ادبیات و پیشینه تحقیق درباره هوش عاصفی
بخشی از متن :
تعریف هوش عاطفی
تعریف هوش عاطفی نیز مانند هوش شناختی دشوار است. این اصطلاح از زمان انتشار کتاب معروف گلمن (1995) به گونه ای گسترده به صورت بخشی از زبان روزمره درآمد و بحث های زیادی را برانگیخت. گلمن طی مصاحبه ای با جان اینل (1996) هوش عاطفی را چنین توصیف می کند: هوش عاطفی نوع دیگری از هوش است. این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی است.
گلمن در جایی دیگر (1998) هوش عاطفی را ..............................
.
.
.
رویکردهای عمده در حوزه هوش عاطفی:
1. رویکرد توانایی (غیر ترکیبی): این رویکرد بر اساس توانایی پردازش اطلاعات عاطفی است و توسط مایر و سالووی (1990) مطرح شده است (به نقل از یوسفی، 1382).
2. رویکرد ترکیبی: که تلاش می کند تا دیدگاه های ...........................................
.
.
.
مدل گلمن از هوش عاطفی
در مدل گُلمن به طور خلاصه پنج حوزه اساسی هوش هیجانی مورد بررسی قرار گرفته است:
شناخت هیجانها و احساسات خود، خودآگاهی
مدیریت هیجانها و احساسات خود، خودمدیریتی
خود انگیزشی...........................
.
.
.
تحقیقات انجام شده در داخل کشور
پژوهشی توسط زارع (1380) تحت عنوان (( مطالعه سهم هوش عاطفی در موفقیت تحصیلی )) صورت گرفته است. در این پژوهش به منظور بررسی توان پیش بینی کنندگی هوش عاطفی در موفقیت تحصیلی از پرسشنامه هوش عاطفی بار – آن استفاده شده که نتایج آن چنین است : ...................
.
.
.
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
در تحقیقی که توسط روزنهال و همکارانش در ( 1977 ) در هاروارد دو دهه پیش انجام گرفت؛ نشان داده شد که افرادی که در تشخیص هیجان های دیگران بهترین بودند , هم در کار و هم در زندگی اجتماعی شان موفق تر بودند (کری ، 2000 )................................
بسیار کامل و جامع
کاملترین در نوع خود
پیشینه تحقیق بیش از 20 سال
موضوع مطالب
تعریف هوش عاطفی
رویکردهای عمده در حوزه هوش عاطفی
رویکرد ترکیبی
مدل گلمن از هوش عاطفی
رویکرد توانایی
هوش عاطفی و کیفیت زندگی
هوش عاطفی و سلامت روان
هوش عاطفی و سلامت جسمانی
تحقیقات انجام شده در داخل کشور
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
یک پرسشنامه خودسنجی 41 سوالی است که برای سنجش هوش هیجانی خصیصه ای ساخته شده است آزمودنی ها به سوالات این مقیاس بر مبنای رتبه بندی پنج لیکرت(1- کاملاً موافقم تا 5- کاملاً مخالفم) پاسخ می دهند. این پرسشنامه در واقع نسخه تجدید نظر شده مقیاس هوش هیجانی شوت و همکاران (1998) است.
ویژگی پرسشنامه(بطور خلاصه):
تعداد گویه ها: 41
تعداد مولفه: 3 مولفه(خوش بینی/ تنظیم خلق، بهره جویی از هیجانات و ارزیابی هیجانات)
روایی و پایایی: دارد
نحوه نمره گذاری: دارد
منبع: دارد
نوع فایل: word و قابل ویرایش
تعداد صفحات: 5
پژوهشی با موضوع بررسی رابطه بین هوش هیجانی و شادکامی در دانش آموزان متوسطه
فرمت فایل: doc قابل ویرایش
فهرست مطالب
چکیده..................................................................8
فصل اول : طرح تحقیق
1-1 : مقدمه ........................................................10
2-1 : بیان مسئله ....................................................11
3-1 : اهمیت موضوع ................................................13
4-1 : سوالات پژوهشی .............................................13
5-1 : تعریف عملیاتی واژه ها ........................................14
فصل دوم: پیشنه ی تحقیق
1-2 : اعتماد به نفس بیرونی .....................................16
2-2 : بهترین راه برای تقویت اعتماد به نفس بیرونی.................16
3-2: اعتماد به نفس درونی ..........................................16
1-3-2 : تعریف عزت نفس .........................................18
فصل سوم:روش تحقیق
1-3 : روش تحقیق ...............................................64
2-3 : جامعه آماری .................................................64
3-3 : روش نمونه گیری ............................................64
4-3 : ابزار سنجش ...............................................65
5-3 : روش جمع آواری اطلاعات ....................................67
6-3 : روش تجزیه و تحصیل اطلاعات ...............................67
فصل چهارم:نتایج تحقیق
1-4 : توزیع فراوان جنست...........................................70
2-4: شاخصهای توصیفی عزت نفس و یادگیری........................70
3-4 : شاخصهای توصیفی عزت نفس و یادگیری برای دختران و پسران ..71
4-4: همبستگی عزت نفس با یادگیری ..................................72
5-4: بین عزت نفس و یادگیری در دانش آموزان پسر رابطه معکوس وجود دارد ...72
6-4: همبستگی عزت نفس با یادگیری در پسران ............................72
7-4: بین عزت نفس و یادگیری دانش آموزان دختر رابطه معکوس وجود دارد ..73
8-4: همبستگی عزت نفس با یادگیری در دختران ............................73
9-4: آزمون T برای مقایسه میانگین عزت نفس دختران و پسران .............74
10-4: آزمون T برای مقایسه میانگین یادگیری دختران و پسران ..............75
فصل پنجم :
1- 5 : نتیجه گیری و بحث ............................................77
2-5 : محدودیت ها .....................................................78
3-5 : پیشنهادات .......................................................78
منابع و ماخذ ............................................................81
پرسشنامه ...............................................................83
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش هیجانی و شادکامی در دانش آموزانمتوسطه شهرستان لامرد بود .
بدین منظور ازجامعه آماری دانش آموزان 200 نفربطور تصادفی انتخاب و مورد بررسی
قرار گرفتند. دراین پژوهش از پرسشنامههوش هیجانی و شادکامی آکسفورد استفاده شد .
نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین هوش هیجانی و شادکامی ارتباط معنادار دارد.
نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که هوش هیجانی و شادکامی در مجموع 54 درصد
شادکامی آنان را به طورمعناداری تبیین می کند(P<0/05)
از سالها پیش روان شناسان متوجه شده اند که برای کسب موفقیت تنها دارا بودن ظرفیتهای هوش عقلانی قوی (IQ) کفایت نمی کند. مطالعات نشان می دهد ، تعداد زیادی از افراد دارای هوش عقلانی و شناختی بالا نتوانسته اند در زمینه شغلی ، زندگی زناشویی ، ایجاد روابط با دیگران و حتی زمینه های تحصیلی موفق باشند. پس از آن نظر دانشمندان از جمله پیتر سالوی و جان مایر به توانمندیهای دیگری جلب شد که بیشتر از جنس هیجانات بودند تا شناختها. این توانمندی که از این پس هوش هیجانی نامیده می شود به توانایی های آموخته شده ای اشاره دارد که به ما کمک می کند تا احساسات و هیجانات خود را درک کرده و کنترل نماییم تا به نفع ما کار کنند نه بر علیه ما.
گاه از خود می پرسیم ، چگونه می توان در کارکنان ایجاد انگیزه کرد؟ یا تحت چه شرایطی می توان دراعضا یک مجموعه کاری یا سازمان، شور و اشتیاق برای بهتر کار کردن را افزایش داد؟ چگونه می توان اعتماد کرد و اعتماد را جلب کرد؟ امید به آینده را چگونه بالا ببریم؟ اضطراب را با چه روشی کاهش دهیم؟ و سوالاتی از این قبیل.
با نگاهی به عبارات انگیزه ، شور و اشتیاق ، اعتماد ، امید،اضطراب و لغات مشابه آن متوجه می شوم ، در باره مقولاتی از جنس هیجانات یا عواطف فکر می کنم نه مولفه های شناختی و عقلانی. یا بهتر بگویم ، به جای صحبت از IQ از ظرفیت دیگری به نام EQ یا چیزی که امروزه هوش هیجانی (Emotional Intelligence = EI) نامیده می شود بحث می کنیم.
هوش هیجانی از پنج مهارت تشکیل شده :
۱ مهارت خود آگاهی:
شناخت احساسات و هیجانات خود به طور آنی و عمیق و استفاده از آن برای راهنمایی در تصمیم گیری های مناسب.
۲ مهارت خود نظم دهی:
توانایی مهار و مدیریت هیجانات و حفظ آرامش برای کمک به تصمیم گیری و بهره گیری از توانمندیهای شناختی به نحو مناسب. هماهنگی با هیجاناتمان به نحوی که به جای اختلال در کارها ، در تسهیل آن به ما یاری رساند.
۳ مهارت خود انگیختگی:
استفاده از عمیقترین علایق خود برای حرکت دادن و هدایت به سمت اهداف تا کمک کند پیش قدم شده و در جهت تکامل و پیشرفت تلاش کنیم ، نه اینکه منتظر مانده تا یک واقعه یا شخص باعث ایجاد انگیزه و حرکت در ما گردد.
۴ مهارت همدلی:
درک آنچه افراد احساس می کنند ، توانایی در نظر گرفتن دیدگاه های دیگران و توسعه حسن تفاهم و هماهنگی با انسان های گوناگون به منظور ارتقای کار گروهی بویژه در محیط کاری و سازمانی
۵ مهارت های اجتماعی:
در روابط با دیگران ، به خوبی کنار آمدن با عواطف خود و دیگران. فهم دقیق موقعیتها و شبکه های اجتماعی. مهارت خوب گوش کردن، و خوب ابراز وجود کردن ، حل تضادها و تعارض ها و استفاده از این مهارتها برای متقاعد سازی ، رهبری و مدیریت.
هوش هیجانی یعنی صداقت، یعنی آگاهی نسبت به احساسات خودمان و دیگران. دکتر دانیل
گلدمن در کتابش به نام کارکردن با هوش هیجانی میگوید «هوش هیجانی مشتمل بر پنج
قابلیت است که سه قابلیت آن در رابطه با تعامل فرد با خودش (درونفردی) و دو قابلیت
دیگر در رابطه با نحوه ِ برخورد فرد با دیگران (برونفردی) است».
این پنج قابلیت عبارتند از:
خودآگاهی: هوش هیجانی با خودآگاهی آغاز میشود که ارتباط نزدیکی با ارزشها،
نقاط قوت و ضعف شما دارد تا بتوانید همزمان از طریق روش مناسب و سازنده احساسات
خود را ابراز کنید.
خودگردانی (مدیریت برخورد): خودگردانی عامل اصلی در پذیرش مسوولیت اعمالیستکه انجام میدهیم. مدیریت بر احساس خودتان باعث میشود وقتی با هیجانی روبرو
میشوید با انتخابی منطقی و دلایل کافی رفتاری صحیح در پیش گیرید.
خودانگیزشی: تشویق و ترغیب افراد به تلاش بیشتر و مقاومت در مقابل افکارمایوسکننده است. بر اساس نظریه ِ دانیل گلدمن، مجریان و کارگزاران برتر بر موانع
موجود غلبه کرده و میتوانند بر محیط و شرایط موجود تاثیرگذار باشند.
همدلی: توجه به احساسات دیگران. همدلی فرد را وادار میکند که دنیا را ازدریچه ِ چشم دیگران ببیند. به طور خلاصه، همدلی نیازمند درک، شناخت و پاسخ مناسب
به هیجانهای دیگران است.
روابط موثر: این قابلیت، مجموعهای از چهار مهارت هوش هیجانی ذکرشده است کهبه فرد کمک میکند به طور دائم و مستمر و به طور مثبت با دیگران ازتباط برقرار کند.
روابط موثر، موجب اجماع و توافق عمومی شده و از اهداف گروهها حمایت میکند.
هوش هیجانی میتواند در شرکتهای مختلف موجب موفقیتهای کاری شود.
من از این نظریه دفاع میکنم که هوش هیجانی منافع فردی زیادی در بر دارد، شامل
موفقیت در مسیرهای شغلی، تقویت روابط فردی، افزایش خوشبینی، اعتماد به نفس و
سلامتی.
هوش هیجانی ضمن کاهش فشار روانی (استرس)، محیطی به وجود میآورد که به حفظ سلامت
جسمی و تندرستی بهتر کمک میکند، بهخصوص روی مفهوم دستیابی به سلامت جسمی و
تندرستی بهتر تاکید میکنم.