده ای از این قبیل را در بر می گیرند:

-      تکمیل و روز آمد کردن موجودی پلهای در حال استفاده و اطلاعات مربوطه

-      تخمین های بودجه و توزیع های آن

-      برنامه ریزی بازرسی

-      آموزش و پرورش پرسنل بازرسی و تعمیر و نگهداری

-      تجهیزات و متدهای بازرسی

-      دسترسی به کلیه اطلاعات مربوط به پلها

-      تشخیص شرایط صحت و ایمنی

-      تعمیر و تقویت

-      برنامه تعویض و جایگزینی

-      کنترل ترافیک

کمیته C11 موضوع مدیریت پل را برگزید، به این دلیل که از نقطه نظر نیازهای فعلی در جاییکه مدیریت و نگهداری پل به منظور ایمنی راه و حفظ و نگهداری زیست محیطی، ضروری است، بسیار مهم است که یک سازمان بین المللی، تئوری مثبتی را در رابطه با متدهای کارآمد برای مدیریت پل، براساس تجربیات و مفاهیم انفرادی استفاده شده در کشورهای مختلف ارائه نماید.

با این حال، تفاوتهایی در تاریخچه مدیریت پل و در سطوح گسترش و ارتقا که بدلیل تفاوت در شرایط جوی، تاریخ، فرهنگ و شرایط ارتقای راه در کشورهای مختلف، هستند، وجود دارد. بنابراین، تصمیم بر این گرفته شد که تا دوره جلسه 1995 مونترال، این تحقیق، بر روی موضوع مشترک یک، شاخصه ای از شرایط صحت و سلامت پلهای در حال استفاده، متمرکز شده چرا که این موضوع بخش عمده ای از فعالیت های مدیریت پل را در بسیاری از کشورها، تشکیل می دهد. پس از این موضوع، تکنیک بازرسی و تشخیص که به منظور شناسایی شرایط پلهای در حال استفاده، مورد بررسی قرار گرفت.

این گزارش، نتایج این نظرسنجی را که طبق موارد و دسته های زیر، جمع بندی شده اند، ارائه می نماید:

1) سیستم های بازرسی و مجموعه قوانین استفاده شده برای شناسایی پیشینه و سابقه پلها در کشورهای مختلف.

2) سبکها و شرایط فعلی تکنیکهای بازرسی که در حال استفاده هستند یا در کشورهای مختلف، توسعه یافته اند.

3) مثالهایی از تکنیکهای تشخیصی.

3- سیستم های بازرسی و مجموعه قوانین1-3- موارد عمومی:

به منظور نگهداری و مدیریت موثر پلهای در حال استفاده، چند سری فرآیند باید بطور سیستماتیک بکار گرفته شوند تا شرایط تخریب، شناسایی، پیوستگی و اتصال آن، بررسی و هرگونه معیارهای مخالف، مشخص شوند. بعنوان مثال فرایندهایی از بازرسی گرفته تا تشخیص. بنابراین، ضروری است که استانداردها یا دستورالعمل هایی که این موارد را تصریح می نمایند، استمرار پیدا کنند.

ترکیبات متنوع و گسترده ای از طبقه راه و تعداد، نوع و تاریخ احداث پلهایی که تحت مدیریت هستند، در هر کشوری، وجود دارد. استانداردهای بازرسی، یا دستورالعمل هایی که در هر کشوری، در پاسخ به شرایط انفرادی به منظور کشف آسیب پل، وضع شده اند، میزان پیوستگی را شناسایی و در مورد لزوم تعمیر یا جایگزینی، قضاوت می نمایند. نتایج چنین بازرسیهایی در پایگاههای اطلاعاتی کامپیوتری، در بیشتر کشورها، استمرار پیدا می کنند، چرا که این نتایج، برای بازرسیهای بعدی‌و کارهای تعمیراتی، ضروری هستند. این استانداردها، دستورالعمل‌ها، نتایج جمع آوری شده بازرسیها و متدهای بازرسی، برای هر کشوری، در زمینه اداره و کنترل پلهای مشابه، بسیار مفید هستند.

2-3- استانداردهای بازرسی یا دستورالعمل‌ها

هر کشور گزارش کننده، استانداردهای بازرسی و دستورالعمل های وضع شده خاص خودش را دارد. یکی از بکارگیریهای اولیه استانداردها و دستورالعمل های موجود وضع شده، در امریکا و در سال 1970، صورت گرفت.

در هر کشوری مبنای بکارگیری بازرسی، در استانداردها و دستورالعمل ها، مشخص شده است، جاییکه مهندسان، می توانند متدهای واقعی قابل استفاده را تعیین نمایند.

مطالب و محتوای استانداردها و دستورالعمل ها در هر کشوری می تواند، متفاوت باشد، برخی از آنها براساس نوع ساختار طبقه بندی می شوند (مانند سازه روزمینی، سازه زیر زمینی و تجهیزات فرعی)، در حالیکه، سایرین براساس نوع بازرسی، گروه‌بندی می شوند.

در بیشتر کشورهای تحت مطالعه، بازرسی اصلی، به تفصیل شرح داده شده اند این جزئیات شامل هدف، تناوب، سیستم/ متد، موضوع و اقلام، ثبت نتایج بازرسی و ارزیابی نتایج بازرسی می باشد. همچنین در بسیاری از کشورها، برای هر تعمیر و یا تعویض توصیه شده براساس نتایج بازرسی، این توضیحات، ارائه می شوند.

 هدف و گستره بازرسی

هر کشوری، از بازرسیهای عمومی برای کشف زود هنگام تخریب، بازرسیهای کامل برای ارزیابی سالم بودن و نیاز به تعمیر و سایر بازرسیها برای منظورهایی خاص، استفاده می نماید. از میان آنها، بازرسیهای عمومی و کامل، بصورت ادواری بکار گرفته می شوند. بازرسیهای خاصی در صورت لزوم، مانند پس از یک مورد غیرعادی یا آسیب شدید، یا زمانیکه بواسطه نتایج یک بازرسی کامل و مشروح، نیاز به بازرسی دیگری می باشد، بکار گرفته می شوند.

بازرسیهای عمومی، در طول بررسیهای راه روزانه، انجام می گیرند که از طریق بررسیهای بصری (از درون یک خودرو) رویه  جاده، درزهای انبساط سیستم‌های زهکشی و غیره و همچنین از طریق مطالعات دورازمحل سازه‌های روزمینی و زیرزمینی، اینکار، انجام می گیرد.

بازرسیهای تفصیلی و خاص بصورت عینی و در مجاورت سازه از داربست موقتی یا خودروی بازرسی، انجام می‌گیرند. همچنین از تجهیزات بازرسی نیز استفاده می‌شود.

متد بازرسی

علاوه بر بازرسیهای بصری، بازرسی های به کمک تجهیزات نیز در بیشتر کشورها، انجام می گیرد که طی آن، بازرسان ابزار و وسایل را حمل می نمایند (مانند دوربین دوچشمی، اندازه‌گیریهای ترک خوردگی و دوربین).

در زمان بازرسی، ممکن است، عکس نیزگرفته شود و شرایط بازرسی در قالب نقشه، ثبت شوند. برخی از کشورها، علاوه بر اینها، از آزمایش چکش، حرارت سنج سطح، نوار ضبط صوت‌ها، اندازه‌گیر درز یا شکاف ترازیاب، آشکارساز کلرید و غیره، استفاده نمایند. در سوئد، اندازه گیری از طریق کامپیوترها نیز، گسترش پیدا کرده است.


خرید و دانلود  پیرامون یک شاخصه شرایط صحت و ایمنی پلها


سرای دوستی (مرکز کودکان خیابانی)

 سرای دوستی (مرکز کودکان خیابانی)


فصل 1

ویژگیهای جغرافیایی و اقلیمی منطقه

 

محل مورد نظر برای طراحی، در منطقه 15، شهرداری تهران واقع می‌باشد. مطالعه ویژگیهای اقلیمی پروژه حاضر، بر اساس آمار 15 ساله (1344-1359 هـ .ش) ثبت شده در ایستگاه کلیماتیک مستقر در نمایشگاه بین‌المللی تهران انجام می‌یابد. ایستگاه نمایشگاه بین‌المللی در ارتفاع 1541 متری با عرض جغرافیایی 57  35 شمالی و طول جغرافیایی 25   51 قرار گرفته است.

در ابتدا توضیحاتی کلی در مورد موقعیت جغرافیایی شهر تهران آورده شده و سپس به تفصیل ویژگیهای اقلیمی منطقه مورد نظر بررسی شده است.

هدف از این مطالعات دستیابی به اطلاعاتی است که از طریق آن، می‌توان معماری بناهای مورد نظر را تا حد امکان با شرایط و مقتضیات اقلیمی انطباق داد و شرایط زندگی و یا بهره‌گیری از فضاهای مجموعه را با وضعیت آب و هوایی محیط تنظیم نمود.

1-1- خلاصه روند دویست ساله توسعه و گسترش شهر تهران

شهر تهران از حدود دویست سال پیش که پایتخت اعلام شد تا به امروز تحولات بسیاری را از سر گذرانیده است و طی ادوار مختلف توسعه، به کلان شهر کنونی تبدیل شده است. شهر تهران عمدتاً در سه مقطع گسترش یافته است؛ اول در زمان صفویه و قاجاریه، دوم در زمان پهلوی اول و سوم در زمان پهلوی دوم. حرکت طبیعی گسترش شهر تهران طی دوران صفویه و قاجاریه و به حکومت رسیدن رضاشاه، دچار تحولات جدیدی شد. وسعت شهر تهران طی دوران کوتاه حکومت وی به سرعت افزایش یافت و از حدود 24 کیلومتر مربع در سال 1301 هـ . ش به حدود 45 کیلومتر مربع در سال 1320 هـ .ش رسید. یعنی مساحت شهر در ظرف کمتر از 20 سال، تقریباً دو برابر شد. هسته مرکزی شهر نیز با توجه به جاذبه شمال شهر و شمیرانات به طرف آن کشیده می‌شود، به طوریکه امروزه مرکز تهران از بازار به خیابان انقلاب تغییر مکان داده است، یعنی 4 کیلومتر حرکت کرده است. در نقشه‌های گسترش شهر تهران در دوره‌های مختلف، این تغییرات به وضوح دیده می‌شود. جمعیت شهر تهران در طی سالهای 1166 هـ . ش تا 1365 هـ . ش از بیست هزار نفر به 6 میلیون نفر رسید. یعنی 300 برابر و وسعت شهر از 2/7 کیلومتر مربع به 620 کیلومتر مربع رسید یعنی وسعت شهر 76 برابر شد. (1)

1-1-1- تاریخچه هسته تاریخی شهر تهران و مراحل توسعه فیزیکی شهر تهران

نام تهران برای نخستین بار در یکی از نوشته‌های تئودوسیوس یونانی در حدود اواخر سده پیش از میلاد به عنوان یکی از اراضی ذکر گردیده و قدیمی‌ترین سند فارسی رد مورد تهران حاکی از آن است که روستای تهران قبل از سده سوم هجری قمری وجود داشته است پس از حمله مغول و جنگهای داخل شهر ری رو به ویرانی گذاشت (599 هجری قمری) و تهران رو به گسترش نهاد و سیمای شهر را به خود گرفت. ترقی و رشد شهر نشینی در تهران از دوره صفویه آغاز شد و در زمان شاه طهماسب صفوی در تهران بناهای تازه و کاروانسراها و برج‌ها و باروهای مستحکم بنا گردید.

تهران 4 دروازه به نامهای دروازه شمیران دولاب شاه عبدالعظیم و قزوین فضای کالبدی به وسعت 4 کیلومتر مربع را حدوداً تحت حصار طهماسبی قرار داشت.

محلات عودلاجان، بازار، سنگلچ، چال میدان و ارگ سلطنتی از بخشهای قدیمی شهر به شمار می‌آیند در آن زمان تمام اراضی تهران تا شهر روی و نواحی غربی و شرقی از مزارع پوشیده بود.

در اوایل دوره قاجاریه دو دروازه دیگر به نامهای دروازه دولت و عمدیه در این محدوده حصار ایجاد شد در سال 1200 هـ . ق آقا محمدخان قاجار در تهران به تخت نشست و تهران رسماً پایتخت کشور شد. و تحولات زیادی را موجب گردید. تشکیل سلطنت پهلوی سیمای شهر تهران را بار دیگر دچار تحولات زیادی کرد و افزایش جمعیت و به تبع آن ازدیاد وسائط نقلیه شهری باعث گسترش بی وقفه ساخت و ساز در اطراف تهران شد تا جائیکه تمامی 77 آبادی واقع در پهنه اطراف تهران زیر پوشش شهر تهران قرار گرفت.

به علت گران شدن زمین در داخل شهر گرایش ایجاد شهرکهای اقماری در اطراف تهران را گسترش داد سیر صعودی جمعیت و توسعه فیزیکی وسعت شهر 4 کیلومتر مربعی را در بدو سلطنت فتحعلی شاه قاجار را به 18 کیلومتر مربع در زمان ناصرالدین شاه و 46 کیلومتر مربع در زمان رضاشاه و 9/716 کیلومتر مربع در حال حاضر را بوجود آورده است.

2-1-1- ساختار جمعیتی شهر تهران

قریب به دو قرن از گسترش شهر تهران و افزایش سریع جمعیت آن می‌گذرد.

در حدود  سال 1210 هـ . ق (بلدیه تهران که از چهار محله تشکیل شده بود) آمار حدود 50 هزار نفر را تخمین زده شده است و اولین سرشماری در سال 1262 شمسی جمعیت شهر 482/106 نفر و در سال 1365 تعداد 6042584 نفر که محدوده مناطق بیستگانه شهرداری را شامل می‌شده است.

جمعیت ایران بر اساس آمارگیری سال 1370 بالغ بر 55837163 نفر در هر کیلومتر دارای بیشترین میزان تراکم جمعیتی را در کشور شامل می‌شود.

با توجه به اینکه در هر کشور افراد 15 تا 64 ساله که در تولید ملی شرکت دارند، جمعیت فعال آن کشور می‌باشند و گروههای زیر 15 سال و بالای 64 سال معمولاً مصرف کننده محسوب می‌شوند. در این سرشماری جمعیت گروههای زیر 15 سال به کل جمعیت تقریباً در تمام استانهای کشور در صد بالایی را نشان می‌دهد.

2-1- موقعیت جغرافیایی

شهر تهران در دامنه جنوبی کوههای البرز و حاشیه شمالی کویر مرکزی ایران، در دشتی نسبتاً هموار واقع شده که شیب آن از شمال به جنوب است و به وسیله دو رود اصلی کرج در باختر و جاجرود در خاور همراه با رودهای فصلی جعفرآباد یا دربند، دارآباد، درکه و کن که همگی از شمال به جنوب جریان دارند، مشروب می‌گردد. شهر تهران از نظر جغرافیایی در عرض شمالی 35 و 35 تا 50 و 35 و طول خاوری 4 و 51 تا 33 و 51 قرار دارد و ارتفاعش در جنوب (پالایشگاه تهران) 1160 متر و در نواحی مرکزی (پارک شهر) 1210 متر و در شمال (سعدآباد) 1700 متر است. دشت تهران به طور کلی دارای آب و هوایی گرم و خشک است و فقط نواحی شمالی‌اش که در دامنه‌های کوهستان البرز واقع است، اندکی متعادل و مرطوب می‌باشد.

هوای شهر تهران در تابستان گرم و خشک و در زمستان معتدل و سرد است. حداکثر دمای ثبت شده حدود 44 درجه و حداقل 8/14- درجه و متوسط سالانه آن حدود 7/16 درجه سانتیگراد است. متوسط بارندگی حدود 320 میلیمتر و دامنه تغییرات آن از 200 تا 400 میلیمتر، از سالی به سال دیگر نوسان دارد. از نظر زمین لرزه، تهران جزء مناطق پرزیان (8 تا 10 درجه مرکالی) محسوب می‌گردد.

3-1- موقعیت طبیعی

شهر تهران در بخشی واقع شده، که از نظر طبیعی بزرگترین تغییرات را در کنار خود دارد. دریای مازندران در فاصله جغرافیایی 120 کیلومتری محدوده تهران قرار دارد. رطوبت و بارندگی زیاد در سواحل آن، نواحی سرسبز شمالی را ایجاد نموده و هوای معتدل را به طرف جنوب هدایت می‌کند. سلسله جبال البرز، تهران را از سواحل دریای مازندران جدا نموده و مناظر کوهستانی شمال شهر را به وجود می‌آورد. منطقه تهران در دامنه بلندترین ارتفاعات البرز قرار گرفته، که از شمال به جنوب دارای شیب‌تندی می‌باشد. برودت هوای کوهستان و اختلاف درجه آن با دشتهای گرم منطقه جنوب تهران، وزش باد خنکی را از جانب شمال به جنوب باعث می‌شود. در جنوب شهر تهران ناحیه بیابانی قرار گرفته و هوای آن گرم و خشک است. در قسمت غربی دشت قزوین قرار گرفته که یکی از مناطق حاصلخیز جنوب کوههای البرز را تشکیل می‌دهد.

4-1- پهنه‌بندی خطر زمین لرزه در تهران

مطالعات زمین‌شناسی نشان می‌دهد که اصولاً شهر تهران در منطقه زلزله خیز قرار دارد و با توجه به این نکته، لازم است که در ساخت و سازهای تهران به این نکته توجه کامل شود. اما در همین رابطه بخش‌هایی از گستره تهران در مناطقی از پهنه زمین لرزه قرار دارند که لازم است از ساخت و ساز در این نقاط اجتناب شود. این مناطق عموماً در شمال تهران متمرکز شده و مجموعه‌ای از این نقاط نیز در جنوب شهر تهران به سمت غرب تمرکز یافته‌اند. لذا در تمامی طراحی‌ها، مسئله زلزله خیزی باید مد نظر قرار گیرد. در ایران فعالیتهای مختلفی جهت شناسایی این پدیده مخرب صورت گرفته، که در نهایت منجر به تدوین آئین‌نامه طرح و محاسبه ساختمانها در برابر زلزله (نشریه شماره 82 مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن) شده است. با توجه به این آئین‌نامه، سازه باید حتی‌الامکان با پلانی ساده و متقارن طراحی گردد. همچنین باید دارای سیستم فلزی یا بتنی باشد و قدرت انتقال نیروهای زلزله را داشته باشد.

 

 

5-1- ویژگیهای اقلیمی

شهر تهران با توجه به موقعیت خاص جغرافیائی از آب و هوای کاملاً متفاوتی در طول سال برخوردار است و با توجه به این موضوع بررسی اقلیمی تهران را در یک مجموعه آماری نمی‌توان نشان داد، تهران به 5 حوزه اقلیمی تقسیم شده است لذا با در نظر گرفتن این مطلب تنها آمار مربوط به حوزه مورد نظر بررسی شده است.

1-5-1- دما

بر اساس امار تحلیل شده 15 ساله ایستگاه نمایشگاه بین‌المللی تهران، سردترین ماه سال، دی با حداقل 4/3- درجه و گرمترین ماه تیر با حداکثر 4/33 درجه است. برای گرمایش با توجه به حرارت پایین می‌توان از وسایل مکانیکی خصوصاً نوع غیر مرطوب آن در ساختمانها استفاده کرد. به طور کلی آب و هوای حوزه شمالی تهران در تابستان نسبتاً مناسب و در زمستان سرد است. مطلق درجه حرارت ثبت شده در طی 15 سال در حوزه شمالی حداقل 5/13- درجه و حداکثر مطلق 39 درجه است. میانگین مطلق درجه حرارت در فصول مختلف سال در این حوزه از 5/7- تا 7/35 تغییر می‌کند.

2-5-1- میزان بارش

بر اساس آمار بارندگی دوره 15 ساله (1344 تا 1359) در حوزه شمالی شهر تهران، میزان بارندگی در این منطقه از 300 تا 500 میلیمتر در فصول مختلف سال متغیر بوده است و حداکثر میزان بارندگی در ماه اسفند به میزان 82 میلیمتر است. در ماههای آذر، دی و بهمن، بارندگی در این حوزه متداول است. ماههای خرداد، تیر، مرداد و شهریور با بارندگی محدود از کم بارانترین ایام در این حوزه می‌باشد. با توجه به نمودار میانگین دمای روزانه و بارش ماهانه، فصل خشک حوزه شمالی، از ماه تیر شروع شده و تا شهریور ادامه می‌یابد. حداکثر مطلق ثبت شده بارندگی طی یک ماه در این حوزه 185 میلیمتر است و میانگین مجموع بارندگی سالیانه در طی این 15 ساله 409 میلیمتر گزارش شده است.

3-5-1- رطوبت نسبی

متوسط حداکثر میزان رطوبت نسبی در حوزه شمالی مربوط به ماههای آذر و دی است که میزان رطوبت به 76 تا 79 درصد می‌رسد و حداقل آن مربوط به ماههای تیر، مرداد، شهریور می‌باشد که این میزان بین 40 تا 43 درصد است. از رابطه بین میزان رطوبت و دما استنباط می‌گردد که ماههای سرد این حوزه دارای رطوبت کافی و در فصول گرم از میزان رطوبت کاسته شده و در حدود نامناسبی قرار دارد.

4-5-1- روزهای یخبندان

آمار میانگین دوره 15 ساله حوزه شمالی نشان می‌دهد که در این حوزه در طول سال به طور متوسط 73 روز یخبندان طی ماههای آبان الی اسفند به وقوع می‌پیوندد که حداکثر آن در ماه دی و حداقل آن در ماه آبان گزارش شده است.

5-5-1- روزهای بارانی

تعداد روزهای بارانی که در آن بیش از 1 میلیمتر در حوزه شمال تهران باران باریده است، بر اساس آمار 15 ساله مورد مطالعه، به صورت میانگین 57 روز می‌باشد. حداکثر باران که در طی یک ماه باریده، در طی این دوره آماری 185 میلیمتر و طی یک روز 5/24 میلیمتر گزارش شده است. در طی آمار ثبت شده 15 ساله در ماه شهریور در این حوزه بارش نبوده و بیشترین بارش متداول در ماه اسفند با میانگین 9 روز می‌باشد... 


خرید و دانلود  سرای دوستی (مرکز کودکان خیابانی)


دیوارهای موازی

 دیوارهای موازی


“ردیف های موازی از دو سری ساختمان معرف اصطلاحی است که ما به عنوان خیابان شناخته ایم. خیابان مملو از ساختمان هاست. خیابان خانه ها را از هم جدا می کند و آنچه که ما را قادر می کند تا از یک خانه به خانة دیگر برویم. یا در طول خیابان از میان خیابان.

جرج پرک. ترجمه شده توسط استتوروک

انواع فضاها و سایر مقالات، (1974)

صفحه 450 و 1997


عنوان صفحه: در بعضی از ساختمان ها فضا با استفاده از دیوارهای موازی سازماندهی می‌شود.

یکی از آسانترین ، قدیمی ترین و هنوز قابل استفاده ترین استراتژی های معماری استفاده از دیوارهای موازی و مستقیم است. این استراتژی منطبق بر معماری های قبل از تاریخ است و تا کنون ادامه یافته است. معمارها تمام امکانات آن را درست در اول قرن بیستم جستجو کردند. به نظر نمی‌آید که پتانسیل این استراتژی خسته کننده و غیر قابل استفاده شده باشد.

جذابیت واقعی این ترتیب و استراتژی کاملاً ساده و غیر پیچیده در سادگی ساختاری آن است و این روش ساده ترین راه برای پوشاندن سقف بین دو دیوار موازی است.

اگر چه این روش ساده و بی تکلف است اما استفاده از دیوارهای موازی هم ظرافت های مربوط به خود را دارد. هنگامی که ما به معماری های قدیمی نگاه می کنیم از وجود آنهمه خلاقیت و ظرافیت و باریک بینی متعجب می شویم. آنچه را که باعث شگفت ما شده است می تواند هنوز مانند  الگویی در دسترس و قابل استفاده ای برای طراحی و جستجوی ما باشد.

در فصل «هندسه های وجود» و در بخش ویژه «شش جهت بعلاوة مرکز چنین گفته شده است که معماری زمینی (خاکی) از چند  جهت به زمین، آسمان، چهار جهت افقی و عقیدة مرکز مربوط می شود.

استراتژی دیوارهای موازی به ویژه مربوط است به چهار جهت افقی. و علت وجود این قدرت، تسلط آن بر این جهت هاست. در روش هایی که می تواند باعث احساس امنیت، جهت و کانون شود. محافظت داخل از باران و نور خورشید توسط سقف فراهم می شود. البته با استفاده از دیوارهای کناری، که می‌توان جهت راهرو را به دو سمت “عقب” و “جلو” و یا با افزودن یک دیوار پشتی غیرساختاری به یک جهت جلو محدود کرد و در نتیجه ساختمانی را بنا کرد که تقریباً مانند یک غار است.

علم جهت و حرکت به وسیلة فضای محدود بین دیوارها مشخص می شود. خط و جهت در هر سوی می تواند قرار بگیرد به صورت مستقیم بین دیوارها، و یا می‌توان آن را در ارتفاع داخل ساختمان به اوج رساند و با استفاده از دیوار پشتی خاتمه داد.

تمام مشخصه های استراتژی دیوار موازی را می توان در همة ساختمان های باستان ملاحظه کرد.

در قرن نوزدهم میلادی “هنریش اشلیمان” باستانشانس شهری را کشف کرد که گمان می‌رفت شهر قدیمی “تروی” باشد که برخواسته های داستانهای مشهور “هنر است. تعدادی از بناها بر طبق دیوار موازی “سمت راست بالای صفحه ” ساخته شده بودند. سر در ساختمان نیز از دیوارهای موازی بنا شده بود.

اگر چه که خانه های شهر باستانی “تروی” براساس اجاق هایشان متمرکز شده بود، آنها در خانه هایشان قدرت تمرکز دیوارهای موازی را نشان نداده بودند. که منجر به ترکیب خط و مسیر جهت، همگرایی خط های منظره و چارچوب تشکیل شده به وسیلة دیوارها و سقف بالا و زمین زیر می شد.

وینسنت اسکولی (Vincent scully) در کتابش “زمین، مقبره و خداها به این نتیجه می رسد که یونان باستان علم جهت و تمرکز را برای ایجاد خانه هایشان با استفاده از دیوارهای موازی استفاده کرده اند تا ساختمان هایشان را به محل های مقدس نوک کوهها مربوط کنند. ارتفاع ساختمانهایی که سقفشان یکپارچه سنگی است (شکل زیر) نشان دهندة کشف استراتژی دیوارهای موازی در دوران باستان است. بعضی از نمونه های اولیه بدون شکل مشخص هستند (شکل سمت چپ) قرار گرفتن متعادل یک تکه سنگ عظیم بر روی تکه سنگ های ایستاده خود شاهدی بر این ادعاست. مثال های بعد (تصویرهای پایین) حتی تجربه اسکلت های ساختمانهای راست گوشه را با دیوارهای موازی شرح داده است. به نظر می رسد که پیشرفت و تکامل انسان در غارهای بدون شکل آغاز شد که زاییدة فرم ساختاری (هندسة ساختن) و نتیجه بخش تأثیرهای معماری است.

نقشة هر کدام از این خانه های تروژانی بیانگر الهام یک جفت دیوار متوازی در ذهن معمار بناهاست. روشن است که نوع قراردادن پشت و ورودی دیوارها در انتهای دیوارهای کناری قرار گرفته است. بزرگترین خانه ها به نظر نرمال ترین خانه ها است. با تنها یک خانه که محل اجاق است. خانه های کوچک دیگر دارای دو اتاق هستند با دیوارهای متقاطع اتاق های پشتی احتمالاً اتاق های خواب بوده اند. توجه کنید که معمارهای این خانه ها به امکان استفاده از یک دیار برای ایجاد دو خانه توجه نکرده است. به جز در یک مورد، در مکانی که شکاف به اندازه کافی بزرگ است تا از آن فضا به عنوان راهرو با یک ورودی استفاده شود یک مکان بدون استفاده یا فضای “مرده” بین خانه ها وجود دارد.

استراتژی دیوارهای مساوی (موازی) زیر ساخت ساختارهای فضایی بناهای مقبره های یونان باستان بود و همچنین بنای کلیساها و قصرهای سلطنتی.

دیوارهای موازی همچنین زیربنای معماری مقبره های یونان شد. که از آن محورها به وسیله دیوارهای موازی دارای یک منظرة متقاطع هستند. (شکل بالا) کلیسای به سبک رومی را نشان می دهد که در آن منظرة دیوارها محور را بر روی یک محراب تا آخر جایگاه مقدس متمرکز کرده است. (در سمت چپ پایین صفحه) یک کلیسا مربوط به قرون وسطی که جایگاه محراب را همانگونه مشخص کرده است. اما با یک طاق نمای مصنوعی و ساختاری از یک سقف که دارای پایه و محافظ و تکیه گاه است. از طریق سفسطة استراتژی دیوار موازی، وجود ستون های درونی و بیرونی (ساختن ردیف ستون های اطراف تراس، قسمت وسیع سالن کلیسا و قسمت های پهلویی کلیسا ) و سپس الحاق کردن پنجره برای نورپردازی کردن و  تکیه گاه ها برای مقاوم سازی ، در‌می یابیم که کلیساهای بزرگ قرون وسطی دستمایه های مشرکان و بت پرستان قرون وسطی است و...

خرید و دانلود  دیوارهای موازی


استانداردهای ساختمان کتابخانه

 استانداردهای ساختمان کتابخانه


عوامل مؤثر در برنامه ریزی

گرچه معمولاً لازم است در هر کتابخانه عمومی بخش امانت و مراجعه جداگانه ای برای بزرگسالان و کودکان در نظر گرفت، اهمیت نسبی آن تحت مقتضیات گوناگون بسیار متفاوت خواهد بود. پیش از آنکه فضای لازم برای هر یک از این خدمات پیش بینی شود، باید براساس هدفهای کتابخانه و ارجحیت های محلی، در مورد دامنه و گسترش این خدمات و تسهیلات وابسته به آن تصمیم گرفت.

دگرگون پذیری

ساختمان کتابخانه های عمومی باید به گونه ای طرح شود که نیازهای قابل پیش بینی در ظرف 10 الی 20 سال بعد را در خود بگنجاند و تغییرات تعداد و مشخصات جمعیت حوزه عملکرد را در نظر داشته باشد. در صورت امکان، باید محل کتابخانه را باتوجه به گسترش آتی ساختمان کتابخانه برگزید و در طرح ساختمان نیز به این امر توجه نمود. لازم است طرح داخلی ساختمان، چگونگی استفاده از فضا، طرز قرارگرفتن چراغها، منابع تأمین حرارت، و دیگر وسایل فنی دارای انعطاف و دگرگون پذیری هر چه بیشتر باشد. رعایت این امر به ویژه در بخشهایی از کتابخانه که مورد استفاده همگان است اهمیت دارد. حتی در کتابخانه های بزرگ هم غالباً بهتر است تقسیم فضا نازک و قابل برداشتن انجام داد و تا جای ممکن از تقسیماتی به اطاق و بخش جداگانه پرهیز کرد.

گزینش جاودسترسی

دسترسی سریع و راحت مردم به کتابخانه مهمتر از آنست که کتابخانه شعاع عملکرد متمایزی اختیار کند. کتابخانه هایی که در نواحی مرکزی شهر در مسیر جریان آمد و رفت افراد پیاده و نیز وسایل نقلیه عمومی واقع شده اند و از تسهیلات پارکینگ وسیع برخوردارند، خوانندگان بیشتر از نواحی بسیار گسترده تری جلب می نمایند تا کتابخانه هایی که فاقد این مزایا هستند. در اینجا عامل اصلی کشش خواننده به کتابخانه، تنها کتابخانه به طور مطلق نیست بلکه کشش و جاذبه کلی منطقه ای که کتابخانه در آن واقع شده بسیار مؤثر است؛ به همین سبب قرار دادن کتابخانه در مراکز ویژه خرید و بازار، مورد توجه است. به طور کلی کتابخانه- های فعال و گسترش یافته خواننده را از نقاط دورتر جذب می کنند و هر چه کتابخانه بهتر و بزرگتر باشد شعاع عملکرد مؤثر آن نیز گسترده تر خواهد بود. با اینهمه، به ناچار میزان کارآیی کتابخانه با مسافت نسبت عکس دارد. در شهرها معمولاً لازم است کتابخانه های شاخه با شعاع 5/1 کیلومتر و کتابخانه های بزرگتر با شعاع 3 تا 4 کیلومتر عمل کنند. البته ممکن است لازم شود این مشافت را برحسب عواملی چون تسهیلات آمد و رفت، تراکم جمعیت، و ویژگی- های مشترک در نواحی مختلف، تعدیل کرد. طرح ریزی خود ساختمان نیز باید به گونه ای باشد که دستیابی به کتابخانه را ساده نماید و تا جای ممکن از ایجاد پلکان، درهای تنگ، و دیگر فضاهای خفه و بسته احتراز شود. لازم است به مشکلات سالخوردگان و معلولین توجه داشت و هر جا ضرورت ایجاب کند از آسانسور، سطوح شیب دار، و درهای خودکار استفاده نمود.

همکاری با سایر مؤسسات فرهنگی، آموزشی، تفریحی

در صورتی که شرایط بالا امکان پذیر باشد، معمولاًَ مرتبط ساختن کتابخانه عمومی با سایر مؤسسات خدمات همگانی مانند سالن نمایشگاه، تئاتر، و جز آن، که در شعاع عمل کتابخانه واقع است، مزایایی در بردارد. در تحت پاره ای شرایط، ممکن است کتابخانه عمومی حتی همزمان به صورت کتابخانه مدرسه و یا نهاد آموزشی مشابهی عمل کند؛ این امر به ویژه زمانی عملـی تر خواهد بود که هدف نهاد مزبور برآوردن نیازهای فرهنگی و اجتماعی جامعه به گونه ای همه جانبه باشد. به این ترتیب هر حوزه می تواند حداکثر استفاده را از تمام تسهیلات مربوط بکند.

نمای کتابخانه

ساختمان کتابخانه باید خود به خود گویا باشد. موقعیت و طرح ساختمان کتابخانه عمومی می تواند خدمات آن را به بهترین وجه تبلیغ نماید. اغلب امکان این هست که طرح به گونه- ای تهیه گردد که قسمتی از منظره داخل کتابخانه از بیرون مشاهده شود و رهگذران بتوانند جنب و جوش درونی آن را ببینند. ویترین های نمایشی در خارج ساختمان و نیز سالن ورودی خوش طرح می تواند به این منظور کمک کند.

استانداردها

در بندهای زیر فضای مورد نیاز برای فعالیتهای مختلفی که کتابخانه عمومی عرضه می کند، همراه با فضای لازم برای انجام کارهای اداری و مانند آن یک به یک بررسی می شود. این پیشنهادات مختص کتابخانه عمومی است به این معنی که هرگاه یک کتابخانه در آن واحد هم برای عموم مردم و هم برای آموزشگاه و یا دانشکده ای کار کند باید در مطالب زیر تغییرات قابل ملاحظه ای داده شود.

فضایی که برای خدمات مربوط به مرجع و یا امانت در بندهای 86 تا 96 پیش بینی شده، کلی است. غالباً هر دو این امور از محل واحدی مانند سالن مشترک کتابخانه و یا بخش مربوطه انجام می شود. ولی گاهی اوقات قسمتی از یک یا هر دوی این خدمات در بخشهای موضوعی جداگانه و یا در محلهای مجزا صورت می گیرد. مثلاً قسمتی از کتابخانه که به موسیقی، تکنولوژی، تاریخ محلی، و یا کتابخانه مجزا برای کودکان اختصاص دارد. چنانچه محلهای جداگانه ای در کتابخانه برای مقاصد خاص در نظر گرفته شود، ممکن است لازم باشد به مساحت کل هر یک افزود تا فضای اضافی برای امانت و نیز کاربرد اضافی مورد نیاز تأمین شود. کودکان زیر چهارده سال معمولاً 25 تا 30 درصد کل جمعیت را تشکیل می دهند، پیشنهادات زیر بر شالوده این نسبت تنظیم شده است، با این فرض که بسیاری از کودکان زیر چهارده، از کتابخانه بزرگسالان استفاده قابل ملاحظه ای خواهند کرد.

لازم است به وظایف مشابه پایگاههای کتابخانه ای بزرگ و کوچک در حوزه یک تک واحد کتابخانه عمومی توجه داشت (بند 20 را ببینید). بررسی وضعیت جامعه ای که از کتابخانه استفاده می کند معمولاً می تواند نخستین گام برای تخمین فضای مورد نیاز برای هر یک از بخشهای کتابخانه باشد. مثلاً ممکن است کتابخانه ای عهده دار نقش منبع اطلاعاتی مرجع برای حوزه گسترده ای باشد و در عین حال کتاب در اختیار فرد در حوزه محدودتری گذارده و به نیاز کودکان ساکن در حول و حوش کتابخانه نیز پاسخ گوید. در این صورت ممکن است لازم شود برای انجام هر یک از این سه وظیفه، فضای مورد نیاز را برمبنای سه گروه گوناگون پیش بینی نمود.

همچنین باید توجه داشت که استاندارد کلی ویژه مجموعه کتاب که در بند 22 به آن اشاره شد، به تک واحدهای کتابخانه ای مطابق با تعریف بند 8 مربوط می شود. معمولاً این کتابها را باید در درون حوزة هر تک واحد، بین چندین پایگاه کتابخانه ای منجمله کتابخانه های مادر و یا کتابخانه های شاخه تقسیم نمود. از آنجا که برخی از بخشهای این کتابخانه ها کار یکدیگر را تکرار می کنند، معمولاً لازم است مساحت بخش امانت بزرگسالان را در هر یک از پایگاهها کاهش داد و در پیشنهادات زیر و ارقامی که به عنوان راهنما در جدول 1 آمده است تجدیدنظر نمود.

بخش امانت بزرگسالان

لازم است از مجموعه کلی کتاب متشکل از 2 تا 3 جلد کتاب برای هر نفر (بند 22) حداقل یک جلد کتاب به ازاء هر یک نفر از جمعیت را به بزرگسالان اختصاص داد (جدول یک را ببینید). معمولاً و به طور متوسط یک سوم از کل مجموعه کتاب ویژه بزرگسالان در هر یک از پایگاههای کتابخانه ای در هر زمان به امانت خارج از کتابخانه می رود. از این رو و باتوجه به آنچه در مورد تکرار کار و پوشش مشترک مواد در پایگاههای کتابخانه ای گوناگون گفته آمد، توصیه می شود قفسه بندی باز در بخش امانت بزرگسالان گنجایش 600 جلد کتاب به ازاء هر 1000 نفر جمعیت را داشته باشد. معمولاً کتابخانه هایی که برای جمعیت بیش از 60 هزار نفر کار می کنند می توانند تعداد کتاب کمتری برای هر هزار نفر جمعیت تهیه کنند. کتابخانه ای که حوزة جمعیت 3000 نفری را می پوشاند باید دست کم 4 هزار جلد کتاب از مجموعه را در قفسه های باز قرار دهد. (بند 25 را ببینید. حداقل مجموعه کتاب که در این بند پیشنهاد شده 9000 جلد است که 3/1 آن برای کودکان خواهد بود. معمولاً د رحدود 3/1 از 6000 جلد کتاب باقیمانده برای بزرگسالان نیز در هر زمان به امانت در خارج از کتابخانه می رود). ولی در کتابخانه های شاخه کوچک احتمال جذر و مد در میزان امانت کتاب به ویژه در فصول گوناگون بسیار است. به این دلیل مساحت بخش امانت بزرگسالان (که شامل کتابها در قفسه باز نیز می شود). نباید هیچگاه کمتر از 100 مترمربع پیش بینی شود.

در تمام کتابخانه های بزرگتر باید برای هر 1000 جلد کتاب، 15 مترمربع (111 فوت مربع) در قفسه های باز (با 5 طبقه) در نظر گرفت. هرگاه چنین پیش بینی صورت گیرد، محل کافی برای گردش کتاب، رفت و آمد خوانندگان، میز کارمندان، برگه دان ها، صندلیهای راحتی بدون میز به تعداد یک صندلی برای هر هزار نفر جمعیت، و مقدار متعادلی وسایل نمایشی وجود خواهد داشت. چنانچه دسترسی به تمام قسمتهای مخزن کتاب آزاد باشد، باز هم نمی باید تعداد کتابهای قفسه باز مطابق با جدول یک را کاهش داد.

قسمتهای دیگری که فضای آن با بخش امانت بزرگسالان مرتبط است در بندهای زیر مورد بحث قرار می گیرد:

رسانه های دید و شنودی: بندهای 94 تا 100

فضای نمایشگاه: بند 109

بخش مرجع بزرگسالان

فضای این بخش برای چهار کار مختلف مورد استفاده قرار می گیرد:

الف ـ قفسه های باز کتابهای مرجع

ب ـ میز مخصوص کتابدار مرجع و جای کافی برای مراجعین.

ج ـ فضا برای مطالعه مراجعه کنندگان در داخل کتابخانه، و نیز برای مراجعه کسانی که اطلاع مشخص و معینی را در زمان کوتاهی لازم دارند.

د ـ نگاهداری و استفاده از نشریات ادواری.

فضای مورد نیاز در بخش مرجع با قفسه باز

تعداد کتابهای مرجع (در بند 29) مشخص شده است. این میزان در کتابخانه های مختلف متفاوت است و از مجموعه صد جلدی در کوچکترین واحد کتابخانه ای (کمی بیش از یک درصـد کل مجموعه 9000 جلدی) تا مجموعه ای در حدود ده درصد کل مجموعه در کتابخانه های بزرگ متغیر است. به طور کل نسبت مجموعة مرجع به کل مجموعه ویژه بزرگسالان همراه با تعداد جمعیت فزونی می یابد. ولی برخی عوامل دیگر نیز بر این تناسب مؤثر است. این عوامل عبارتند از میزان خودمداری جامعه و اتکاء آن بر منابع خود، گسترة علایق و فعالیتهای محلی و وضع صنایع، ارتباط کتابخانه عمومی با دیگر کتابخانه های نزدیک، و بالاخره مدت زمانی که در خلال آن مجموعه کتابخانه شکل گرفته است.

با آنکه کتابهای مرجع معمولاً فضای متوسط بیشتری از کتابهای معمولی برروی قفسه اشغال می نماید، لزومی ندارد فضای گردش کتاب در بخش قفسه باز به وسعت بخش امانت کتاب (بند 87) باشد. به طور کلی در بخش مرجع ده مترمربع (108 فوت مربع) برای هر هزار جلد کتاب روی قفسه های باز کافی است. جدول شماره دو میزان مجموعه مرجع در قفسه باز را به نسبت جمعیت های متفاوت نشان می دهد. در این جدول فضای لازم برای نگهداری کتابها و نیز فضای اضافی برای نشستن آمده است. جمع این دو فضا،  جای کافی برای میز کتابدار را نیز در خود می گنجاند.

فضای مورد نیاز برای مراجعین

فضای لازم در اینجا به عوامل بسیاری بستگی دارد مانند:

ـ نوع و تراکم جمعیت، ساختمان سنی آن، شمارة دانشجویان پیوسته کار full-time.

ـ مقتضیات خانه و خانواده در محل.

ـ کمیت و کیفیت مجموعه کتابخانه، به ویژه رسانه های پژوهشی و دید و شنودی.

ـ دسترسی به سایر کتابخانه ها.

ـ کفایت کتابخانه ای دانشگاهی مجاور و مقررات آنها در مورد خوانندگان غیردانشجو.

معمولاً فضای کافی با تهیه 5/1 صندلی (با میز مقابل آن) به ازاء هر 1000 نفر جمعیت بدست می آید. کتابخانه هایی که در حوزه هایی با جمعیت بالای صد هزار کار می کنند می توانند این مقدار را کاهش دهند. لازم است برای هر خواننده در حدود 5/2 مترمربع (27 فوت مربع) برحسب نوع آرایش صندلی و میز پیش بینی نمود. هیچ کتابخانه ای نباید کمتر از چهار صندلی و میز مناسب برای مطالعه منظور بدارد.

فضای مورد نیاز برای نگهداری و مراجعه به نشریات ادواری

هر کتابخانه به تعدادی روزنامه و مجله و نیز فضایی برای استفاده از آنها نیاز دارد. عواملی که در بند پیشین ذکر شد بر میزان و چگونگی پیش بینی فضا برای نشریات ادواری (بند 39 و 40) نیز تأثیر می گذارد. در کتابخانه هایی که در خدمت جمعیتی تا حدود 20 هزار نفر می باشند باید یک صندلی به ازاء هر دو هزار نفر جمعیت برای مراجعین به نشریات ادواری پیش بینی شود؛ هرگاه این جمعیت از 20 هزار نفر بیشتر باشد می توان برای هر سه هزار نفر بعدی یک صندلی در نظر گرفت. با این همه تحت شرایط متفاوت محلی ممکن است نیاز کمتر و یا بیشتری به این تسهیلات احساس شود. در این قسمت لازم است برای هر نفر سه مترمربع فضا پیش بینی نمود: در این مساحت، جای کافی برای نمایش تک شماره های روزنامه و مجلات و محل مناسب و راحت برای مطالعه غیررسمی وجود داشت، مبل راحت و میز کوتاه معمولاً از میز مطالعه رسمی مناسب تر است،

می توان این قسمت را با فضای مطالعة غیررسمی در بخش امانت بزرگسالان (بند 87) آمیخت و قسمتی برای مطالعه آزاد و غیررسمی و تعدد قوای خوانندگان ایجاد کرد. هر کتابخانه باید حدال 8 جا برای نشستن غیررسمی پیش بینی نماید. معمولاً کسانی که به نشریات علمی و سنگین تر نیاز دارند به بخش مرجع مراجعه می کنند نه به بخش نشریات و بهتر است این قبیل رسانه ها را در همانجا نگهداری نمود. در صورتی که مراجعه به این نشریات زیاد باشد، می توان به فضای نشستن در بخش مرجع افزود و از جای نشستن غیررسمی در قسمت نشریات ادواری کاست...


خرید و دانلود  استانداردهای ساختمان کتابخانه