انسان بدوی چون «دم» یا «روان» خود را شناخت، بر او نام همزاد داد و در تصویر برکهها با او ملاقات و در سایه هایش او را همراه نمود و موجودات دیگر را نیز به خود قیاس سپس بر این باور شد که جادو علمی است قابل اطمینان و او را از گزند حوادث مصون و بر غلبه با دشمنان یاری می دهد . او با جادو ، رقصها ، شکلهای نقاشی شده بسیار ساده و انتزاعی و باورهایی راسخ ، بر مراسم جادویی تأکید می ورزید و این اعمال را تنها داروی امراض و برکت ریزش باران و غلبه بر رقیب و شکار می دانست . ولی هر چه از عمر بشر گذشت ، برخورد او با عالم خارج بیشتر ، و آزمایشهای او مکررتر شد . حوزه دید و دریافت او وسعت گرفت و مفاهیم کهنه بی اعتبار گشت . بشر بیش از بیش به جدایی بی جان و جاندار و انسان و حیوان پی برد . جان را به حیوانات و گیاهان مختص ساخت و خود را واجد چیزی پنداشت برتر و فاخرتر از جان سائقه خودبینی بر آن شد که «روان» یا «روح» آدمی کاملا" از جسم مستقل است و بر خلاف «جان حیوانی» با مردن تن، نمی میرد . او در جریان قرون ، مفهوم «روح» را گسترد و حالات «درونی» خود را که نمی توانست به عضو معینی نسبت دهد ، نشأت روح مرموز خود دانست. [1] «افلاطون مانند سقراط «روح» را جوهری فعال خواند که در انسان سه جلوه دارد:
عقلی و شوقی و شهوی . جلوه عقلی برترین جلوه هاست . باید بدان گرائید و کوشید تا همواره بر دو جلوه دیگر چیرگی ورزد[2]».
«از یکسو ارسطو وحدت و هماهنگی موجود میان فعالیت های ارگانیسم را «روح» نامید، روح ارسطویی به سه وجه ظاهر می شود : یکی بصورت روح گیاهی که کارش تغذیه و تولید مثل است ، دیگری روح حیوانی که احساس و تخیل را می سازند ، دیگری روح عقلی که باقی و خالد است2».
از سوی دیگر ، طبیبان یونانی وجود روح را مورد تردید قرار دادند و بدن را موجه «حالات روانی» تلقی کردند . در قرن پنجم (قبل از مسیح) ، الکسئون از تشریح بدن انسان و تأمل در چگونگی امر «دیدن» پی برد که «مغز» انسان مبدأ اصلی حالات روحی است . ولی مغز به خودی خود کار نمیکند ، بلکه به وسیله «حواس» از عالم خارج مایع میگیرد.
با انحطاط یونانیان و برقراری رومیان بازار هواداران روح مجددا" گرم شد . دانشوران یهودی که در اسکندریه علمدار حکمت شدند ، معتقدات یهود را با فلسفه یونانی آمیختند و بیش از بیش میان جسم و جان تفاوت گذاشتند . پس از آن مسیحیت اعلام داشت که تفاوت ایندو از زمین تا آسمان است .
رنسانس اروپا ، دنیای کهنه را با تمام مفاهیم و معتقداتش لرزانید با حضور رنسانس علم و ادبیات از اسارت دین آزاد شد . بشر با چشمان باز به تماشای عالم پرداخت به خود و آینده امیدوار گشت . و بر خلاف قرون وسطی از فکر آخرالزمان و قیام قیامت انصراف جست «اهل علم در دو میدان وسیع، بکار پرداختند . گروهی به حل و فصل مشکلات اجتماعی انسان ، و گروهی بشناخت قوای طبیعی برخاستند . مساعی این هر دو دسته بضعف دین و قدرت علوم منجمله روانشناسی انجامید[3]».
«فرانسیس بیکن باب مشاهده و تجربه را گشود . رسانید که از گوشه گرفتن و خیال بافتن و کائنات را با مفاهیم مجهولی چون «روح» و «خدا» توجیه کردن، بجایی نتوان رسید . باید بتهای فردی و سنت های اجتماعی را در هم شکست و با شکیبایی در حوزه واقعیات بمشاهده و تجربه پرداخت . زیرا به قول «گالیله» : «حتی با هزار دلیل هم نمی توان یک حقیقت تجربی را باطل کرد[4]».
با این همه روح از عرصه روانشناسی بیرون نرفت دکارت و پیروانش اگر چه نسبت به معارف گذشتگان شک نمودند و با احتیاط بحلاجی تفکرات قبل پرداختند ، اما همچنان متأثر سنتها باقی ماندند و از یک سو تضاد بین جسم و روح را مورد تاکید قرار دادند و از سوی دیگر حرکات حیوانات را تحت تأثیر عوامل مبهمی بنام «نفوس حیوانی» پنداشتند.
دوره روشن فکری از اواخر سده هفدهم آغاز گشت و در هر کشوری به رنگی در آمد: در انگلیس با مردمی اهل آزمایش و عمل ، به صورت دبستان «تجربی» در آلمان و فرانسه با اهلیتی که نظر بر عمل چیرگی داشت، دو دبستان «عقلی» و «طبیعی» اهمیت یافت . تجربیون میگفتند که نفسانیات ناشی از آزمایش های واقعی فرد است . عقلیون باور داشتند که قوای عقلی جدا از بدن است ولی با آن ارتباط دارد. طبیعیون معتقد بودند که حالات روحی مثل حرکات بدنی ، نمودهایی است که مکانیکی و مبتنی بر اعضای بدن.
در نظر پدر روانشناسی جدید ، هابس(Hobbes) ، عقل یا علم عبارت از تأثیراتی است که جبرا" بواسط حواس از عالم مادی گرفته می شود . تأثیر حسی نیز خود چیزی جز «حرکت» نیست . حرکتی که از انسجام برمی خیزد و از طریق اعضای حسی و اعصاب به مغز ما می رسد . بنابراین «احساس» حرکتی است که از اشیاء خارجی بر می خیزد و به مغز منتقل می شود . «خیال» دنباله یا اثر حرکتی است که نخست «احساس» را برمیانگیزد و سپس متوقف می شود. «رویاء» هم مانند «خیال» ادامه حرکات مغزی است در غیاب محرک خارجی «عقل» و «استدلال» نیز جمع و تفریق احساسات و خیالات است[5]».
لاک که شالوده علم روانشناسی را نهاد . برخلاف دکارت ، وجود «مفاهیم فطری» یا «عقل مادرزاد» را رد کرد ، و اعلام کرد که نفسانیات ما محصول دو عامل ماشینی است : «احساس» و «تفکر» . عمل احساس سبب اخذ و دریافت تصاویر اشیاء خارجی است، و عمل تفکر باعث آمیختن تصاویر، و تشکیل قوای عقلی از قبیل «حافظه» و «تخیل» و «استدلال» اما عمل تفکر ناشی از عقل یا روح نیست ، بلکه تابع و ماحصل قوانین «پیوستگی» تصورات است . [6]
تا اواخر قرن نوزدهم این کشاکش بی انتها به دو گونه حالت روانی انجامید ؛ یکی آنها که در حوزه عقل و ادراک میگنجد، دیگری آنها که غیر قابل ادراک است. رسو و رومانتیک های پس از او نیز از تمایلات و حالات غیر منطقی انسان دفاع نمودند و گفتند که ما در زیر فشار الزامات تمدنی ، از امیال نهانی خود چشم پوشیده و بتظاهر تمدن آلود خود، اکتفا کردهایم . هربارت و بنه که از باطن لاشعور ( ناخودآگاه) انسان بتفصیل سخن راندند، روان را به کوهی از یخ شناور تشبیه کردند که فقط جزئی از آن ، سر از آب برمیاورد و ما بقی یعنی قسمت اعظم در دل آب نهان می ماند . شوپن هونرو نیچه شورهای فطری و جلوه های روانی انسان را به هنگام رویاء و خیالبافی و جنون باز نمودند .
انسان هم ، چنانکه شوپن هونر گفت : در آغاز زندگی ، لاشعور و ناخودآگاه است و پس از رشد و تکامل شخصیت نیز در مواردی مانند رویا و خیالبافی و حال اغماء از خود بیخود می شود و از عقل بیگانه می گردد . پس احساس حیات ، ناخودآگاه و غیر عقلی است . اما ناخودآگاهی برتر از خودآگاهی است چرا که منبع الهام و اشراق و نبوغ است . بر همین سیاق جیمز روان را شامل روان خودآگاه و روان ناخودآگاه پنداشت و روان ناخودآگاه را بسی ژرف و نیرومند تلقی کرد. برگسون نیز با بینش عارفانه خویش ناخودآگاهی را شناخت و توجیه نمود . [7]
از اواسط قرن نوزدهم ، به اقتضای تحولات اجتماعی شدید اروپا ، نحوه تفکر عوض شد . انسان که تاکنون موجودی کمابیش ثبات طلب یا استاتیک بود ، یکسره تحول پرست و دینامیک شد . همچنان که به شکستن سنن اجتماعی پرداخت . قشر ظاهری نظام عقلی نیز از هم پاشید و در زیر آن ، دنیای بی نظام و ناهنجاری یافت . دوره اندیشه دکارتی به سر رسید . دکارت تمام وجود انسان را منحصر به عقل اول دانست ؛ «می اندیشم پس هستم» و در پاسخ آن کلاکس چنین گفته بود : «می خواهم پس هستم» در طی این دوران ملوُنالفکر خواست و اراده لاشعور به جای عقل و شعور نشست . از اینرو در نیمه دوم قرن نوزدهم ، شخصیت قشری عقلی و حالات روانی عادی و مقرون به عقل ، تدریجا" جای خود را به حالات غیر عادی و غیر عقلی داد . حال ، دنیای دانش نیازمند کسی بود تا بیاید و بی هراس اعماق درون انسان را بکاود. روان مردم متعارف و غیر متعارف را تحلیل کند و با آمیختن روانشناسی انسان متعارف و غیر متعارف ، واقعیت وجودی آن را دریابد . فروید این احتیاج و انتظار را بر آورد .[8]
هر چند که علم روانکاوی (پسی کانالیز) را مدیون زحمات بی شائبه فروید هستم اما ، رسیدن به این مقام ، بر پایه کلیه نظرات و اعتقادات بشر اولیه تاکنون ، پی ریزی شده است . شاید بتوان فروید را چشمی بازتر و دلی آشناتر برای گردآوری و همسو ساختن عقاید و نظرات دانست : همانطور که لویی پاستور می گوید :
« شانس در خدمت ذهن آماده است.»
بخش اولضمیر ناخودآگاه چیست ؟
آدمی از دیر باز در پی شناخت ذات خویش بوده است . معرفت نفس پدیده تازه و نوظهوری نیست و قدمتی به تاریخ بشریت و فرهنگ تمدن دارد . تا آنجا که پوئیدن راه کمال و رسیدن به خوشبختی را همطراز معادل کشف قلمرو باطن به شمار آورده اند . هر چند که معیارهای انسان ها به لحاظ فردی و اجتماعی متفاوت هستند اما همگی ما خوب می دانیم که نیروی اندیشه و تعقل بر ضمیر ناخودآگاه هر کس حکمفرماست . ضمیر ناخودآگاه یا آنچه که از پشت چشم های ما بر این دنیا می نگرد و در لحظات سکوت و آرامش ما را در خود پناه می دهد و در درون خود دنیایی ژرف و بی کران از احساسات عواطف و استعدادهای کشف ناشده دارد و این شاید تنها به خاطر درگیر بودن ذهن ما به چراها و اگر های روزمرگی است .
دنیای درونی هر کس رابطه ای مستقیم با دنیای بیرونی اش دارد . دنیای درونی سراسر لیبریز، ادراکات ، احساسات ، اندیشه و نظرات که مانند جیوه ای مایع در سرتاسر بدن دائما در حال انبساط و انقباض اند تغییر حال و هوایی درونی در افعال بیرونی تصویر می شود . و زندگی تجسمی در امتداد اندیشه هاست . پس آغاز فصل را به دعایی که مبین این گفتههاست می سپاریم .
یا مقلب القلوب و الابصاریا مدبر اللیل و النهاریا محول الحول و الاحوالحول حالنا الی احسن الحال
چه بسا از خود می پرسیم : چرا دنیای عینی ما بازتاب افکار و پندارهای ماست ؟ و اصولا" دنیای ذهنی ما چیست ؟ کاربرد اراده ما تا به کجاست ؟ تأثیر دنیای درونی بر سلامتی جسم، خلق هنر ، کشفیات بشر تا به کجا خواهد بود ؟ چرا در میان انسانهایی با شباهتهای ظاهری تفاوتهای بسیاری دیده می شود ؟ و . . . تا به آنجا که کار کرد نقش ضمیر درونی ما در روند زیستن چه می تواند باشد ؟
سئوالها در این زمینه و بخصوص در فراگرد ضمیر ناخودآگاه و کارآیی تفکر و تعقل فراوان است و حد و مرزی نمی توان برای آنها قائل شد .
بیشترین حضور ضمیر ناخودآگاه در جسم هر شخص، دستگاه عصبی خصوصا" در مغز نهفته است . مسأله روان هر شخص ارتباط تنگاتنگی با سیستمهای اعصاب وی دارد . و سیستم اعصاب نقش موثری را در سلامتی دیگر ارگانیسمهای بدن ایفا می کند .
سپس سلامتی و خلاقیت در زندگی و امور ادراکی ارتباط نزدیکی به روان سالم در انسان ها دارد . البته تفاوت انسانها در نوع جمع آوری اطلاعات و تبدیل خلاقانه آن است که عامل اصلی اختلاف در میان آنهاست . کشفیات اخیر در رابطه با کار مغز شروع به توضیح این دو روند کرده است .
بخشی از تحقیقات اخیر در مورد مغز انسان در این فصل مورد بحث قرار می گیرد .
معرفی دستگاه عصبی«دستگاه عصبی . از مغز ، نخاع شوکی و اعصاب محیطی تشکیل شده است . کار این دستگاه کنترل و هماهنگ سازی فعالیتهای سلولی در سرتاسر بدن می باشد . دستگاه عصبی با واسطه انتقال امواج الکتریکی کنترل تمام بدن را انجام می دهد . امواج الکتریکی توسط رشته های عصبی از مغز خارج می شوند پاسخ به این امواج تقریبا" در همان لحظه دریافت موج محرک ، انجام می شود . زیرا امواج به شکل تغییر پتانسیل الکتریکی منتقل میگردند[1]».
1- مغز«از نظر معیارهای آناتومیک مغز را به سه دسته بزرگ حفره ای تقسیم می نمائیم
قدامی- حاوی نیمکره های مغزی و لوب های پیشانی
میانی- حاوی لوب های آهیانه ، گیجگاهی و پس سری .
خلفی- حاوی ساقه مغز و مخچه است .
مغز در جعبه استخوانی محکمی به نام جمجمه ]قرار گرفته. که[ در زیر جمجمه توسط سه لایه یا مننژ پوشیده شده ] است .[ مننژ ها نوعی بافت همبند فیبری هستند . که عمل حمایت ، حفاظت و تا حدود کمی تغذیه مغز را انجام می دهند . مخ دارای دو نیم کره و چهار لب است . ماده خاکستری در سطح مغز قرار دارد و ماده سفید بخش درونی مخ را تشکیل می دهد . نیمکره های مغزی بزرگترین بخش دستگاه عصبی مرکزی هستند و مسئول عملکرد و هوش و ذکاوت شخص می باشند2».
آگاهی یافتن از کار هر یک از دو نیمه مغز گامی مهم در آزادی و بروز نیروی ناخودآگاه و خلاقه بالقوه بشر است .
آشنایی با دو نیمکره مغز
تحقیقات اخیر تا حد زیادی نظریات موجود درباره ماهیت آگاهی انسان را شرح داده است . کارآیی کشفیات جدید مستقیما" در امر رهاسازی و بروز نیروی خلاقه انسان «ضمیر ناخودآگاه» دخیل بوده است .
شکل پلان مغز انسان شبیه به دو نیمه گردوست که در وسط به هم وصل شده اند این دو نیمه را «نیمکره راست» و «نیمکره چپ» نامیده اند .
دستگاه عصبی انسان با اتصال متقاطع به هر دو نیمکره وصل شده است نیمکره چپ نیمه راست و نیمکره راست نیمه چپ بدن را کنترل می کند . بر طبق شواهد دیده شده اگر نیمکره چپ مغز شخصی بر اثر ضربه یا سانحه ای آسیب ببیند بر نیمه راست بدنش به طور جدی اثر می گذارد . و بر عکس این قضیه در رابطه با نیمکره راست صادق است . به علت متقاطع بودن اتصال رشته عصبی به مغز ، دست چپ به نیمکره راست و دست راست به نیمکره چپ مغز وصل است . [2]
در مغز حیوانات نیمکره ها اصولا" از نظر کاری شبیه به هم یا متقارن هستند اما نیمکره های مغز انسان از نظر کاری نامتقارن رشد می کنند . قابل توجه ترین اثر خارجی نامتقارن بودن مغز انسان راست دستی و چپ دستی است.[3]
دانشمندان قرن نوزده نیمکره چپ را که عهده دار تکلم ، تعقل و فکر کردن و کارهای عالی تر دیگری است و انسان را از سایر موجودات جدا می کند «نیمکره کبیره» و نیمکره راست را «نیمکره صغیره» نام نهادند نظر کلی که تا این اواخر شایع بود عقیده بر این باور که نیمه راست مغز کمتر از نیمه چپ رشد و تکامل یافته است و اصولا" نیمه ای است خاموش و کم توان .
مرکز توجه مطالعات علم عصب شناختی به مدتی طولانی تا این اواخر از رشته ضخیمی که از میلیونها رشته باریک تشکیل و به صورت متقاطع به دو نیمکره وصل شده است ، بی اطلاع بودند این رشته ضخیم جسم پینه ای نام دارد به خاطر بزرگی اندازه و تعداد زیاد رشته های عصبی و موقعیت استراتژیک آن در وصل دو نیمکره ساختار مهمی به حساب میآید .
از مجموعه مطالعاتی که در مورد حیوانات در سال 1950 در انستیتوی تکنولوژی کالیفرنیا انجام شد [4] معلوم شد که کار اصلی جسم پینه ای ایجاد ارتباط بین دو نیم کره و انتقال محفوظات و آموخته هاست . علاوه بر این معلوم شد که اگر این رشته ضخیم ارتباط دهنده قطع شود نیمکره های مغز به کار خود به طور مستقل ادامه می دهند . از این امر معلوم می شود نبودن آن اثر چندانی در رفتار بیولوژیک شخص ندارد .[5] «در طی دهه 1960 با گسترش تحقیقات مشابهی درباره بیماران عصبی اطلاعات بیشتری درباره عملکرد جسم پینه ای به دست آمد و باعث شد تا دانشمندان نظر اصلاح شده تواناییهایی نسبی هر یک از نیمکره های مغز بشر را بدیهی فرض کنند : این که هر دو نیمکره در عملکردهای شناختی بالا درگیر می شوند ، هر نیمه مغز متخصص شیوه ای مکمل در شیوه های متفاوت فکر کردن است ، و هر دو نیمه بسیار پیچیده اند.» 2 [6]
دکتر راجر و اسپری در مقاله معروف خود که در سال 1973 به عنوان «اختصاصی بودن کار مغز و جدا کردن نیمکره ها از طریق جراحی» می گوید : «مطلب اصلی این است که دو روش در فکر کردن وجود دارد که یکی کلامی و دیگری غیر کلامی است . که به طور جداگانه به ترتیب با نیمکره چپ و راست انجام می شود . سیستم آموزشی ما و علوم به طور کلی شکل غیر کلامی را به حیطه فراموشی سپرده اند آن چه آشکار است این است که جامعه بر علیه نیمکره راست عمل می کند . حقایق آشکار می کند که نیمکره صغیره خاموش ، به درک فرم ، تخصص دارد و اساسا" با اطلاعات کسب شده ، به صورت ترکیبی عمل می کند نیمکره کبیره کلامی بر عکس نیمکره صغیره به طریق منطقی عمل می کند زبان این نیمکره از درک فوری ترکیب های نیمکره صغیره عاجز است.»
گروه کالیفرنیا تکنولوژی متعاقبا" روی مریض هایی که به جدایی نیمکره مبتلا بودن توسط آزمایشهای دقیق و هوشمندانه که جدایی کار دو نیمکره را آشکار می ساخت کار کردند. این آزمایشها اطلاعات جدید و شگفتی درباره هر یک از نیمکره ها به دست داد و این به این معنی است که هر یک از نیمکره ها واقعیت را به شیوه خودش می بیند . این گروه با روش های ساده ، نیمه راست جدا شده مغز مریض را آزمایش کردند و پی بردند که نیمه راست یا بی زبان مغز نیز شناخت دارد ، بازتاب احساسی دارد وبا اطلاعات، به شیوه خودش بر خورد می کند.[7]
در مغزها جسم پینه ای با برقرار کردن ارتباط بین نیمکره ها دو نوع مشاهده را با هم سازش و آشتی می دهد و بدان وسیله احساس ما به صورت یک شخص واحد حفظ می شود .
دکتر جولیا کامرون در کتاب «راه هنرمند بازیابی خلاقیت» نیز توصیفی مشابه با مطالب گفته شده دارد وی نیمه چپ مغز انسان را «مغز منطقی» مغز انتخابگر ، می داند که مغز طبقه بندی هاست و با شیوه های منظم می اندیشد قاعده مغز منطقی این است که جهان را بر طبق طبقه بندی های شناخته شده ادراک کند.[8] (به عنوان مثال : اختلاف دید این دو نیمکره را هم می توان چنین توصیف کرد مغز منطقی جنگل پاییزی را جنگلی خشک و بی برگ می بیند و وجود سرما را هوشمندانه هشدار می دهد در حالی که مغز هنرمند می گوید چه شگفتا : ضیافت رنگها و فرش گسترده ای از برگ بر زمین که دست نوازشگر باد تار وپودش را در هم می آمیزد.)
مغز منطقی مغز تجاری بوده و هست بر طبق اصول شناخته شده کار می کند و هر چیز ناشناخته ای را به صورت نادرست یا احتمالا" خطرناک ادراک می کند و یا در جایی دیگر (خانم کامرون) از نیمکره چپ مغز به عنوان سانسور کننده یاد می کند.
اما مغز هنرمند(نیمکره راست) مخترع و کودک و استاد حواس پرت ماست. (مثال قبل)
مغز هنرمند مغز خلاق وکلیت گرای ماست به صورت الگوها و سایه روشن ها ادراک میکند. به تداعی خلاقانه وآزاد می پردازد و تصاویری خیال انگیز می سازد تا مفاهیمی تازه را در ذهن بر پا دارد. اما سانسور کننده ها در درون با این پیامهای تازه و شگرف ناشناخته به مقابله پرداخته وچون خود را عهده دار امنیت و آرامش ارگانیسم بدن می داند بر مبارزه ای علیه این پیامهای تازه می پردازد . پیامها را به شیوه خودش گرفته سانسور می کندو به صورت منظم در طبقه مخصوص پیام قرار می دهد او دشت خلاقیتمان را می کاود تا هیچ خطری آرامش نسبی ما را تحریک نکند هر اندیشه تازه ای می تواند به چشم سانسور کننده درونمان خوفناک باشد. او تنها چیزهایی که از قبل پیشاپیش دیده و تجربه کرده را ایمن می شناسد.[9] دانشمندان علاوه بر مطالعه شناخت هر یک از دو نیمکره راست و چپ که با جراحی امکان پذیر شد،شیوه های متفاوت دو نیمکره را در به کارگیری اطلاعات نیز آزمایش کردند نتیجه مشاهدات نشان داد که شیوه کار نیمکره چپ شیوه ای تحلیلی و کلامی است .در حالی که شیوه کار نیمکره راست وغیر کلامی واحساسی است .علاوه بر این دو شیوه پردازش با همدیگر تداخل پیدا می کنند و مانع کار همدیگر می شوند. 2
در نتیجه کشفیات فوق العاده پانزده سال گذشته، اینک پی می بریم که به رغم احساس عادی ما که یک فرد واحد هستیم مغز ما مضاعف است و هر نیمه آن شیوه شناخت خاص خود را دارد ، و دنیای واقعی خارج را به شیوه خاص خود مشاهده می کند .به گفته دیگر هر یک از ما دو مغز ودو نوع حس آگاهی داریم که وسیله رشته رابط عصبی بین دو نیمکره یکی می شود .این دو نیمکره به چند روش با یکدیگر کار می کنند گاهی همکاری می کنند و یا هر یک توان ویژه خود را به کار می گیرند و بخش بخصوص از کار را که با شیوه پردازش اطلاعات آن نیمکره مناسب است به عهده می گیرد . ودر وقت دیگری نیمکره ها می توانند به صورت انفرادی عمل کنند یعنی یک نیمکره کما بیش «تعطیل» و نیمه دیگر «فعال» بر می گردد .
به نظر می رسد که نیمکره ها می توانند با هم برخورد نیز داشته باشند یعنی یک نیمه سعی می کند کاری را انجام دهد و دیگری به روش خودش با این کار مقابله می کند و یا اینکه هر نیمکره روشی برای مقابله با دانسته های نیمکره دیگر اخذ می کند .
نیمکره چپ تجزیه و تحلیل می کند ، انتزاع ، محاسبه وزمان را در نظر می گیرد وروش های قدم به قدم را طرح می ریزد .به کلام پناه می برد و حرفهای منطقی می زند اما شیوه دیدنیمکره راست تخیلی است و با کمک نیمکره راست استعارات را می فهمیم، خواب و رویا می بینیم ، ترکیبات جدیدی از افکار به وجود می آوریم وقتی چیزی به قدری پیچیده استکه توصیف آن با کلام ممکن نیست مشاهداتمان را با اشارات وتداعی تصاویری طراحی می کنیم .
کار نیمکره راست شمی و دورنی، کل وعادی از زمان است . که از دید نیمکره چپ این روش ضعیف قلمداد می شود.
یکی از تواناییهای شگفت انگیز نیمکره راست مغر تخیل است . دیدن تصویری تخیلی با چشم مغز. مغز ما قادراست تصویری رامجسم کند و به آن نگاه کند و آن را چنان ببیند که انگار واقعا" وجود دارد . این توانایی همان تخیل یا تصورات است[10].
پس هر گونه تداعی شدن و تخیل از بخش نیمکره راست مغز متولد می شود این تصور و یا تخیل از عناصر مهم نقاشی نیز به شمار می آیند چراکه نقاش برای کشیدن در ابتدا نگاه می کند تصویری مغزی از آن چه که می بیند بر می دارد وبر حافظه می سپارد سپس روی کاغذ انتقال می دهد. بسیاری از نویسندگان ، هنرمندان ، وکارگردانان مشهور به خاطر آثار معروفشان خود را مدیون این بخش خلاقه می دانند.
پس هر اثر تداعی تصویری است که نیمه راست مغز صاحب اثر ، هادی و مولد آن بوده که در روند گذر از نیمه چپ مغزدچار حذف و اضافاتی ( بر اثر تجربه طبقه بندی و ضبط شده در این بخش مغز) شده است ، پس بر این اساس اثر به وجود آمده حال و هوایی از طرح اولیه با خود دارد پس می توان گفت که هر اندازه دخالت بخش چپ مغز کم تر باشد – ویا به بیانی دیگر فعالیت بخش راست مغز بیشتر باشد _ اثر هنری به وجود آمده هویت فردی خاص تری دارد...
تحقیق: معرفی آثار و نظریات مهندس ایرج کلانتری
این تحقیق در 53 صفحه تنظمیم شده است. متن مطابق استانداردهای نگارش متون علمی تنظیم شده و برای ارائه پروژه کارشناسی و کارشناسی ارشد معماری مناسب میباشد.
فایل تحقیق قابل ویرایش به صورت word ارائه شده است.
مقدمه:
ایرج کلانتری طالقانی، معمار و شهرساز، که در حال حاضر ریاست هیات مدیره مهندسین مشاور باوند را بر عهده دارد یکی از صاحب نظران عرصه معماری و شهرسازی کشور است که از کلان(در مقیاس شهرسازی) تا خرد(طراحی اجزاء و جزییات معماری) را آزموده است. ایرج کلانتری که یکی از شاخصترین معماران متاخر نسل دوم معماری معاصر ایران است، مفاهیم و اندیشههای خاصی بویژه در حیطه معماری مسکن دارد. تجربه ی چهل سال معماری مدام به کلانتری آموخته که معماری گذشته ی ایران پر از ظرافت ها و مفاهیم بنیادی است و منبعی بسیار غنی برای معماران امروز ایران محسوب میشود. ولی این بدان معنا نیست که کلانتری در پی نوآوری و الهام از معماری غرب نبوده است. از این روست که تاثیر معماران مدرن را میتوان به وفور در اندیشهها و کارهای او مشاهده کرد(بانی مسعود، 1388: 351).
مهندس کلانتری شخصیت پرکاری بهشمار میرود شاید عملگرایی او را باید برجستهترین ویژگی او به شمار آورد(آزادی، 1389: 237). او در شروع فعالیت حرفهای خود مسیر شکلگیری امروزی شدن معماری ما را، با کارهای عمدتا مسکونی خود نشانهگذاری کرد که برخی از این خانهها جزو بهترین آزمایشهای امروزی کردن معماری مسکن در دهه 40 هستند. به رغم داشتن ذوق نقاشی و تفننهایی که در بیان انتزاعی معماری با زبان نقاشی کردهاست در معماری به واقعیت ملموس و محسوس فضاها توجه دارد. برای او پلان و مقطع و نما راهنمای کار سازندهاند و ارزش شکلی مستقلی ندارند(هاشمی، 13،12-11).
مبانی نظری
کلانتری چهار مفهوم را در فرآیند طراحی معماری خود مهم میداند:
1- سادگی
2- وحدت و تنوع
3- نظم ساختاری
4- فردیت بارز
کلانتری روند طراحی خود را بر مبنای سه اصل میداند. اصل اول زیبایی شناسی، اصل دوم توجه به بستر طرح و اصل سوم را استفاده از امکانات و قابلیتهای بستر طرح میداند. از نظر او معماری یک موجود یکپارچه است که پلان، حجم، روابط و نمای آن تفکیک پذیر نیستند.
در برخورد با معماری سنتی ایران میگوید: من با اولویت دادن به قابلیتهای بستر طرح همچنان این اصل مهم معماری ایرانی را رعایت می کنم و از باورها و فرهنگ ایرانی آن چیزی را میگیرم که خمیر مایه و روح معماری است. معتقد نیستم که یک اثر جدید باید همشکل و در راستای معماری گذشته باشد بلکه باید چیزی بر آن بیفزاید. طبعا با رعایت همجواریها، اقلیم، مهارتهای فنی و مصالح بومی و عوامل محیطی نمیتوان یک چیز بیربط به معماری منطقه ایجاد کرد. من گذشته معماری ایران و قابلیتهای آن را انکار نمیکنم و در هر جا که کاربرد آن بتواند مفید و واقعی باشد از آن استفاده میکنم. من از فرهنگ و معماری ایران تاثیرات محیطی، مهارتهای فنی و مصالح بومی، فرهنگ کاربر بنا و از همه مهمتر نگرش و الگوهای کلی و مفاهیم درونی آن را اتخاذ میکنم، میپرورانم و به روش شخصی خود بازگو میکنم و در پی بازتکرار فرمها و عناصری که با پیشرفت فناوری و تغییر الگوهای مصرف، نیاز کاربردی و سازهای خود را از دست دادهاند نیستم.
او در مورد معماری مدرن میگوید: باید اعتراف کنم که من همچنان تحت تاثیر مدرنیزم هستم. هنوز به نظر می رسد که مکتب مدرنیزم در مقایسه با معماریهای امروزی و فرم پردازیهای عجیب و غریب روش بهتری برای پرداختن به معماری واقعی بوده است. تردیدی نیست که آگاهی از واقعیات این سبک و نظریات محکم تئوری پردازان آن برای ایجاد و ترویج این سبک در مقابل فلسفه پردازیهای بی بنیاد و سطحی معماریهای مد و زودگذر بعدی از دلایل علاقه من به آن است.
جمعبندی:
عملگرایی و کارکردگرایی از اصول اساسی معماری ایرج کلانتری است که در هر طرح جدید با نوآوری و رویکردهای اجتماعی و ترکیب شده و طرحی مناسب و منحصر بفرد را به دستدهد. معمار درطول 50 سال کار حرفهای خود همواره در مسیری که به آن اعتقاد داشته و آن را صحیح میدانسته قدم برداشته و طرحی نیست که برگشت او از نظریاتش یا نفی آنها را در این دوره نشان دهد. او در طراحی تنها به خود معماری توجه دارد و بیانهای گرافیکی و ایدههای افراط آمیز و از دیدگاه خودش تکگوییهای رضامندانه را شاخ و برگهای زائد میداند برای عدم رویارویی با وضعیت موجود. سادگی و عدم افراط نیز از خصوصیات شاخص معماری اوست و پایبندی به مدرنیسم یا تعلق به روح معماری ایرانی باعث نشده تا کلانتری طرح را مقید به این علایق کند و توجه به یک جنبه او را از پاسخگویی به تمام جوانب طرح دور کند.
امروزه مطالعه و تحقیق روی رفتار سازه ها به منظور دسترسی به حداکثر ایمنی، همزمان با معیارهای در سراسر جهان رشد فزاینده ای یافته است. به طوریکه آزمایش روی تک تک اجزاء و یا ترکیبی از چند جزء یک سازه، در مقیاسهای بزرگ و واقعی، یک از مهمترین و اساسی ترین نکات مورد توجه پژوهشگران صنعت ساختمان است.
وسایل آزمایشگاهی موجود در کشور ما را ملزم می سازد که روی نمونه های با ابعاد کوچک و یا نمونه هایی با مقیاس کوچک آزمایشهایی صورت گیرد که این کار حداکثر می تواند گویای رفتار تک تک عناصر تشکیل دهندة سازه بدون در نظر گرفتن عملکرد واقعی آنها در سازة اصلی و در کنار دیگر عناصر ساختمان باشد و بررسی نحوة تاثیر بعضی از عوامل موثر بر موضوع مورد مطالعه محدود گردد.
عملکرد نمونه مورد آزمایش به نکاتی که اهم آنها به قرار زیر است، بستگی دارد:
ü هندسه سازة
ü اندازة سازه
ü استفادة همزمان از مصالح گوناگون در کنار یکدیگر
ü تاثیر نوع اتصال و پیوستگی اجزاء و مصالح به یکدیگر
لذا در هنگام آزمایش بیاد موارد فوق کاملاً مدنظر گرفته شود، تا نتایج حاصل، واقعی و با درصد بالایی قابل اعتماد باشند. به عنوان مثال، برای بررسی رفتار یک پل بایستی تنشها و تغییر شکلهای ناشی از نیروهای شامل وزن پل، تردد وسایل نقلیه، ارتعاشات، باد، تغییرات درجحه حرارت و … در نظر گرفته شوند.
شایان ذکر است، که تمامی اینها با آزمایشهای سادة کششی و فشاری، روی یک قسمت کوچک از نمونة مصالح به کار فته در یک عضو از سازة پل بدست نمی آید.
همین طور استفاده از فرمولهای محاسباتی و تعمیم آنها به نکات تازه و ناشناخته، ما را ملزم می سازد که اعضای واقعی سازه و یا در مواقعی حتی،خود سازه را تحت اثر بارهای بهره برداری مورد آزمایش قرار دهیم، تا بتوان براساس نتایج آزمایش به آگاهیهای معتبری دست یابیم.
داشتن اطلاعات دقیق و معتبر بخصو برای تولید انبوه حایز اهمت فراوان است. با توجه به مشکلات گوناگون در جوامع بشری، که صنعت ساختمان به سوی تولید انبوه روی آورده است، طرح یک عضو سازه ای با ظرفیت باربری بیش از حد لازم، علاوه بر اتلاف مصالح با ارزش ساختمانی، زیانهای اقتصادی فراوانی به دنبال خواهد داشت.
از سوی دیگر، تکیه بر آزمایشهای کلاسیک سازه ای، عدم آگاه دقیق از کارکرد هماهنگ اجزای یک سازه و به فرمولهای به دست آمده و نتایج تجربیات گذشته بسندهکردن، راه را برای پژوهشهای آتی و پیشرفت، مسدود خواهد کرد.
با وجود اینکه روشهای عددی مثل روش المانهای محدود، ابزار خوبی جهت مطالعه رفتار سازه های ساختمانی هستند و بسیاری از پیش بینی های طراحی، نظریات و توصیهها بر پایة نتایج آنها استوار است. با وجود این، استفاده از همین روشها هم، فرضیاتی ساده کنده که گاهی دور از واقعیت اند را شامل می شود.
باتوجه به موارد مذکور، به گوشه ای از اهمیت کاربرد استفاده از آزمایشگاه سازه پی می بریم. به طوری که حتی، بسیاری از کشورهای جهان سوم مانند اندونزی، یمن، عربستان، الجزایر، تونس و سنگاپور نیز اقدام به راه اندازی چنین آزمایشگاه هایی در کشورهای خود کرده اند.
ایران در میان کشورهای در حال توسعه، نخستین کشوری بود، که پژوهشگران آن به مطالغه و پژوهش در زمینه های علمی، روی آوردند. ولی به علت کمبود امکانات و تجهیزات آزمایشگاهی، پژوهشهای در دست مطالعه، روند مطلوب را نداشته و در بسیاری از موارد به حال تعلیق درآمده اند. امروزه، برای تحقیق در زمینه های سازه ها، از دو روش بنیادی به شرح زیر که در آزمایشگاههای انجام می پذیرد، استفاده می شود:
اول : آزمایش اعضای سازه با اندازة واقعی در ماشین های آزمایشی (یونیورسال تست) با ظرفیت زیاد و ابعاد بزرگ.
دوم: آزمایش سازه با اندازه واقعی آن با استفاده از یک سیستم معادل، شامل کف قوی[1] ، قابهای بارگذاری[2] و تجهیزات تکیه گاهی[3].
در پایان، ذکر این نکته را لازم می داند که وقتی درباره اهمیت آزمایش در مقیاسهای بزرگ سخن به میان می آید معنایش این نیست، که همواره به چنین آزمایشهایی (با صرف وقت و هزینه زیاد) نیاز داریم، بلکه این گونه آزمایشگاه را وقتی تأئید نهایی مورد نیاز باشد، یا اینکه بخواهیم تئوریهای موجود را اصلاح کرده و شناخت دقیقتری از رفتار سازه به دست آوریم، انجام می دهیم.
هدفبه منظور آزمایش بر اجزای ساختمانی در اندازه های حقیقی و بزرگ و بررسی رفتار آنها، احداث آزمایشگاه سازه در مراکز علمی و دانشگاهی کشور، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.
از جمله مهمترین عناصر تشکیل دهنده یک آزمایشگاه سازه، کف قوی و قابهای استوار شده بروی آن است. هدف از پروژه مورد بحث در این گزرش طرح یک کف قوی و سازه های مربوط به آن و همچنین تحقیق بر روی مصالح جهت ساختن این گونه کف قوی است که ایجاد یک آزمایشگاه سازه مجهز را توصیه می نماید.
فصل اول
معرفی کفهای قوی و ملحقات آن
آزمایشگاههای تحقیقاتی سازه که در اغلب کشورهای جهان ساخته شده، دارای امکانات گوناگون و پیشرفته ای هستند. این آزمایشگاه ها، برای تحقیق و مطالعه پژوهشگران تسهیلات لازم را فراهم می آورند و حصول نتایج مطمئن و واقعی را ممکن می سازند. از جمله تجهیزات ضروری برای مجهز ساختن و راه اندازی آزمایشگاه سازه عبارتند از:
ü کف قوی
ü دیوار قوی[1]
ü قابهای بارگذاری
ü ماشینهای آزمایشی (یونیورسال تست)
ü تجهیزات تکیه گاهی
ü سیستم های کنترل کامپیوتری
ü سیستمهای هیدرولیکی و جکها
با بررسیهای انجام شده از مراکز علمی و تحقیقاتی کشور، مشخص شد که در کشور ما نه تنها برای آزمایش خود سازه، بلکه حتی برای آزمایش اعضای آن در اندازه واقعی خود، آزمایشگاهی وجود ندارد و احساس می شود که برای فراهم نمودن زمینه های جدید تحقیقاتی وجود آزمایشگاههای سازه لازم و ضروری است، و گام اول در راه ایجاد چنین آزمایشگاهی، باید در جهت داشتن یک کف قوی و مناسب باشد، تا بتواند نیازهای پژوهشگران را از نظر ابعاد و ظرفیتهای بارگذاری گوناگون تأمین کند.
این فصل به معرفی انواع کفهای قوی، قابهای بارگذاری و مثالی از یک آزمایشگاه سازه می پردازد.
1-2- خلاصه ای از پیشرفتهای جهانی در این زمینهبرای انجام دادن مطالعه و تحقیق روی رفتار سازها و عملکرد اجزای آنها، اصولاًدو روش موجود است.
روش اول، کارهای آزمایشگاهی و روش دوم، کارهای تحلیلی و آنالیتیکی است. در روش آزمایشگاهی، مقیاس اجزای سازه تعیین و ساخته میشوند و پس از پیوستن آنها به هم و ایجاد سازه های موردنظر، سازه ها تحت انواع بارگذاریها و حالات تکیه گاهی مورد آزمایش قرار می گیرند و سرانجام نتایج با رفتار واقعی سازه ها تصحیح میشوند.
در روش تحلیلی از فرمول های خالص ریاضی حاصل از پدیده های فیزیکی مدل شده جهت یک آنالیز عددی به کمک کامپیوتر استفاده می شود.
امروزه آزمایشگاه های تحقیقاتی سازه که در اغلب کشورهای جهان ساخته می شوند دارای امکانات گوناگون پیشرفته ای هستند. مثلاً آزمایشگاه بزرگی که برای دانشگاه شهر سرپونگ[2] در کشور اندونزی تاسیس شده است. دارای امکانات متعددی برای آزمایش روی مصالح، اجزاء سازه، و سازههای واقعی است. در این آزمایشگاه که مساحت ساختمان آن بالغ بر 8800 مترمربع است. یک کف قوی بتن آرمه به ابعاد 40 متر در 40 متر (1600 مترمربع) ساخته شده است. در این آزمایشگاه علاوه بر قابهای بارگیذاری نصب شده روی کف قوی با ظرفیت باربری KN 4000، تجهیزات دیگری نیز ساخته شده است که قسمتهای مختلف آن به شرح زیر است:
- آزمایشگاه ماشینهای کوچک آزمایشگاهی
- آزمایشگاه دستگاههای آزمایشی استاندارد
- آزمایشگاه دستگاههای آزمایشی استاتیکی
- آزمایشگاه تستهای غیرتخریبی NDT
- آزمایشگاه ماشینهای تشدید
- آزمایشگاه اندازهگیری وارفتگی و افت مصالح
- آزمایشگاه اشعه ایکس و ایزوتوپ
- آزمایشگاه متالوگرافی و عکسبرداری
- کارگاههای جوشکاری، مکانیکی و الکترونیکی
کلیه این قسمتها دارای سیستم تغذیه روغن هیدرولیک تحت فشار مرکزی است. در ضمن یک سیستم کامپیوتری مرکزی تمام عملیاتی را که انجام میگیرد در کنترل دارد.
همینطور در آزمایشگاه سازه دانشگاه شهر بوخوم[3] در آلمان، یک کف قوی به مساحت 300 متر مربع وجود دارد که قادر است ستونهای تا ارتفاع 10 متر را زیر بار فشاری MN 20 و یا بار کششی MN 10 و یا تحت بار دینامیکی MN8+ قرار دهد.
1-3- معرفی کفهای قویکف قوی، سازه ای است صلب که دارای تجهیزات مخصوص برای نصب و مهار قابهای بارگذاری و تجهیزات تکیه گاهی است.
اعضای سازه و یا خود سازه با ابعاد دواقعی و یا مدل کوچکتر شده اش بروی این کف قوی و در زیر قابهای بارگذاری تحت آزمایشهای گوناگون استاتیکی و دینامیکی فشار، کشش و خمش قرار می گیرد، تا ظرفیت باربری و عملکرد مصالح گوناگون در کنار یکدیگر در نقاط مختلف سازه و در اتصالات بررسی و مطالعه شود.
کف قوی معمولاًبراساس 51231 DIN طرح می شود. طراحی یک کف قوی مخصوصاً بستگی به حالت محلی براساس نیروهای اعمال شده به آن دارد.
کف قوی در سه تیپ مختلف ساخته و عرضه می شود:
1.کف قوی تمام فولادی
2.کف قوی بتن آرمه
3.کف قوی بتن پیش تنیده
دو مورد آخر (ردیفهای 2و3) دارای شبکه بولت ای فولادی جهت مهار و مونتاژ قابهای بارگذاری و تجهیزات تکیه گاهی هستند که بست قورباغه ای[4] نامیده می شود.
جایی که ابعاد نمونه کوچک است و لنگرهای خمشی نسبتاً کم هستند. کف قوی فولادی مناسبتر و سیستم مهار و مونتاژ قابهای بارگذاری ریلی است. در حالیکه ابعاد نمونة مورد آزمایش اگر بزرگتر باشند، لنگرهای خمشی بزرگی اعمال می شود و کف قوی پیش تنیده مناسبتر است.
معمولاً کفهای قوی را همراه را با یک دیوار قوی می سازند که کفهای افقی برای آزمایش سازه ها تحت اثر بارهای قائم و دیواره های قائم جهت آزمایش سازه ها، تحت اثر نیروهای افقی مورد استفاده قرار می گیرند.
در آزمایشگاههایی که کفهای قوی و دیواره های قوی باهم ساخته می شوند. معمولاً دیواره بروی یکی از اضلاع کناری کف قرار می گیرد، ولی بسته به نوع آزمایش میتواند در هر محل مناسبی طراحی و اجرا شود. قابهای بارگذاری با روشهای گوناگون که مفصلاً شرح داده خواهد شد روی کف قوی نصب و مهار می شوند. همچنین تجهیزات تکیه گاهی نیز برای آزمایش های خمش روی کف به همان ترتیب نصب و مهار میگردند.
1-4- معیارهای طراحی کفهای قویمعیارهایی که در طرح یک کف قوی می توان در نظر گرفت، عبارتند از:
1-4-1- مصالح ساخت کفهای قویکفهای قوی را بسته به نوع شکل سازه ای و همچنین ابعاد و موارد مصرف آنها میتوان از فولاد، بتن آرمه، بتن آرمه پیش تنیده، بتن آرمه مختلط با فولاد ساخت.
1-4-2- ابعاد کف قویابعاد کفهای قوی تابعی از اندازة قطعاتی هستند که باید تحت آزمایش قرار گیرند. باید در نظر داشت که قطعات متعددی ممکن است به طور همزمان مورد آزمایش قرار بگیرند. همچنین بایستی طول به عرض کف، طوری رعایت شود که پایداری سازه کف بر اثر بارهای وارده تأمین گردد.
در حالتی که کف قوی از نوع بتن پیش تنیده یا بتن آرمه باشد، انتخاب صحیح ابعاد کف حایز اهمیت است. زیرا ابعاد این نوع کفها، ابعاد ساختمان آزمایشگاه را تعیین میکنند. همچنین محل نصب سایر تجهیزات آزمایشگاهی در ارتباط با محل استقرار کف قوی خواهد بود.
چنانچه در نظر داشته باشیم در یک ساختمان آزمایشگاه موجود، یک کف قوی بسازیم و یا ابعاد کف موجود را گسترش دهیم، در صورتی که کف موردنظر از بتن آرمه یا بتن پیش تنیده باشد، بعلت مشکلات اجرایی امکان پذیر نخواهد بود.
برای ساختن این نوع کفها زیرسازیهای بخصوصی تدارک دیده می شود که امکان اجرای آن در یک ساختمان موجود با دشواری صورت خواهد گرفت.
همچنین ساختن یک کف قوی از این نوع، عملیات ساختمانی حجیمی را به همراه دارد که اجرای آن در زیر سقف یک آزمایشگاه مشکلاتی را بوجود می آورد.
گسترش کفهای موجود نیز از نظر تأمین یکپارچگی کف و مشکلاتی که در تدارک آزمایشهای دقیق بوجود خواهد آورد، نامممکن خواهد بود، بخصوص در مورد کفهای پیش تنیده به جهت مسیرهای انتخاب شده برای کابل های پیش تنیدگی (تندان)، گسترش کف عملی نمی باشد.
بنابراین در طرح ابعاد یک کف قوی از نوع بتن آرمه یا بتن پیش تنیده بایستی نیازهای موجود و خواسته های قابل پیش بینی در نظر گرفته شود.
1-4-3- شکل سازه ای کفهای قویکفهای قوی از نظر شکل سازه ای به سه دسته به شرح زیر تقسیم می شوند:
ü کفهای قوی با سیستم یک بعدی
ü کفهای قوی با سیستم دو بعدی
ü کفهای قوی با سیستم سه بعدی
1-4-3-1- کفهای قوی با سیستم یک بعدی (خطی)این گونه کفها به منظور آزمایشهای خمش روی تیرهای فلزی، بتنی، چوبی و … ساخته می شوند. قابهای بارگذاری بروی این کفها، فقط در امتداد طولی کف جابجا میشوند و از این رو باید به هنگام طرح کف، چگونگی کار آن را کاملاً در نظر گرفت. کشل مقطع کفهای قوی با سیستم یک بعدی طبق آیین نامه 51231 DIN یکی از چهار شکل به شرح زیر است:
مقطع مربع مستطیل توپر ، مقطع مربع مستطیل توخالی ، مقطع I شکل ، و مقطع H شکل .
جنس مصالح کفها قوی با مقطع مربع مستطیل توپر عموماً بتنی است. اما کفهای قوی در سه مورد دیگر (مقطع مربع مستطیل توخالی، مقطع I شکل و مقطع H شکل) تماماً از فولاد ساخته می شود. از معیارهای انتخاب مقطع های گوناگون ...
توضیحات بیشتر و راهنمای خرید
نمونه سئوال عربی هشتم میان ترم نوبت اول
درس یک تا سه
نمونه سئوالی استاندارد با اهداف آموزشی
دارای 17سئوال و15 نمره کتبی و 5نمره شفاهی
تر و تمیزشسته و رُفته
همراه با اعراب گذاری کامل
و مطابق با بارم بندی ارائه شده از سوی مولفین
این فایل ها در قالب wordو همراه با فونت هایشان ذخیره شده اند.
در هر صورت باز هم می توانید فونت ها را از اینجا رایگان دانلودکنید
ضمنا این فایل ها فشرده (rar) می باشد و همراه شان فایل pdf نیز موجود است
که اگر نخواسته باشید تغییرات دهید به راحتی بتوانید کپی و پرینت تهیه نمائید
برای دانلود در سمت راست بالا بر روی خرید و پرداخت
بدون تخفیف کلیک کنید
سپس فرم خرید را پر کنید (چنانچه عضو شبکه های اجتماعی
مانند فیسبوک،توئیترو.... نیستید نیازی به نوشتن کد
تخفیف نیست)
بعد از پرداخت لینک دانلود نشان داده می شود و به ایمیلتان ارسال می شود
اگر واقعا ایمیل ندارید یک ایمیل الکی وارد کنیند و یا اصلاً هیچ ایمیلی وارد نکنید
شماره تماس پشتیبانی :476261 - 021
چنانچه پس از خرید مبلغ از حساب شما کم شد و فایل ارسال نگردید نگران
نباشید قبل از 72 ساعت توسط بانک به حسابتان برگشت داده می شود
به هر حال ما در همه حال پیشتیبان شما
هستیم در صورت وجود هر نوع
مشکل با ایمیل زیر مکاتبه کنید-و یک کم صبور باشید حتما پاسخ داده می شود
fileword@chmail.ir
برای پرادخت سریعترمی توانید بر روی تصویرزیرنیز کلیک کنید
نمونه سئوال عربی هفتم میان ترم نوبت اول
درس یک و دو ازصفحه 1 تا 26
نمونه سئوالی استاندارد با اهداف آموزشی
مطابق با بارم بندی ارائه شده از سوی مولفین
با اعراب گذاری کامل و
دارای 15نمره کتبی
این فایل هادر قالب wordو همراه با فونت ها
ذخیره شده اند.
در هر صورت باز هم می توانید فونت ها را
از اینجا رایگان دانلود کنید
ضمنا این فایل ها فشرده (rar) می باشد
و همراه شان فایل pdf نیز موجود است
که اگر نخواسته باشید تغییرات دهید
به راحتی بتوانید کپی و پرینت تهیه نمائید
برای دانلود در سمت راست بالا
بر روی خرید و پرداخت بدون تخفیف کلیک کنید
بعد از این لینک دانلود به شما نشان داده می شود
و به ایمیل شما هم ارسال می شود
اگر واقعا ایمیل ندارید یک ایمیل الکی وارد کنید
و یا اصلاً هیچ ایمیلی وارد نکنید
چنانچه سوالات میان ترم نوبت اول عربی
هر سه پایه 7تم هشتم و 9هم را لازم دارید
شماره تماس پشتیبانی :476261 - 021
چنانچه پس از خرید مبلغ از حساب شما کم شد و فایل ارسال
نگردید نگران نباشید قبل از 72 ساعت توسط بانک به حسابتان
برگشت داده می شود
به هر حال ما در همه حال پیشتیبان شما
هستیم در صورت وجود هر
نوع مشکل با ایمیل زیر مکاتبه کنید-
و یک کم صبور باشید حتما پاسخ داده می شود
fileword@chmail.ir