هویت یکی از مقولههای کلان در فرایندهای اجتماعی و فرهنگی محسوب میشود که در یک محیط زمانی ( عصر و دورهای که در آن واقعیم ) و مکانی ( محدوده جغرافیای زندگی ) شکل میگیرد و قوام مییابد. هویت از منظر علوم مختلف فلسفه، جامعهشناسی، علوم سیاسی، جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی مدنظر قرار گرفته است و یکی از مسائل دوران معاصر حیات بشر است؛ یعنی زمانی که مفهوم «دیگری» مطرح میشود.
در یک تعبیر هویت را مجموعه عناصری از شخصیت فرد تعریف کردهاند که به وی امکان میدهد تا موضع خود را نسبت به جهان و دیگران مشخص کند. فرد صاحب هویت که تصویری خاص و روشن از خود و جامعه و جهان داشته باشد ، در واقع معیار درونی نیز دارد. در این صورت هویت نایافتگی، مساوی نبود معیار و نداشتن موضعی معین نسبت به وقایع اطراف میباشد .
هویت در دو سطح فردی و جمعی مطرح می شود. در هویت فردی، که بیشتر روانشناسان و نظریه پردازان شخصیت بدان پرداخته اند، هویت را دردرجه اول امری فردی و شخصی میدانند که بیشتر با احساس تمایز شخصی و احساس استقلال شخصی تعریف میشود . ( اکبری ، 1386 )
ولی در کنار این هویت و انواع آن، از آنجا که اختلال روانی غالبا غیر عادی، عجیب یا آزار دهنده است، نگاه های بسیاری را به خود جلب کرده و حتی به بررسی رابطه بین هویت و اختلال روانی که یکی مثبت و دیگری منفی است، پرداخته شده است. در بروز اختلالات رفتاری، واکنش های متفاوتی ممکن است دیده شود. این واکنش میتواند به صورت خشم، تنفر و اکراه ، ترس و سردرگمی همراه باشد. برخی از اختلالات به راحتی در زندگی شغلی و اجتماعی فرد تاثیر گذاشته و عمدتا عملکرد او را مختل میسازند، که این در مورد هویت و حتی در بحران هویت نیز دارای نقشی زیاد می باشد. در تحقیق حاضر به دنبال بررسی نقش هویت در اختلال رفتاری می باشیم.
1-2- بیان مسأله
هر چند امروزه جنبه های گوناگون مسأله هویت از سوی متفکران و نظریه پردازان اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است و شرایط کنونی ارتباطات جهانی، توسعه و رشد تکنولوژی های مختلف، رویارویی مداوم فرهنگی و ... سبب شده است که مسأله هویت در ابعاد مختلف به موضوعی کانونی در بررسی های اجتماعی تبدیل شود. ( سفیری و همکار، 1386: 2 ) ولی بعضی از عوامل هستند که در ایجاد هویت شناسی مطمئن خدشه وارد می کنند و هر ساله تعداد زیادی از به دلیل همین اختلال ها دچار مشکلات اساسی میشوند. این دسته از افراد گذشته از درمان درد خود، می توانند با بازیابی هویت، به درمان خود کمک زیادی نمایند. یکی ازموضوعات با اهمیت در مسیر تشخیص اختلالات روانی، بکارگیری ابزارهای مناسب و دارای نتایج خوب برای ارزیابی یک ساختار میباشد. این ابزارها باید از نظر شکل و محتوی به درستی تعریف شده باشند. یکی از این ابزارها، می تواند هویت باشد که در صورت ترسیم چهره ای غلط از آن،می تواند خود در ایجاد بحران رفتاری بسیار مشکل آفرین باشد و از آن جایی که آدمی همواره در مورد سلامت جسم ، روابط اجتماعی و جایگاه خود در این عالم نگران بوده است و در این زمینهها سوالات بسیاری مطرح کرده و پیرامون آنها نظریاتی ابراز داشته است. هویت و بازیابی آن می توان کمک زیادی به این نوع بشری نماید. حال سوالات اساسی در این است که اصولا در اختلالات رفتاری چگونه می توان هویت را دخالت داد؟ و نقش هویت در میزان اختلالات رفتاری چیست؟.
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
نیاز به داشتن هویت آن چنان بر روان و اندیشه فرد سایه می افکند که او را به تکاپوی خستگی ناپذیر در راه کسب آن وا می دارد. آرمان گرایی، عشق و محبت، رقابت، هنرنمایی، استقلال طلبی و بسیاری از ویژگی های دیگر، از شاخص های مهم این حرکت است. فرد برای کسب هویت از عوامل گوناگونی هم چون خانواده، نهادهای تربیتی و پرورشی، رسانه های گروهی و مطبوعات متاثر است که در این میان، دو عامل نخست، بعضی عوامل بیشتر و بعضی دارای نقش کمتری می باشند. با توجه به اهمیت هویت ومضراتی که اختلالات می تواند بر فرد و جامعه بگذارد، ضرورت دارد تا هر دوی این مقوله ها شناخته شود و با ارائه تفسیر درست از هر کدام، با بازشناسی معنای درست هویت، تا حدودی زمینه را برای کاهش اختلالات فرد مهیا نمود.
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف کلی
بررسی تأثیر هویت در اختلالات رفتاری، به عنوان هدف اساسی تحقیق مدنظر می باشد.
1-4-2- اهداف جزئی
- آشنایی با هویت و اختلالات رفتاری.
- بررسی رابطه بین نقش خانواده در بازیابی هویت فرزندان.
- بررسی رابطه بین وضعیت اقتصادی در بروز اختلالات رفتاری و بحران هویت.
1-5- سوالات پژوهشی
1- آیا میزان درآمد و اقتصاد خانواده ها در ایجاد اختلالات رفتاری اثرگذار می باشند؟
2- آیا دوستان و همسالان در بروز اختلالات رفتاری افراد اثر گذار می باشند؟
3- آیا می توان به وسیله بازشناسی هویت، اختلالات رفتاری را کاهش داد؟
4- آیا بین اختلالات رفتاری و شخصیت افراد رابطه وجود دارد؟
5- آیا اختلالات رفتاری می تواند در از بین بردن هویت افراد نقش داشته باشند؟
1-6- فرضیه های تحقیق
- به نظر می رسد وضعیت اقتصادی با اختلالات رفتاری افراد دارای رابطه معناداری می باشد.
- به نظر می رسد دوستان وهمسالان در اختلالات رفتاری افراد دارای نقش زیادی می باشد.
- به نظر می رسد تحصیلات والدین در اختلالات رفتاری دارای نقش زیادی می باشد.
- به نظر می رسد رسانه ها و محیط های تحصیلی در اختلالات رفتاری دارای نقش زیادی می باشد.
- به نظر می رسد هویت و شخصیت فرد با اختلالات رفتاری دارای رابطه معناداری می باشد.
1-7- تعریف متغیرها
هویت: هویت عبارت است از نیاز احساس متمایز و جدا از دیگران. کاستلز بر این نظر است که هویت، امری است که توسط کنشگران و بصورتی جمعی ساخته می شود.
هویت در اصطلاح جامعه شناختی ، کوشش فرد به منظور تحقق یکتایی خویشتن است در شرایطی که در حال شکل دادن به رفتار خویش می باشد. نیاز به داشتن هویت آن چنان بر روان واندیشه جوان سایه می افکند که او را به تکاپوی خستگی ناپذیر در راه کسب آن وا می دارد . آرمان گرایی ، عشق و محبت ، تشخص طلی، رقابت، هنرنمایی، استقلال طلبی و بسیاری از ویژگی های نوجوانی ، از شاخص های مهم این حرکت است. ( مزروعی، 1387 )
اختلالات رفتاری: عموما اختلالات شایع و ناتوان کننده ای هستند که برای معلمان و خانواده ها مشکلات بسیاری ایجاد می کند و به میزان بیشتری همراه با معضلات و روابط اجتماعی بوده و نسبت به کودکان بدون اختلال ، با شکست های تحصیلی بیشتری مواجه می شوند.همچنین در نوجوانی ، در خطر آشفتگی های رفتاری و اجتماعی خواهند بود.(راتو، تیزارد، ویتمور، 1970؛ به نقل از کشکولی، 1379)
روش تحقیق
در تحقیق حاضر از روش پیمایشی استفاده شده است .
تعداد صفحات :59
فرمت فایل :Word وورد