شرح مختصر : از دهه چهل میلادی به این سو، «توسعه» به صورت اصطلاحی در اقتصاد رواج یافته است. در آغاز، توسعه را مترادف «رشد تولید ناخالص داخلی» میدانستند؛ امّا با گذشت یک دهه، تجربه کشورهایی که برای تحقّق توسعه، راه افزایش تولید ناخالص داخلی را پیموده بودند، نشان داد که توسعه تنها پدیدهای اقتصادی نیست، بلکه حالتی است که ابعاد دیگر نیز دارد؛ ابعادی همچون توسعه سیاسی، توسعه اجتماعی، و مانند آنها. در دیدگاه اسلامی، توسعه اقتصادی برای جامعه، دستاوردِ برنامه های اسلام در اجرای احکام الهی و جامه عمل پوشاندن به تعالیم آسمانی است. تا آنجا که نبی مکرم اسلام {صلی الله علیه وآله} هر روز پس از نماز صبح به گونه ای که اصحاب صدایشان را بشنوند در کنار دعا برای اصلاح دین و آخرت، سه مرتبه این جملات را می فرمودند: «اللّهُمَّ أصلِح لی دُنیای الَّتی جَعَلتَ فیها مَعاشی؛ بار خدایا! دنیای مرا به سامان آور؛ همان را که مایه زندگانی من قرار دادهای»
فهرست :
توسعه در ادبیات اقتصادی
توسعه در اسلام
مقایسه ی دو دیدگاه
هدف توسعه
نظام های توسعه و راهبرد های آن
پایه های توسعه اقتصادی در اسلام
دانــــش
برنامه ریزی
توضیحات :
خوش بینی که نسبت به تعهدات دولتها در ایجاد اصلاحات وجود داشته، کمتر شد و اثرات مورد انتظار بر رشد اقتصادی به طور کامل مشخص نبود. یک دلیل آن شاید این بود که اصلاحات به اندازه کافی صورت نگرفت و به اندازه کافی، در رابطه با استحکام ساختاری، اصلاحات به طور ثابت و بلند مدت انجام نشد. تحقیقات نشان می دهد که سیاست نیز، نقش تکمیلی در این راستا، بر عهده دارد. رشد اقتصادی نیازمند اینست که یک موفقیت متوسط نیز در بخشهای مختلف سیاسی، وجود داشته باشد، چون عملکرد ضعیف یک بخش می تواند از پیشرفت وسیع حوزه های دیگر، جلوگیری کند.
فهرست مطالب :
مقدمهمیراث مشترکمشکلات مشترکعقب ماندن از اصلاحات سیاسیدولتی بودن بخشهای مختلف اقتصادیبازارهای مالی توسعه نیافتهمحدودیت های زیاد برای تجارتنظام ارزی نامناسبنگاهی به آیندهسابقه جایگاه دانش در رشد اقتصادیتفاوت فناوری و دانش در دیدگاه های جدید و دیدگاه نئوکلاسیکعوامل موثر در افزایش سهم دانش در نظام تولید کالاها و خدماتمنابع